اسم کلمهای است که بر معنی مستقلی دلالت کند، بدون افادهٔ زمان آن. From Wikipedia, the free encyclopedia
اسم عام، اسمی است که بر همه افراد و اشیاء و مفاهیم دلالت کند و بین همه آنها مشترک باشد (مانند «کتاب»، «مرد») و اسم خاص، اسمی است که تنها به یک فرد یا شی اشاره دارد و همه را شامل نمیشود (مانند «فرزام»، «بیستون»، «ایران»).
اسمهای خاص را به چهار دسته میتوان تقسیم کرد:
اسم خاص را جمع نمیبندند، مگر در مواردی که مقصود از آن مثال یا مانند و نوع باشد: ایران در کنار فردوسیها و سعدیها و حافظها پروردهاست؛ که مقصود همان فردوسی و سعدی و حافظ است و در حکم اسم عام میباشد و توسط ها جمع بسته میشود. این نوع جمع بستن در ادبیّاتِ فارسی نیز به چشم میخورد:
فریدونان زِ ره مرکب برانند | به جز گاوان در این وادی نمانند (عطار نیشابوری) |
یوسفان از رشکِ زشتان مخفی اند | که ز عدو خوبان در آتش میزیند (مولوی) |
اسمهایی که به صورت مستقل در خارج از ذهن وجود دارند و محسوس و قابل دیدن هستند را اسم ذات میگویند (مانند «گل»، «مرد») و اسمهایی را که به صورت مستقل در خارج از ذهن وجود ندارند و وابسته به حضور دیگری هستند را اسم معنی میگویند (مانند «زیبایی»، «دلاوری»).
اسمی که دارای یک بخش است و نمیتوان آن را به دو یا چند بخش معنیدار تقسیم کرد را اسم ساده یا اسم بسیط میگویند (مانند «نام»، «انسان») و اسمی که از دو یا چند بخش معنیدار تشکیل شدهاست را اسم مرکب میگویند (مانند کتابخانه: کتاب + خانه) و یک جزؤ معنی دار+حداقل یک جزؤ غیر مستقل را مشتق گویند و حداقل یک جزؤ غیر مستقل+دو جزؤ مستقل را مشتق مرکب
اسمی که برای شنونده یا خواننده آشنا باشد را معرفه میگویند؛ مثلاً در جمله «مداد را به علی دادم»، «مداد» و «علی» معرفه هستند، چون خواننده «علی» را میشناسد و میداند که از کدام «مداد» صحبت میشود. در صورتی که اسمی برای خواننده یا شنونده آشنا نباشد، به آن نکره میگویند.
در صورتی که اسمی برای خواننده یا شنوده آشنا نباشد، به آن اسم نکره میگویند. مانند جمله «دوستی را دیدم» که در آن خواننده نمیداند که آن دوست چه کسی است.
اسمی که بر یک شخص، چیز یا یک مفهوم دلالت کند، مفرد است. اسمهای مفرد در زبان فارسی نشانهای ندارند. اما، اسمهایی که به بیش از یک فرد، کالا یا مفهوم اشاره کنند، جمع هستند. در صورتی که به اسمهای مفرد، یکی از نشانههای «ها» یا «ان» اضافه شود، جمع میشود. به کار بردن یکی از نشانههای «ها» و «ان» برای جمع بستن به سهولت تلفظ و شیوایی و آهنگ سخن بستگی دارد، البته قواعدی نیز در این باره موجود است:
بعضی از اسمها هستند که مفرد نیستند و علامت جمع ندارند، اما بر بیش از یک نفر یا چیز دلالت میکنند، مانند «مردم»، «دسته» و «لشکر». به این گونه، اسم جمع میگویند. اسمهای جمع را نیز میتوان جمع بست و این تفاوت آنها با جمعهای مکسر عربی است.
اسمهایی را که با بن مضارع و بن ماضی ساخته میشوند، اسم مشتق میگویند. مانند: بن مضارع + ِ ش: دانش بن ماضی + - ار: رفتار
اسمهایی را که در ساختمان آنها از بن مضارع یا بن ماضی استفاده نشدهاست، اسم جامد میگویند. مانند: کتاب، مرغ، قلم
اتباع، واژهای بیمعنی یا بدون معنای مشخص است که به دنبال اسم یا صفت میآید و برای تأکید و گسترش معنی آن اسم یا صفت یا بیان نوعی مفهوم به کار میرود. همانند «خرده مرده (آوانویسی: xurde murde)»، «کِتابْ مِتاب»، «اَخم و تَخم» گاهی هم واژه ثانویه بیمعنی نیست، مثل: «حَشر و نَشر» و «شایِسته و بایِسته» و نظایر آن.
اسمی که به وسایل و لوازم کار اشاره میکند، برخلاف زبان عربی بعضی اوقات که اسم آلت وزن خاصی دارد، در زبان فارسی اسم آلت معمولاً جامد است.
اسم صوت، اسمی مرکب است که غالباً از طبیعت گرفته میشود و نشانگر اصوات مختلف است، مانند «قاه قاه»، «چلپ و چلوپ»
اسمی که خردی و کوچکی را در مقابل نوع برزگتر نشان دهد، اسم مصغر نامیده میشود، مانند «باغچه» به معنای باغ کوچک. اسمهای مصغر معمولاً پسوند «چه» یا «َک» دارند و برای بعضی از اسمهای مصغر نیز پسوند «و» استفاده میشود، مانند «یارو». در لهجههای مختلف نیز برای تصغیر یا تعریف از «ِه» استفاده میشود، مانند «پسره»
اسمی است که معنای فعل را میرساند و از بن ماضی + َن تشکیل شدهاست.
اسمی که علاوه بر مصدر میتواند معنی مصدر را برساند: آموزش: آموختن
انواع اسم مصدر: بن مضارع +ش مانند:نگار+ش=نگارش بن مضارع+شت مانند: خور+شت=خورشت
بگیرید.
اسم میتواند در نقشهای مختلف جمله قرار بگیرد.
Seamless Wikipedia browsing. On steroids.
Every time you click a link to Wikipedia, Wiktionary or Wikiquote in your browser's search results, it will show the modern Wikiwand interface.
Wikiwand extension is a five stars, simple, with minimum permission required to keep your browsing private, safe and transparent.