اسپینت (ساز)
از ویکیپدیا، دانشنامه آزاد
اِسپینِت (به انگلیسی: Spinet) یک نوع کوچکتر، ارزانتر و سادهتر از سازهای شستیدار، مانند: پیانو، ارگان و هارپسیکورد است.

هارپسیکورد اسپینِت (کوژ)
خلاصه
دیدگاه
پیشدرآمد:
واژهٔ اسپینِت برگرفته شده از اصطلاح اسپینِتّا (Spinetta) در زبان ایتالیایی است و گهگاهی به معنای کوچک ویا وسیلهٔ کوچک مورد استفاده قرار میگیرد. هارپسیکورد اسپینت نوع کوچکتر و ارزانتر هارپسیکورد معمول است؛ و به فرمی سادهتر و خانگی از آن ساز اشاره دارد. در این مقاله واژهٔ اسپینت، به ساختار منحنی این ساز نیز اشارت دارد، دلیل آن جعبه صوتی و صفحه صدای مایل این ساز، نسبت به کلاویهها میباشد. قالب این ساز دارای انحنایی تقریباً ۳۰ درجهای به سمت راست است، و درکل لغت اسپینت در جهت نمایاندن طراحی خاص این ساز به کار گرفته میشود.
مکانیزم اَکشنها (Actions):
هنگامی که از نام هارپسیکورد پیش از اسپینِت استفاده میشود، این مفهوم را میرساند که این ساز از نظر ساختار و مکانیزم صدادهی، مشابه به ساز هارپسیکورد است. با این حال مکانیزم اکشنها در این ساز اندکی متفاوتتر است. سیستم اکشنها در اسپینت، شامل صفحه صدا (Soundboard)، خرک (Bridge)، شیطانک (Nut)، مضرابها (Plectrums)، نگهدارندهٔ مضرابها یا زبانهها (Jacks)، سیمها (Strings)، دَمپرها (Dampers)، جکگایدها (به انگلیسی: Jack Guides, قطعاتی هستند که به منظور حفظ مضراب در مسیر و جهت صحیح حرکت طراحی شدهاند) و نهایتاً رجیسترها (به انگلیسی: Registers, قطعاتی که برای فعال یا غیرفعال کردن صدای یک ردیف از سیمها کاربرد دارند) میشود، که تفاوت اصلی مکانیزم این دو ساز در صفحه صدا، جعبهٔ صوتی، زبانهها، جکگایدها و رجیسترها، میباشد و باقی سیستم صدادهی آن مشابه به هارپسیکوردهای معمول است.
طراحی و ساختار هارپسیکورد اسپینِت:
ویژگیهای ظاهری و ساختار منحصربفرد هارپسیکورد اسپینت، سبب تغییراتی در فیزیک این ساز نیز شده است، مانند طراحی خاص جعبه صوتی، صفحه صدا و چیدمان سیمها و اکشنها نسبت به محل قرارگیری کلاویه این ساز در قیاس با هارپسیکورد فول سایز. آنچه در درجه اول اسپینت را از هارپسیکوردهای معمول متمایز میکند، زاویه سیمها آن است. در هارپسیکورد سیمها با زاویه ۹۰ درجه نسبت به کلاویههای ساز (یعنی موازی با محل نشستن نوازنده) قرار دارند، همچنین در ساز شستیدار دیگر، مانند ویرجینال (Virginals) نیز سیمها به صورت موازی با کلاویههای هستند، با اینهمه در اسپینِت سیمها با زاویه حدوداً ۳۰ درجه نسبت به کلاویهها (نسبت به جایگاه نوازنده) به سمت راست خم میشوند. شایان ذکر است که طراحی این ساز به صورت تقریبی مثلثی شکل میباشد و بخش بزرگی جعبه صوتی ساز به گوشه سمت راست مایل میشود. همچنین بلندترین بخش اسپینت، موازی و در مجاورت با سیمهای باس (بم) است، که از گوشهٔ پایین سمت راست تا قسمت بالایی ساز، در سمت چپ نوازنده امتداد دارد. کلاویهها نیز در به صورت معمول در بخش جلوی ساز قرار گرفتهاند. معمولاً در گوشهٔ پایین سمت راست و کنارهٔ چپ ساز، دو لبهٔ کوچکتر وجود دارد که گوشه خمیده را به لبهٔ بزرگ و همینطور لبهٔ بزرگ را نیز به قسمت جلویی متصل میکند. از دیگر ویژگیهای اساسی مکانیزم این ساز میتوان به چینش خاص سیمهای آن که به صورت دودویی (دوتایی یا جفتی) درکنار یکدیگر قرار دارند اشاره کرد. شیوهٔ چینش سیمها در این ساز به این گونه است که دوسیم مجاور، با فاصلهای حدوداً ۴ میلیمتر از هم بر روی شیطانک (Nut) قرار میگیرند، و همچنین فاصلهای که بین هر جفت سیم درنظر گرفتهشده، حدوداً ۱۰ میلیمتر (1 سانت) است. مضرابها نیز به صورت جفت چینده شده و به دلیل حفظ فاصله بین دو سیم جفتی، خود آنها نیز دارای فواصل نسبتاً بزرگتری هستند. به این شکل زبانهها در جهتهای مخالف در روبرو هم قرار میگیرند، و سیمهای مجاور را در دو طرف این بازه بزرگتر (فاصلهٔ ۱۰ میلیمتر جفتها)، با زخمهزدن به صدا در میآورند. همانطور که ذکر شد، در این نوع چیدمان فواصل نیمی از سیمها به جای ۱۰ میلیمتر، ۴ میلیمتر میباشد، و بستری را فراهم میکند تا تعداد بیشتری سیم را در یک جعبهٔ صوتی کوچکتر نسبت به هارپسیکورد گنجاند. با اینهمه طراحی جفتی سیمها نیز دارای نقطهضعفها و مشکلاتی است. نقصی که در طراحی جفتی سیمها وجود دارد این است که معمولاً اسپینت را به یک رده (ردیف) از سیمها (choir of strings) با کوک هشت-فوتی (eight-foot pitch) محدود میکند. اگرچه نوعی اسپینت به نام اسپینت دوسیمه (double-strung) نیز وجود دارد که توسط جان پِلِیِر (John Player)[ب] ساختهشده و به نام او شناخته میشود.[۱] در یک هارپسیکورد فول سایز، معمولاً رِجیستِرها (Registers) که زبانهها (Jacks) را هدایت میکنند، میتوانند کمی به اطراف جابجا شوند، و این امکان را به نوازنده میدهند تا کنترل صدای مجموعهٔ خاصی از سیمها را به دستآورده، و به اختیار خود مجموعهای از سیمهای موردنظر را به صدا درآورد. این مکانیزم در اسپینت، به دلیل جهتگیری متناوب زبانهها، غیرممکن است. البته موارد استثنایی و کمتر شناخته شده مانند اسپینِتونه (Spinettone) نیز وجود دارد. البته زاویهدار بودن سیمها تاثیراتی را نیز بر کیفیت صدای (tone quality) اسپینت داشت، و به طور کلی نمیتوان نقاط تماس مضراب (plucking points) با سیم را به اندازهی هارپسیکوردهای معمول به شیطانک (nut) نزدیک کرد. بنابراین، اسپینتها معمولاً تن صدای (رنگ صوتی) کمی متفاوتی (صدایی تودماغی) داشتند، و البته تعداد هارمونیکهای بالای (higher harmonics) نتها نیز در آنها کمتر بود. اسپینتها همچنین صفحهی صدای (Soundboard) کوچکتری نسبت به هارپسیکوردها داشتند، و به طور معمول صدای ضعیفتر و آهستهتری تولید میکردند. به همین خاطر، اسپینت معمولاً فقط یک ساز خانگی و اغلب مناسب مبتدیان بود، چراکه هم هزینهٔ خرید آن بسیار پایینتر بود و هم فضای کمتری را داخل خانه اشغال میکرد.
تاریخچه هارپسیکورد اسپینِت
خلاصه
دیدگاه
فرانک هوبارد (Frank Hubbard)،[پ] تاریخنگار هارپسیکورد، در سال ۱۹۶۷ چنین عنوان کرد: «قدیمیترین اسپینتی که من میشناسم، توسط هیرونیموس دِ زِنتیس (Hieronymus de Zentis)[ت] در سال ۱۶۳۱ ساخته شده است. کاملاً محتمل است که زنتیس مخترع این نوع خاص از ساز بوده باشد که به طور گسترده در کشورهای دیگر کپی شده است.»[۲] او در ادامه اشاره میکند که در فرانسه، اسپینتها گاهی اوقات اِپینِت آ لیتالیِن (épinette à l'italienne) نامیده میشدند، که نشاندهنده منشأ ایتالیایی آن است.

در انگلستان، سازندگان اسپینت شامل جان پلیر (John Player)، توماس بارتون (Thomas Barton)، چارلز هاوارد (Charles Haward)، استیون کین (Stephen Keene)، کاوتون استون (Cawton Aston)[ث] و توماس هیچکاک (Thomas Hitchcock) بودند.
اسپینت بعدها به اسپینِتونه (spinettone) یا «اسپینت بزرگ» توسط بارتولومئو کریستوفوری (Bartolomeo Cristofori)[ج] (۱۷۳۱ – ۱۶۵۵)، مخترع پیانو، تکامل یافت. اسپینِتونه (Spinettone) سازی بود دارای چندین ردیف سیم (multiple choirs of strings)، که با آرایشی شامل یک ردیف با کوک ۸ فوتی و ردیف دیگر با کوک ۴ فوتی (1 × 8 ft, 1 × 4 ft) طراحی شده بود. این ساز از همان سازوکار مبتکرانه برای تعویض رجیسترها (changing stops) بهره میبرد که کریستوفوری پیشتر در اسپینت بیضی (oval spinet) خود به کار بسته بود.
اسپینتونه در میان نوازندگان دربار مدیچی (Medici court)[۳] با استقبال چشمگیری مواجه شد و به عنوان یک موفقیت محلی شناخته شد. کریستوفوری در نهایت چهار نمونه از این ساز ساخت.[۴]
ساخت اسپینت امروزه نیز، گهگاه و بعضاً به شکل کیتهای آماده، صورت میپذیرد. هدف از ساخت آنها، کماکان همان مزایای دیرین میباشد، یعنی اقتصادی بودن و اشغال فضای اندک.
مدلهای دیگر اسپینِت

اسپینت پنجضلعی، برخلاف اسپینتهایی که پیشتر به آنها اشاره شد، در معنای رایجِ واژهٔ اسپینت نمیگنجید، بلکه نوعی ویرجینال (virginal) به شمار میرفت؛ چرا که سیمهای آن موازی با صفحهکلید قرار داشتند. معمولاً اسپینت پنجضلعی نسبت به دیگر انواع ویرجینالها فشردهتر و ظریفجثهتر بود، چرا که طراحی پنجضلعی آن، حاصل بُرش گوشههای مدل مستطیلیشکل ویرجینال سنتی بود.
بهطور کلی، واژهی «اسپینت» (spinet) در گذشته لزوماً معنای دقیقی نداشت، بهویژه در زبانهای فرانسوی (épinette) و ایتالیایی (spinetta) که تطابق معناییِ دقیقی با آن نداشتند. به عنوان نمونه، زمانی که بارتولومئو کریستوفوری در سال ۱۶۸۸ نوعی جدید از ویرجینال را ابداع کرد، آن را «اسپینت بیضی» (spinetta ovale)[۷] نامید.
نامگذاری
خلاصه
دیدگاه
در دوران گذشته که املای زبان انگلیسی هنوز تثبیتنشده و ناپایدار بود، واژهٔ «spinet» گاه به صورت «spinnet» یا «spinnit» نیز نوشته میشد. امروزه شکل استاندارد و رایج این واژه «spinet» است.
واژهٔ spinet برگرفته از واژهٔ ایتالیایی spinetta (اسپینتا) است؛ این کلمه در زبان ایتالیایی سدهٔ هفدهم، بهطور کلی برای اشاره به تمام سازهای زخمهای (quilled instruments) به کار میرفت، بهویژه سازهایی که در زبان انگلیسی متداول در عصر الیزابت و جیمز اول (Elizabethan/Jacobean English) با نام ویرجینال (virginals)[۹] شناخته میشدند. در زبان ایتالیایی، واژهٔ ویژهای که برای اشاره به ویرجینال به کار میرفت، spinetta a tabola بود؛ اصطلاحی که معنای آن، بهروشنی، «اسپینتای رومیزی» است.
همچنین واژهٔ فرانسوی épinette (اپینت) که از spinetta (اسپینتا) وام گرفته شده، در زبان فرانسه بهطور خاص برای اشاره به ساز ویرجینال (virginals) به کار میرود. با این حال، این واژه گاه بهمعنای گستردهتری نیز بهکار میرود و میتواند به هر نوع ساز زخمهای کوچک (small quilled instrument)، مانند هارپسیکورد کوچک (small harpsichord) یا کلاویکورد (clavichord) نیز اطلاق شود.
در زبان آلمانی، برای اشاره به اسپینِت (spinet) از واژههای Spinett (اسپینِت) و Querflügel (کوارفلوگل) استفاده میشود.
در نهایت، شایان ذکر است که اصطلاح dumb spinet (اسپینِت بیصدا) در ویرایش سال ۱۹۱۳ فرهنگ لغت وبستر، معادل manichord (مِنیکورد) یا clavichord/clarichord (کلاویکورد/کلاریکورد) دانسته شده است. این اصطلاح به نوعی از سازهای کلاویهدار اشاره دارد که بهجای تولید صدای بلند، صدایی ملایم و مناسب تمرین داشتند و گاه برای تمرین بیصدا یا با صدای بسیار کم مورد استفاده قرار میگرفتند.
پیانو اسپینِت
خلاصه
دیدگاه

پیانو اسپینت، که از دههٔ ۱۹۳۰ میلادی تا همین اواخر تولید میشد، نقطهٔ اوجِ گرایشی در میان سازندگان برای ساخت پیانوهای کوچکتر و ارزانتر بود. هدف آن، ارائهٔ پیانو با قیمتی نازل و در دسترس قرار دادن آن برای مالکانی بود که فضای اندکی در اختیار داشتند. امروزه بسیاری از پیانوهای اسپینت، که یادگاری از دوران تولیدشان هستند، همچنان مورد استفاده قرار میگیرند.
ویژگیِ متمایزکنندهٔ پیانو اسپینت، مکانیزمِ «دراپ اکشن» (drop action) آن بود، که گاه «مکانیزم ضربهٔ غیرمستقیم اکشن» (indirect blow action) نیز نامیده میشود. در این سازوکار، کلاویهها مستقیماً با اَکشِن درگیر نمیشدند؛ بلکه میلههایی به نام «استیکر» (stickers)[۱۰] یا چوبک را به سمت بالا میکشیدند. این استیکرها نیز به نوبهٔ خود، اهرمهایی واقع در زیرِ سطحِ صفحهکلید را به بالا کشیده و از این طریق اَکشِن را به کار میانداختند. طول استیکرها به اندازهای بود که سرِ چکشها (بالاترین بخشِ اَکشِن) تقریباً در همان راستای عمودیِ صفحهکلید قرار میگرفت.

به لطفِ مکانیزم دراپ اکشن، پیانوهای اسپینت بسیار کوچک ساخته میشدند؛ بهطوریکه ارتفاعِ بخشِ بالاییِ یک اسپینت تنها چند اینچ بالاتر از سطحِ صفحهکلید قرار میگرفت. با این وجود، به گفتهٔ لَری فاین (Larry Fine)[چ]، نویسندهٔ کتابهای پیانو،[۱۱] هزینهای که برای ساخت این ساز پرداخت میشد، بیدلیل نبود و کیفیت آن به روشنی تحت تأثیر قرار میگرفت. استیکرها «اغلب پر سر و صدا و دردسرساز» بودند. افزون بر این، برای ایجادِ فضا برای آنها، کلاویهها کوتاهتر ساخته میشدند، که این امر به «اهرمبندیِ بسیار ضعیف» و در نتیجه، کاهش دقت در نوازندگی و کنترل ضعیفتر بر ساز میانجامید. سرانجام، سیمهای بسیار کوتاه اسپینت، دامنهای محدود از هارمونیکها را تولید میکرد و در نتیجه، کیفیتِ صدای نامطلوبی را به همراه داشت.
شایان ذکر است که مشکلات اسپینت تنها به نوازندگان محدود نمیشد؛ فرآیند دشوار سرویسدهی به آن نیز، این ساز را به کابوسی برای تکنسینهای پیانو بدل ساخته بود.
فاین دربارهٔ دشواریِ سرویسدهی به آنها مینویسد:
«سرویسدهی به اسپینتها... بسیار دشوار است، زیرا حتی کوچکترین تعمیری که مستلزمِ خارج کردنِ اَکشِن باشد، به یک مصیبتِ بزرگ تبدیل میشود. هر یک از استیکرهای اتصالدهنده باید جدا شده و به اَکشِن بسته شوند و تمام کلاویهها باید از پیانو خارج شوند تا بتوان اَکشِن را بیرون آورد.»[۱۲]
تاریخچه پیانو اسپینِت
خلاصه
دیدگاه

بر اساس گفتههای تاریخنگار پیانو، آرتور لوسر (Arthur Loesser)[ح] در سال ۱۹۵۴، نخستین پیانو اسپینت در ماه مه ۱۹۳۵ توسط یک سازندهٔ آمریکایی که لوسر نامش را ذکر نمیکند، به عموم عرضه شد. با اینهمه، بر اساس «کتاب آبی پیانوها» (Blue Book of Pianos)،[۱۳] این سازنده، شرکت وینتر و شرکا (Winter and Company) بود که سرانجام بخشی از شرکت ایولین-امریکن (Aeolian-American Corporation)[۱۴] شد و این پیانو را با نام وینتر «موزِت» (Musette)[۱۵] به فروش میرساند.[۱۶] موزِت، به همراه دیگر اسپینتهای مشابه، در ابتدا با موفقیت روبرو شد، چرا که در اوجِ دوران رکود بزرگ (Great Depression)، تنها نوع پیانویی بود که بسیاری از مردم توان خرید آن را داشتند. به گفتهٔ لوسر، قیمت آن میتوانست کمتر از ۳۰۰ دلار باشد، «حدود بیست و پنج درصد کمتر از... یک پیانوی دیواری کوچکِ سال ۱۹۲۴.» لوسر همچنین خاطرنشان میسازد که اسپینت پدیدهای کاملاً نوظهور نبود، چرا که پیش از آن نیز پیانوهایی با ابعاد بسیار کوچک در ادوار گوناگونِ سدهٔ نوزدهم ساخته شده بود.[۱۷]
روندِ خرید اسپینت توسط مردم پس از دههٔ ۱۹۳۰ نیز استمرار داشت. چنانکه یک مطالعه در سال ۱۹۴۷ نشان میدهد، حدود نیمی از کل پیانوهای فروختهشده در طول آن سال، از نوع پیانوهای با سیمکشی عمودی و ارتفاعی برابر یا کمتر از ۳۷ اینچ (۰.۹۴ متر) بودهاند؛ ارتفاعی که مشخصهٔ اصلی اسپینتها به شمار میرود. این ساز دههها پس از دههٔ ۱۹۳۰ محبوبیت خود را حفظ کرد، با این حال تولید آن سرانجام در اوایل دههٔ ۱۹۹۰ به پایان رسید.
ارگ (ارگان) اسپینِت

ارگ اسپینت (spinet organ)، که محصولِ اواسط قرن بیستم به شمار میرود، همان کارکردی را بر عهده داشت که پیشتر اسپینتِ هارپسیکورد (spinet harpsichord) و پیانو اسپینت (spinet piano) ایفا میکردند؛ یعنی استفادهٔ خانگی و هزینهٔ پایین. این ساز از نظر ظاهری به یک پیانوی دیواریِ کوچک (small upright piano) شباهت داشت و از کنترلها (controls) و مکانیزمهای عملکرد (functions) سادهشدهای برخوردار بود که هم تولیدشان هزینهٔ کمتری داشت و هم فراگیریِ آنها در قیاس با سایر ارگها کمتر چالشبرانگیز (intimidating) بود.
بدین ترتیب، مشاهده میشود که واژه «اسپینت»، فارغ از اطلاق آن به هارپسیکورد، پیانو یا ارگ، همواره به سازی اشاره داشته که با هدفِ مقرونبهصرفه بودن و جایگیری در فضاهای محدودِ خانگی طراحی شده است؛ هدفی که اگرچه باعث محبوبیت گستردهٔ این سازها در دوران خود شد، اما محدودیتهای فنی و کیفی ناشی از آن، سرانجام به کاهش تولید و کمرنگ شدن نقش آنها در دنیای موسیقی انجامید.
یادداشتها
- یوهان هاینریش زیلبرمان (Johann Heinrich Silbermann)، زادهٔ ۲۴ سپتامبر ۱۷۲۷ در استراسبورگ و درگذشتهٔ ۱۵ ژانویه ۱۷۹۹ در همان شهر، هنرمندی اهل آلزاس بود که هنرش هم در ساختِ ارگ و پیانو، هم در نواختنِ ارگ و هم در آهنگسازی تجلی مییافت. وی کوچکترین پسرِ آندریاس زیلبرمان، سازندهٔ نامدار ارگ، بود.
- جان پلیر (به انگلیسی: John Player, زادهٔ حوالی سال ۱۶۳۶، درگذشتهٔ سال ۱۷۰۷) سازندهٔ برجستهٔ هارپسیکورد، ساکن لندن بود. شهرت او عمدتاً به دلیل ساخت اسپینت بود. تنها ساز تاریخدار بهجامانده از او متعلق به سال ۱۶۶۴ است. اسپینتهای ساخت پلیر جزو قدیمیترین نمونههای انگلیسی باقیمانده محسوب میشوند.
- فرانک توأمبلی هوبارد (Frank Twombly Hubbard) (زادهٔ ۱۵ مه ۱۹۲۰، درگذشتهٔ ۲۵ فوریه ۱۹۷۶)، سازندهٔ آمریکایی هارپسیکورد، به عنوان پیشگامِ احیای شیوههای تاریخی ساخت این ساز شهرت دارد.
- جیرولامو زِنتی (Girolamo Zenti) (زادهٔ حوالی سال ۱۶۰۹ در ویتربو – درگذشتهٔ حوالی سال ۱۶۶۶ در پاریس)، که نامش به صورتهای جیرولاما دِ زنتی (Girolama de Zenti)، جِرولامو دِ سِنتیس (Gerolamo de Sentis)، و هیرونیموس دِ زِنتیس (Hieronymus de Zentis) نیز ثبت شده، یک سازندهٔ ایتالیاییِ هارپسیکورد و اُرگ در سدهٔ هفدهم میلادی بود. او بیشتر به عنوان مخترع احتمالی اسپینتِ خمیده (bentside spinet) شناخته میشود و همچنین به خاطر سفرهای پرتعداد و کمسابقهاش در میان دربارهای اروپا برای ساخت و تعمیر سازهای شستیدار شهرت دارد. از جمله شهرهایی که او در آنها فعالیت کرده، میتوان به رم، فلورانس، پاریس، لندن و استکهلم اشاره کرد.
- کاوتون اَستون (Cawton Aston) (فعال از ۱۶۹۳ تا ۱۷۳۳)، سازندهٔ انگلیسی اسپینت، هفتمین و آخرین شاگرد جان پلیرِ سازنده بود. او تنها شاگرد پلیر بود که به تأسیس کارگاه شخصی خود همت گماشت. در سال ۱۷۳۰، او در مکانی به نام 'پرینسز آرمز' (Prince's Arms) واقع در خیابان نیو کوئین لندن سکونت داشت.
- بارتولومئو کریستوفوری دی فرانچسکو (Bartolomeo Cristofori di Francesco) (تلفظ ایتالیایی: [bartoloˈmɛːo kriˈstɔːfori di franˈtʃesko]) (زادهٔ ۴ مه ۱۶۵۵، درگذشتهٔ ۲۷ ژانویه ۱۷۳۱)، سازندهٔ ایتالیایی آلات موسیقی بود که با اختراع پیانو، نام خود را در تاریخ موسیقی جاودانه ساخت.
- لَری فاین (Larry Fine) (زادهٔ ۱۹۵۰ میلادی)، تکنسین پیانو، مشاور و نویسندهٔ آمریکایی است که شهرت اصلی او به خاطر نگارشِ کتابِ «کتابِ پیانو» (The Piano Book) است. «کتابِ پیانو» (که در سال ۲۰۰۱ در ویرایش چهارم خود بود)، نحوهٔ کارکرد پیانوها را شرح میدهد، برندهای مختلف را بررسی و نقد میکند، تغییرات صنعت پیانو را پیگیری کرده، و به توصیف صنعت خردهفروشی پیانو در ایالات متحده همراه با توصیههایی برای خرید از فروشگاهها میپردازد. این کتاب همچنین نوآوریها در ساخت پیانو را مستند میسازد و از دیدگاه یک تکنسین پیانو نوشته شده است. پیشتر، کتاب با یک ضمیمهٔ سالانه همراه بود که بهروزرسانیهایی را بین ویرایشهای اصلی ارائه میداد. اما از پاییز ۲۰۰۹، فاین این ضمائم سالانه را متوقف کرد و نشریهٔ جدیدِ دو-فصلنامهای با عنوان «خریدار پیانوی آکوستیک و دیجیتال» (Acoustic & Digital Piano Buyer) را جایگزین آن نمود.
- آرتور آدولف لوسر (Arthur Adolph Loesser)، زادهٔ ۲۶ اوت ۱۸۹۴ و درگذشتهٔ ۵ ژانویه ۱۹۶۹، یک پیانیست کلاسیک، موسیقیشناس، و نویسنده آمریکایی بود. او در خانوادهای اهل موسیقی در شهر نیویورک به دنیا آمد و آموزشهای اولیهٔ پیانو را از پدر آلمانیتبارِ خود دریافت کرد و پس از آن، آموزش خود را نزد زیگموند استویوفسکی (Zygmunt Stojowski) در مؤسسهٔ هنر موسیقی (Institute of Musical Art) – جولیاردِ کنونی (Juilliard School) – پی گرفت.
نگارخانه















جستارهای وابسته
جیرولامو زنتی (Girolamo Zenti)
کاوتون استون (Cawton Aston)
آرتور لوسر (Arthur Loesser)
ارگان الکتریک (Electric organ)
منابع
Wikiwand - on
Seamless Wikipedia browsing. On steroids.