From Wikipedia, the free encyclopedia
شخص حقوقی به ماهیت وجودی اعتباری گفته میشود که انسان نیست اما مستقلاً طرف حق یا تعهد واقع شود. ممکن است این ابهام پیش آید که آیا شخص حقیقی که هم انسان است و هم زنده، نمیتواند دارای شخصیت حقوقی باشد؟! چنین است که این فرد، دارای شخصیت حقوقی است نه این که شخص حقوقی باشد. «شخصیت حقوقی» با «شخص حقوقی» بسیار متفاوت است. در تأیید همین گفتار، در ویکیپدیای انگلیسی، برای Legal Personality نوشتار هست که به معنای «شخصیت حقوقی» است نه «شخص حقوقی». پس شخص حقوقی به شرکتها و نهادها و مؤسساتی گفته میشود تا مستقلاً دارای حقوق و تکالیفی شوند و محدودیتها و تشریفاتی بر آنها تحمیل شود تا در فرجام، مصلحت اشخاص حقیقی بهره برنده از این شخص حقوقی، مراعات گردد. پس وجود شخص حقوقی و شخصیت آن، به اعتباری است که ناشی از دیدگاههای فلسفی حقوقی میباشد.
منظور از اعتباری بودن وجود شخص حقوقی این است که هنجارها و باورکردها و در فرجام قوانین میان اشخاص حقیقی یا طبیعی است که چنین فرض کرده که شخص حقوقی با رعایت ضوابطی، فرض شود که وجود دارد. برای نمونه، وقتی قانونگذاری میشود که یک شرکت تجارتی، موجود فرض شود، واقعیت آن است که این شرکت، چیزی جز منافع هر یک از اعضا و مرامهایی که اجتماع هر یک از اعضا به آن ملتزم شدهاند نیست. ممکن است بر مبنای نظریهٔ گشتالت، اینگونه استدلال شود که کل، چیزی بیش از اجزای تشکیل دهندهٔ آن است؛ ولی این نظریه که یک دیدگاه آلمانی است، این واقعیت را فراموش کرده که هنجار حاکم بر اعضای یک کل که علت اصلی کلیت مجموعهٔ این اعضا هم هست، همچنین در کنار هر یک از اعضای ظاهری، عضوی از یک کل است. برای اثبات، مثالی آورده میشود: شرکت تضامنی یک شرکت تجارتی است که قانون به آن شخصیت حقوقی داده اگرچه اصلاً در عالم واقع، چیزی به جز اجزای شرکت نیست. ببینیم اجزای شرکت تضامنی چیستند: سهم هر یک از شرکا از منافع شرکت، مسوولیت نسبی هر یک از اعضای شریک در شرکت تضامنی در مقابل یکدیگر، مسوولیت تضامنی هر یک از شرکا در مقابل طلبکاران شرکت در صورتی که دارایی شرکت، کفایت پرداخت دیون را نکند، لزوم ثبت و رعایت برخی تشریفات. آیا شرکت تضامنی چیزی به غیر از آنچه مثال زدیم هست؟! پس بشر یک چیز را اعتباراً موجود فرض میکند تا سادهتر بتواند راجع به آن، به وضع مقررات بپردازد و سادهتر بتواند اجزای تشکیل دهندهٔ این وجود اعتباری را تحت تأثیر قرار دهد. مانند این که در قرآن چنین آیهای هست که اگر خدایی به جز خداوند یکتا بود، یکدیگر را به فساد و تباهی میکشاندند.[1] یعنی برای اثبات توحید، در مقام شرط، فرض محال را محال قلمداد نکرده و تا حصول نتیجهٔ شرط که عدم امکان موجودیت خدایی دیگر است، آن خدای محالی و غیرممکن را ممکن فرض کردهاست.
درست است که شخص حقوقی نیز در یک روزی به وجود میآید و در روزی هم به پایان میرسد، ولی گفتن اصطلاح تولد یا مرگ به این قبیل اشخاص، به دور از معنا است. برای اشخاص حقوقی، به جای تولد، روز تأسیس و به جای مرگ، انحلال به کار میرود؛ زیرا تولد به معنای به وجود آمدن از راه زاییده شدن است هرچند مجازاً به هر پیدایشی گفته شود.
شخص حقوقی به فراخور وجود اعتباریش و نداشتن شرایط بهرهمندی از برخی از حقوق نمیتواند بهرهمند باشد. حقوقی چون حق پدر-فرزندی و حق ازدواج و حق حضانت از این زمره میباشند.[2]
خیلی از نوگرایان، بر این باور هستند که شخص حقوقی نیز میتواند مرتکب جرم شود. اینان حتی چنین مثال میآورند که یک شرکت مطبوعاتی میتواند به شخص یا شرکتی توهین کند پس مرتکب جرم شدهاست. درست این است که شخص حقوقی اصلاً توان ارتکاب جرم را ندارد. حتی با بدترین مرامهایی که در اساسنامه اش باشد، در فرجام این شخص حقیقی است که به نمایندگی از شخص حقوقی در ارتکاب جرم، مباشرت میکند. برای عدم امکان مباشرت شخص حقوقی در ارتکاب جرم، چنین استدلال میشود:
«پس شخص حقوقی نمیتواند مستقلاً مجرم باشد.» در پاسخ به این پرسش که محدود کردن شخص حقوقی آیا نوعی کیفردهی است یا نه و این که آیا نباید به واسطهٔ مرامی بد از یک شخص حقوقی، آن را بتوان کیفر داد، باید گفت که در هر حال، حریم حقوق کیفری اگر بخواهد با واقعیات همسو باشد، ناگزیر از قبول استدلال فوق در خصوص عدم امکان ارتکاب جرم از سوی اشخاص حقوقی است. با این همه، بیشتر نظامهای حقوقی، مجازات شخص حقوقی را درست پنداشتهاند و حتی مجازات حبس را نیز جهت اجرا، برای همسانسازی با طبیعت و اقتضای حال شخص حقوقی، تبدیل به تعطیلی موقت کردهاند و مجازات اعدام را نیز با حکم به انحلال، جایگزین کردهاند و در برخی موارد، شخص حقوقی را محکوم به پرداخت جزای نقدی نیز میکنند.
در هر نظام حقوقیی، بازهٔ زمانی اعتبار شخص حقوقی میتواند متفاوت باشد. نسبت به اشخاص حقیقی، در این که شخصیت آنها از زمان به دنیا آمدن آغاز میگردد یا از زمان انعقاد جنین، اختلاف نظر میتواند وجود داشته باشد. نظام حقوقی ایران، شخص حقیقی را از زمان انعقاد نطفهٔ جنین به رسمیت میشناسد، مشروط بر این که زنده به دنیا آید حتی اگر قابلیت حیات را نداشته باشد و فوراً پس از به دنیا آمدن، بمیرد.[3] نسبت به اشخاص حقوقی، آغاز زمان اعتبار میتواند معلق بر انجام تشریفاتی خاص از قبیل ثبت شخصیت و غیره باشد. برای نمونه، نهادهای غیر تجارتی، پس از ثبت، موجود، اعتبار میشوند ولی برخی از شرکتهای تجارتی به مجرد تعیین هیئت مدیره و بازرسان و یک سری تشریفات، موجود قلمداد میشوند.[4]
بهموجب قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و سایر قوانین کشور، شخص حقوقی بر سه گونه است: دولتی، عمومی و خصوصی.
شامل سه دستهٔ زیر است:[5]
شامل موارد زیر است:
شامل سه دسته است:
Seamless Wikipedia browsing. On steroids.
Every time you click a link to Wikipedia, Wiktionary or Wikiquote in your browser's search results, it will show the modern Wikiwand interface.
Wikiwand extension is a five stars, simple, with minimum permission required to keep your browsing private, safe and transparent.