بالاترین سوالات
زمانبندی
چت
دیدگاه

الانتصار

از ویکی‌پدیا، دانشنامه آزاد

الانتصار
Remove ads

الانتصار فی انفرادات الامامیه معروف به الانتصار از قدیمی‌ترین و معروف‌ترین منابع فقهی استدلالی شیعه است که توسط سید مرتضی علم‌الهدی (متوفی ۴۳۶ ق) برای دفاع و رفع اتهام از مذهب تشیع به زبان عربی تألیف شد.[۱][۲]

Thumb
برگی از یک نسخه نفیس قدیمی کتاب الانتصار، مربوط به سال ۱۰۹۵ قمری (قرن ۱۱)

فهرست

این کتاب فقهی مشتمل بر بیش از ۳۳۶ مسئله فقهی است که غالباً برای استدلال به صحت آن احکام به آیات قرآن و اجماع استناد شده است. فهرست مباحث این کتاب عبارتند از:[۳][۴]

  • طهارة
  • صلاة
  • صیام
  • زکاة
  • حج
  • نکاح
  • طلاق
  • ظهار
  • ایلاء
  • لعان
  • عدهٔ زنان
  • ایمان
  • نذور و کفارات
  • عتق
  • تدبیر
  • مکاتبه
  • صید و ذبائح
  • اشربه و لباس
  • بیوع و ربا و صرف
  • شفعه
  • قضاء
  • شهادات
  • حدود و قصاص
  • دیات
  • فرائض
  • مواریث
  • وصایا

مقدمه

سیدِ مرتضی در بخشی از مقدمه این کتاب چنین می‌آورد:[۵]

علی أنه لا أحد من فقهاء الأمصار إلا و هو ذاهب إلی مذاهب تفرد بها، و مخالفوه کلهم علی خلافها، فکیف جازت الشناعة علی الشیعة بالمذاهب آلتی تفردوا بها، و لم یشنع علی کل فقیه کأبی حنیفة و الشافعی و مالک و من تأخر عن زمانهم بالمذاهب آلتی تفرد بها؟ و کل الفقهاء علی خلافه فیها، و ما الفرق بین ما انفردت به الشیعة من المذاهب آلتی لا موافق لهم فیها، و بین ما انفرد به أبو حنیفة أو الشافعی من المذاهب آلتی لا موافق له فیها؟

با این حال، هیچ‌یک از فقیهان شهرها نیستند مگر اینکه آراء و نظریاتی داشته باشند که مختص به خودشان باشد و عالمان دیگر مخالف آن نظر باشند. پس چگونه عیب گرفتن بر شیعه بخاطر آراء و نظریات خاصشان جایز است اما بر هر فقیه دیگری مثل ابوحنیفه، شافعی، مالک و کسانی که از حیث زمان متاخر از اینان هستند، جایز نیست؟ در حالی که همه فقیهان مخالف آن آراء و نظریات هستند. چه فرقی بین نظریات خاص شیعه با نظریات خاص ابوحنیفه یا نظریات خاص مالک وجود دارد؟

Remove ads

جایگاه کتاب

اهمیت و جایگاه این کتاب به قدری است که اکنون و پس از گذشت هزار سال از تألیف آن، بارها به زبان‌های مختلف مورد تحقیق و بررسی قرار گرفته است.[۶][۷][۸][۹][۱۰][۱۱][۱۲][۱۳][۱۴][۱۵][۱۶]

بخشی از قوانین ارث

سید مرتضی در انتصار می‌گوید: «یکی از آراء اختصاصی امامیه در این زمان - اگر چه در گذشته برخی از فقیهان مذاهب دیگر نیز با این رأی موافق بودند - این است که مسلمان از کافر ارث می‌برد ولی کافر از مسلمان ارث نمی‌برد.» سید مرتضی در ناصریات نیز می‌گوید: «ما از مشرکان ارث می‌بریم و موجب حجب ورثه آنان می‌شویم. رأی درست همین است و فقیهان ما بر این رأی هستند. از معاویة بن ابوسفیان و معاذ بن جبل و محمد حنفیه و مسروق بن اجدع و عبدالله بن معقل مزنی و سعید بن مسیب نیز همین قول نقل شده است. فقیهان دیگر با این رأی مخالفند و می‌گویند: «مسلمان از کافر و کافر از مسلمان ارث نمی‌برد.» دلیل ما بر این که مسلمان از کافر ارث می‌برد ولی کافر از مسلمان ارث نمی‌برد، اجماع متردد است.»[۱۷]

Remove ads

منابع

Loading content...
Loading related searches...

Wikiwand - on

Seamless Wikipedia browsing. On steroids.

Remove ads