ابوالفضل فاتح

از ویکی‌پدیا، دانشنامه آزاد

ابوالفضل فاتح

ابوالفضل فاتح روزنامه‌نگار، فعال سیاسی، کارشناس ارتباطات و پزشک است. او اهل شاهرود در استان سمنان است.

اطلاعات اجمالی ابوالفضل فاتح, اطلاعات شخصی ...
ابوالفضل فاتح
Thumb
اطلاعات شخصی
زاده
ابوالفضل فاتح

شاهرود، سمنان
ملیت ایران
محل تحصیلدانشگاه علوم پزشکی تهران، دانشگاه آکسفورد
پیشهپزشک، فعال سیاسی
بستن

تحصیلات

فاتح فارغ‌التحصیل رشته پزشکی از دانشگاه علوم پزشکی تهران (۱۳۷۶) و فارغ‌التحصیل دکترای ارتباطات از دانشگاه آکسفورد (۱۳۹۰) است.

فعالیت‌های سیاسی - رسانه‌ای

خلاصه
دیدگاه

فاتح از سال ۱۳۷۰ تا ۱۳۷۵ دبیر انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران بود و نقشی برجسته در این انجمن داشت.[۱] او در سال ۱۳۷۸ خبرگزاری ایسنا را تأسیس کرد و تا سال ۱۳۸۴ مدیرعامل آن بود. او مسئول کمیته رسانه و تبلیغات ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی در انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۳۸۸ بود و پس از انتخابات ممنوع‌الخروج شد[۲] اما نهایتاً این ممنوعیت لغو گردید.

فاتح فعالیت های جدید رسانه ای خود را در ارتباط با حوزه نجف و آیت الله سید علی سیستانی ادامه داد. او یاداشت هایی تحقیقی با عنوان «مکتب نجف[۳]»، «مکتب سیستانی»[۴]، «مکتب گفت و گو » [۵]در تببین نگاه مذهبی، احتماعی و سیاسی حوزه نجف منتشر کرد. گفته می شود تاسیس «خبرگزاری شفقنا » از دیگر اقدامات رسانه ای او است.

او در ایسنا، نوع و سبک جدیدی از خبرگزاری در ایران با شعار «هر دانشجو، یک خبرنگار» و «هر ایده یک خبر» [۶] و در ستاد میرحسین موسوی سبک و رویکرد جدیدی از تبلیغات انتخاباتی با شعار «هر شهروند یک ستاد» را بنیان گذاشت [۷] [۸] . این سبک مبتنی بر روش‌های غیر متمرکز و قابل تکرار بود که مشارکت گستردهٔ عموم مردم در فرایند اطلاع‌رسانی و تبلیغات را پایه و اساس قرار داده و از روش‌های سنتی و متمرکز پرهیز داشت. این روش با تأکید بر بهره‌گیری حداکثری از اینترنت و تکنولوژی ارتباطات نظیر وبلاگ، سایت، ایمیل، پیامک، بلوتوث و CD را مد نظر قرار داده و در عین حال روزنامهٔ تک برگی، به‌کارگیری برگه‌ها و پوسترهای تبلیغاتی سیاه و سفید و تأکید بر قطع A۴ و A۵ و A۳ که توسط عموم قابل تکرار بود و همچنین تأکید بر تولید پیام‌های کوتاه و مؤثر که مردم خود به تکرار آن مشتاق باشند و نیاز به پمپاژ آن از یک مرکز نباشد را در شمار شیوه‌های دیگر تبلیغاتی ستاد قرار داد.[۹]

ابوالفضل فاتح در کمیته رسانه و تبلیغات ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی همچنین رنگ سبز را به عنوان نماد تبلیغاتی این ستاد اعلام کرد که با این اقدام برای نخستین بار «رنگ» به تبلیغات انتخاباتی در ایران وارد شد. این اقدام بحث‌های فراوانی را بین موافقین و مخالفین موسوی دامن زد. فاتح، انتخاب «رنگ سبز» را بومی و مذهبی و ناشی از پیشنهادهای مردم می‌دانست، اما مخالفین آن را غربی و مخملی معرفی کردند.[۱۰]

امپراطوری دروغ

«امپراطوری دروغ» فراز مشهوری است که برای نخستین بار ابوالفضل فاتح به کار برده‌است. او در تاریخ ۱۲ خرداد ۱۳۸۸ در اعتراض به آنچه «شبکه‌ای از دروغ سازمان یافته» علیه میر حسین موسوی می‌نامید و پس از آنکه به شکلی گسترده شایعاتی از عدم حضور میر حسین موسوی در مناظره با محمود احمدی‌نژاد منتشر شده بود، در گفتگویی که سایت «قلم» منتشر کرد با رد این شایعات و اعلام این که «از دیدگاه بسیاری تاریخ انتخابات کشور هیچگاه رسماً این همه دروغ به خود ندیده‌است»، این رفتار رسانه‌ای را محصول «امپراتوری دروغ» نامید و افزود «خداوند امپراتوری دروغ را سر جایش خواهد نشاند». بدین سان اصطلاح «امپراطوری دروغ» به ادبیات سیاسی ایران وارد شد و بعداً مکرراً مورد استفاده قرار گرفت. [۱۱]

«برگی از خاطرات روزانه»، روزنگار فاتح از وقایع و رخدادهای انتخابات دهم ریاست جمهوری ایران بود که خوانندگان فراوانی یافت. او در آخرین برگ خاطرات خود نکات مهمی از 24 ساعت آخر انتخابات را آورده‌است: «صبح که به مسجد جامع ارشاد رفتم، جمع بسیار زیادی از خبرنگاران در این مسجد اجتماع کرده بودند. آقای مهندس موسوی به اتفاق خانم رهنورد رأی خود را به صندوق انداختند و برای صحبت کوتاهی، پشت تریبون مسجد قرار گرفت. داشت می‌گفت که ما امشب بیداریم که میکروفن قطع شد… »[۱۲]

او در بخش دیگری از این خاطره، از نامه میر حسین موسوی به سید علی خامنه ای و گفت و گو با وحید حقانی در شامگاه انتخابات ۱۳۸۸ خبر می دهد: «حدود 11 شب مهندس موسوی نامه‌ای سری به مقام معظم رهبری نوشت، این نامه را به صورت دستی به بیت مقام معظم رهبری بردم و آن را تحویل آقای وحید دادم. چند دقیقه‌ای هم با هم صحبت کردیم از فحوای صحبت‌های ایشان دریافتم که باید انتخابات را تمام شده تلقی کنم. او می‌گفت برای چگونگی اعلام شمارش آرا به وزارت کشور تذکر داده است، اما ترکیب نهایی آرا را یک مرحله‌ای به نفع آقای احمدی‌نژاد می‌دانست. به ایشان گفتم تمام گزارش‌ها، مشاهدات عینی و ارزیابی‌های منطقی و علمی ما کاملا عکس آن چیزی است که دارد اعلام می‌شود». [۱۲]

او خاطرات خود را این گونه پایان داده است: «تلفن پیوسته زنگ می‌خورد. هیچ‌کس نیست که حیرت‌زده نباشد، برخی گریه می‌کنند، بعضی فریاد می‌زنند، برخی افسرده شدند، بعضی نگرانند… بعضی وقت‌ها زنده به گور می‌شوی.» [۱۲]

ابوالفضل فاتح پس از وقایع سالهای 88 به عنوان مشاور میر حسین موسوی باقی ماند. او در آخرین یادداشت خود درباره میر حسین موسوی با عنوان «مرثیه حذف یک مصلح» به تفصیل فرآیند مخالفت ها با میرحسین موسوی و سپس حذف سیاسی و حصر او را تبیین و در پایان نوشته است: «۲۲ بهمن ۱۳۹۹، تلفن زنگ می خورد، آن سوی خط صدای آشنای مهندس موسوی با همان مهر و نجابت همیشگی است.  ده سال حصر، کمترین تاثیری در صمیمیت، استحکام کلام و اراده ی این «مرد» نداشته است. دغدغه  و اندک گلایه ای  برای خود ندارد، او همچنان دغدغه اش مردم و کشور است. این تلفن در سه جمله خلاصه ی مهندس پس از ده سال، نه که پس از ۴۰ سال است: «می خواستیم برای مردم کاری کنیم»، «هر کس در این مسیر برای خدا قدمی برداشته ماجور است» و «پشیمان نیستم».[۱۳][۱۴]

تاکسیدرمی سیاسی

«تاکسیدرمی سیاسی» اصطلاحی است که فاتح برای نقد وضعیت سیاسی انتخابات ۱۴۰۰ و ۱۴۰۲ به کار برده است. مفهوم «تاکسیدرمی سیاسی» که او در دو یادداشت به کار می‌برد، استعاره‌ای جدید و تأمل‌برانگیز است که به حفظ ظاهری از فرآیندها و ساختارهای سیاسی اشاره دارد، در حالی که ماهیت واقعی و تأثیرگذاری آن‌ها در حد معنی داری تهی و غیرفعال شده است. این استعاره نشان می‌دهد که چگونه فرآیندهایی مانند انتخابات می‌توانند بیش از آنکه بر اساس اراده و انتخاب واقعی مردم باشد، به پوسته‌ای برای حفظ وضع موجود تبدیل شوند. [۱۵][۱۶]

فاتح تأکید می‌کند که انتخابات زمانی معنادار و واقعی است که مردم در همه مراحل تعیین‌کننده باشند و احدی خود را بالاتر از تصمیم مردم نداند. این نکته به اهمیت مردمسالاری واقعی و تأثیر آن بر ایجاد توازن و کاهش تنش‌ها و قطبی‌سازی‌ها در جامعه اشاره دارد. غیاب این نوع از انتخابات واقعی می‌تواند منجر به افزایش بی‌ثباتی و تنش در سطح جامعه و حکومت شده و به گفته ی او «چاله ها را به سیاه چاله تبدیل نماید» [۱۵][۱۶]

در انتخابات ۱۴۰۳، او با عنوان این که «از ابر مجازی به تنهایی باران نمی بارد»، در تحلیل و یادداشتی که ابتدا در روزنامه اعتماد درباره انتخابات ریاست جمهوری منتشر شد، «هر شهروند، ۲ رای» یا «هر همراه، دو رای» را به عنوان راه حل نهایی ستاد مسعود پزشکیان اعلام کرد و در توضیح آن نوشت؛ توجه به اینترنت و رسانه های اجتماعی اقدامی درست، اما فراموشی فضای واقعی و کلاسیک اشتباهی مهلک است. تا وقتی اینترنت انتخاباتی و خانه ها فوتبالی است، تا وقتی ستادها شلوغ و خیابان ها خلوت است، رای از فضای مجازی به فضای واقعی وارد نخواهد شد و از ابر مجازی، باران نخواهد بارید. ....اگر طرفداران آقای پزشکیان مایل به افزودن سبد رای او تا سرحد اطمینان بخش و رفع هر گونه تردید از نتایج هستند باید از فضای مجازی و ستادی، سری به فضای واقعی و مردم کوچه و بازار بزنند و هر یک، حداقل یکی از شهروندان دیگر را با خود همراه سازند. [۱۷] [۱۸] [۱۹]پس از آن بود که عبدالعلی زاده ٰرئیس ستاد پزشکیان شعار « هر شهروند یک ستاد» را با گرته برداری از سال ۱۳۸۸ و این شعار (هر همراه، ۲ رای» را به عنوان شعار این ستاد اعلام کرد. [۲۰] [۲۱] [۲۲]

جامعه سه ضلعی

«جامعه سه ضلعی» عنوانی است که ابوالفضل فاتح برای توضیح رفتار سیاسی ایرانیان در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳ برگزید و نوشت: با هر نتیجه‌ای در انتخابات، با جامعه‌ای سه ضلعی مواجه خواهیم بود (آنان که رای تاییدی می‌دهند، آنان که رای نمی‌دهند و آنان که رای اصلاحی - رای به پزشکیان - می‌دهند) و رای دادن و رای ندادن مردم، قرار گرفتن در آرایش این اضلاع سه‌گانه است.

او درباره ی جامعه سه ضلعی توضیح داده است که ویژگی جامعه سه ضلعی آن است که تا حدی از فضای قطبی عبور خواهد کرد چرا بُعد بیشتری می یابد . از دیدگاه فاتح، در چنین جوامعی برای حل مسائل، راه‌حل‌های بینابینی بیشتری وجود خواهد داشت. او با تاکید بر ضرورت تکثر متناسب در اضلاع قدرت سیاسی و اجتماعی ایران، می گوید بیش فربه شدن یک ضلع که اینک در بسیاری از نهادها حاکم است، با ویژگی انحصارگرایی و سیطره بر منابع قدرت سیاسی و اقتصادی، مصالح بلندمدت کشور را تامین نخواهد کرد. از دیدگاه او علاوه، «ضلع سوم یا ضلع میانی [ضلعی که با انگیزه اصلاحی به پزشکیان رای داد]، اینک میلیون ها رای دارد و تا حدی می‌تواند ضلع میانجی و متعادل‌کننده باشد، به شرط آنکه در قدرت حل نشود، مسوولیت‌های خود را بشناسد و اصالت‌های خود را حفظ کند. روشن است که تمرکز قدرت و سیاست در یک ضلع تا چه اندازه جامعه را قطبی و از تعادل خارج می‌سازد».[۲۳][۲۴]

طرح مدل بینابینی

خلاصه
دیدگاه

او در سال ۱۳۸۷ در مقاله‌ای با عنوان «پیشنهادهایی برای بهبود نظام رسانه‌ای کشور» به طرح مدلی باعنوان «مدل بینابینی» پرداخته و آن را راهگشای عبور از وضعیت انفعالی نظام رسانه‌ای در ایران دانسته‌است. در بخشی از این یادداشت آمده‌است: "قواعد رسانه‌های مشارکتی اینترنتی که اصلی‌ترین مشخصه‌هایش بدون کد بودن، رایگان بودن، نداشتن کپی رایت، غیر متمرکز بودن و پذیرش مشارکت داوطلبانه‌است، اجازه می‌دهد که هر فرد رسانهٔ خاص خود را داشته یا در رسانه‌هایی با این خصلتها آزادانه یا تا حد بالایی آزادانه مطالب خود را منتشر نماید [۲۵].

ایران برای نخستین بار در مدل بینابینی خبرگزاری، خبرگزاری دانشجویان را به عنوان یک رسانهٔ اینترنتی تجربه کرده‌است که هم وفادار به ارزش‌های انقلاب اسلامی بوده و هم به قواعد رسمی متعهد بوده و هم به بخشهای وسیعی از مردم (دانشجویان) فرصت داده‌است که قویا در جریان تولید و گردش اطلاعات مشارکت داشته باشند. ایسنا نه رسانه رسمی بوده نه کاملاً غیررسمی، نه محدود به نگاه و رفتار حرفه ایی بوده و نه کاملاً داوطلب و غیرحرفه‌ای، نه روش تولید و توزیع اطلاعاتش از فیلترهای رسمی و سخت عبور می‌کرده و نه صرفاً تسلیم جریان جدید رسانه‌های اینترنتی که بدون کد هستند بوده‌است. این نوع رسانه مدل خوب و مدیریت شده‌ای است که نه ما را در برابر دنیای جدید رسانه‌ای اینترنتی منفعل می‌کند و نه بیگانه.[۲۶] [۲۵]

چالش‌های و راه حل ویکی واره اسلامی و شیعی

خلاصه
دیدگاه

فاتح در مقالهٔ دیگری با عنوان "چالش‌های پیش روی ویکی وارهٔ اسلامی" موضوع ویکی واره اسلامی یا شیعی و فقهی را که در جوامع اسلامی مطرح است در قالب رایج ویکی‌پدیا مقدور نمی‌بیند و برای نیل به این هدف "راهبرد بینابینی" را مجدداً مورد توجه قرار داده و راه حل می‌بیند و می‌گوید: " استفاده از اندیشهٔ "ویکی" در شکل‌دهی دائرةالمعارفی شیعی قابل تامل است، اما استفاده از بسیاری از ضوابط "ویکی" در دائرةالمعارف مذهبی مقدور نیست. چنانکه از یک دائرةالمعارف شیعی انتظار می‌رود، تمام مطالب باید از اتقان و صحت کافی برخوردار و با مبانی دینی سازگاری بنیادی داشته باشد، که چنین مهمی جز با به کارگیری متخصصان علوم دینی و آگاهان تاریخ اسلامی و شیعی ممکن نیست؛ لذا، از تولید انبوه و همگانی "جنبش ویکی"، باید به سطحی دیگر که شاید بتوان آن را "نیمه - ویکی نخبگان" نام نهاد، ورود پیدا کرد. در "نیمه - ویکی نخبگان"، تولیدکنندگان دو سطح دارند. تولیدکنندگان اصلی و تولیدکنندگان عمومی. تولیدکنندگان اصلی، کاربرانی هستند که از سطح قابل قبولی از اطلاعات مذهبی برخوردار بوده و در یکی از رشته‌ها ی مربوط تخصص دارند.

آنان می‌توانند مستقیماً مطالب خود را منتشر کنند یا گروه‌هایی تخصصی را سرپرستی کنند. کاربران سطح دو یا عمومی نیز می‌توانند اطلاعات گسترده‌ای را جمع‌آوری کرده و در اختیار کاربران سطح اول این رسانه بگذارند تا دبیران یا همان متخصصین، اطلاعات را بررسی و دربارهٔ انتشار آن تصمیم بگیرند. یعنی بر خلاف ویکی‌پدیا که سیستم "انتشار و سپس تصحیح" دارد، یعنی مطالب ابتدا در وبسایت اصلی منتشر شده و سپس حک و اصلاح می‌گردد، در نمونهٔ مذهبی باید تلفیقی از دو سیستم "انتشار و سپس تصحیح" برای نخبگان و سیستم سنتی "تایید و سپس انتشار" را برای کاربران عمومی به کار بست. به زبان دیگر کاربران عمومی در نمونهٔ مذهبی "ویکی واره"، می‌توانند اطلاعات تکمیلی را ارائه داده و طرح مسئله نمایند، اما نمی‌توانند شخصاً اقدام به انتشار مقاله کرده یا در محتوای سایر مقالات "تغییر غیر کنترل شده" ایجاد کنند. در این صورت صحت مقالات ارتقاء یافته و البته از کمیت مشارکت در تولید کاسته خواهد شد. این دیگر "ویکی‌پدیاً به مفهوم رایج آن نیست، اما شاید " راهبرد ی بینابینی " و رسیدن به یک "ویکی واره شیعی یا اسلامی " باشد."[۲۷]

مساله اصلی رسانه

فاتح مساله رسانه را مساله حل نشده ایران در دو قرن اخير و آن را در ارتباط با چیستی و چرایی آزادی در ایران می داند و در یادداشتی در ۲۲ آبان ۱۴۰۳ نوشته است: چيستی و چرایی رسانه همچون چيستی و چرايی آزادی، بلاتكليف است و تا تعيين تكليف نشود، گره از بسياری ديگر از مولفه‌های انسانی و حقوقی و توسعه‌ای گشوده نخواهد شد. با شعار آزادی، انقلاب شد؛ اما آنچه عملا بر بسياری از عرصه‌های سياسی، اجتماعی و حتی اقتصادی حاكميت محوری يافته، انديشه «محدوديت و مهار» است و عرصه رسانه، يكی از آن عرصه‌هاست.[۲۸][۲۹]

خبر ناقص / خبر کامل

خلاصه
دیدگاه

فاتح می‌گوید وقتی پیام ناقص صادر شود طبیعتاً ناقص نیز دریافت می‌شود و نمی‌تواند به رسالت خود که انتقال کامل پیام است، عمل کند. بر این اساس در واقع مشکل اصلی جریان تولید خبر در ایران «لکنت خبری» یا تولید پیام ناقص است. او بر این باور است که این ضعف که منجر به جهانی نشدن روایت‌های ایرانی از رخدادها شده، جه بسا بیش از آن که ناشی از ضعف آموزشی و حرفه‌ای خبرنگاران باشد، ناشی از تحمیل و تنگناهای فضای سیاسی و قضایی یا نیازهای اقتصادی رسانه‌ها است و با سیطره فیلتر دائمی بر تمام مراحل تولید خبر، عملاً اتاق‌های خبر از کارکرد خود خارج شده و امکان تولید اطلاعات شفاف و خبر کامل منتفی شده‌است. او تنها راه حل این مشکل را تولید «خبر کامل» در برابر «خبر ناقص» را تامین آزادی تولید و انتشار اطلاعات مبتنی بر رفتار و استانداردهای حرفه‌ای به همراه گسترش رسانه‌های مستقل و غیر حکومتی ومی‌داند و می‌گوید رسانه‌های مستقل شاخص آزادی در هر یک از جوامع شناخته می‌شوند و گسترش رسانه‌های دولتی و حکومتی که در گیر و دار فیلترینگ دائمی و تولید «خبر ناقص» هستند نمی‌تواند شاخصی از توسعه رسانه ای و جامعه بی لکنت باشد.[۳۰]

لکنت رسانه ای به بستن باب حکمت در حکومت می انجامد

او سیاست های انقباضی در حوزه آزادی رسانه ای و آنچه اعمال «مدیریت سیرک واره ای» در رسانه های بزرگ می داند را مورد انتقاد قرار می دهد و می گوید دچار حرکت پاندولی از سیاست باز به بسته هستیم .از معدود کشورهایی شمرده می شویم که تلویزیون خصوصی در آن ممنوع است، روزنامه مجوز می خواهد و با سخت ترین سیستم ممیزی و فیلترینگ مواجه هستیم و دادگاه رسانه بسیار فعال است. او رسانه ها را چشم و زبان و گوش جامعه می داند و می گوید با اتخاذ سیاست انقباضی نسبت به رسانه ها در حقیقت جریان اندیشه در جامعه محدود شده و قدرت ادراکی سطوح حاکمیتی نیز دچار اخلال می شود. به بیان دیگر، با لکنت اجتماعی و رسانه ای، نهایتا باب حکمت در جکومت، تنگ و بسته می شود [۳۱] [۳۲] [۳۳].

تکنولوژی ارتباطی و قدرت ویرایشگری / همه ویرایش گر (Editor) هم

او می نویسد ایران در چند دهه ی اخیر در حوزه آزادی های رسمی عقب گرد داشته است. و این در حالی است که در جهان امروز به مدد تکنولوژی جدید ارتباطی و آموزه های اوپن سورس، دامنه آزادی توسعه پیدا کرده و همه ویرایش گر (Editor)هم شده اند و رسانه ها جامعه را، و جامعه رسانه ها را ویرایش می کنند. حکومت ها نیز باید به این فرایند کمک کنند و خود از آن تاثیر پذیرفته و ویرایش شوند، نه آنکه ممانعت نمایند. او موبایل هوشمند را کامل ترین ابزار ارتباطی حال حاضر می داند و می گوید موبایل هوشمند که قابلیت تولید و دریافت همزمان پیام در قالب شنیدن، دیدن، نوشتن و گفتن را یکجا فراهم می آورد، تاثیر فوق تصوری بر قدرت ادراکی و قدرت ارتباطی جامعه بر جای می گذارد و در فرآیند ویرایش گری و توسعه آزادی جامعه نقشی استثنایی ایفا می کند که ممانعت در برابر آن روز به روز بی تاثیرتر خواهد شد[۳۱] [۳۳][۳۲] .

بعد آینده و دولت / ملت‌های مجازی

خلاصه
دیدگاه

او نوشته است که در رسانه‌ها عمدتاً در گذشته و حال متمرکز شده و از «بعد آینده» و «آینده نویسی» غفلت شده‌است. او «بعد آینده» را بعد مغفول اما کلیدی در خبر می‌داند و می‌گوید رسانه‌ها وقتی می‌توانند به رسالت خود به‌درستی عمل کنند که نخست، خبر را روایت ساده از رخدادها ندانند و افزون بر آن در کنار گذشته و حال، با گشودن «بعد آینده» در خبر که ارائهٔ تمایز و خصوصیتی جدید در رسانه است، بتوانند چشم‌انداز روشنی از رخدادها و تحولات آینده را پیش روی مخاطب خود قرار دهند.[۳۴][۳۵]

در همین پیوند، با تأکید بر تغییرات تکنولوژی به ویزه تکنولوژی ارتباطات بر آینده و تأثیرات شگرف فضای مجازی بر فضای واقعی، فاتح می‌گوید در آینده نزدیک قدرت ژئوپولتیک ملت‌ها و قدرت ملت‌ها در فضای مجازی نسبتی معنی دار خواهد داشت و تأثیرات این فضا بر بسیاری از عرصه‌ها از جمله بر فرایندهای تصمیم‌گیری و تصمیم سازی، بر مفهوم دموکراسی، اقتصاد و معاهدات بین‌المللی مشهود خواهد بود و در جغرافیای مجازی با ظهور هویت‌های جدید، رهبران و حتی دولت ها و ملت‌های مجازی با مناسبات خاص خود، شکل خواهند گرفت [۳۶] [۳۷]

او در یادداشت دیگری در روزنامه اعتماد در تاریخ ۲۲ آبان ۱۴۰۳ در همین ارتباط نوشته است: واقف باشيد كه در سايه تحولات تكنولوژی ارتباطی، مفاهيمی چون قدرت دچار تحولات شگرفي شده‌اند، تا جايي كه حتي براي حضور رهبران كشورها در شبكه‌های اجتماعی، اين شبكه‌ها نظام تصميم‌گيري خاص خود را اعمال مي‌كنند و ديگر، رهبران كشورها، همه كاره عالم نيستند. دولت / ملت‌هاي مجازی به نحو شگفت‌آوری در حال شكل‌گيريیاند و حيطه‌ای فراتر از جغرافياي فعلی قدرت‌ها خواهند داشت.[۲۸]

در جهانی كه اينترنت، «زندگي دوم» مردم را شكل مي‌دهد و كاربست «هوش مصنوعي»، تحولات شگرفی را رقم زده و با «فرا جهان» يا همان «متاورس» حيرت‌انگيز مواجه هستيم، بدانيم كه اگر جهان جديد ارتباطي درک نشود، و صرفا به روش‌هاي انقباضی و كنترلی تكيه شود، اين روش‌ها و رويكردها نه تنها خيلی زود كاركرد خود را از دست خواهند داد، شكافی عظيم‌تر بين «جهان واقعی و مجازی مردم» با «جهان سياست‌هاي رسمی» ايجاد شده و موجبات عقب‌ماندگی های بيشتر و چالش‌های فوق تصور پديد خواهد آمد.[۲۸][۲۹]

منطقه آزاد انسانی

فاتح با تاکید بر ضرورت تغییر گفتمان نسبت به مهاجران ایرانی می گوید با توجه به مشکل بسیاری از ایرانیان دور از وطن که همه ساله به دلیل مشکلات سیاسی امکان ورود به کشور را ندارند و برخی برای همیشه از دیدن بستگان خود محروم می مانند، پیشنهاد می‌دهد که منطقه آزاد انسانی و مذهبی در ایران تشکیل شود و حکومت اجازه و تضمین هد که این دسته از مهاجران بدون هر گونه مشکلی به شهری نظیر مشهد یا شیراز و اصفهان به عنوان منطقه انسانی و مذهبی و حریم امن در هر زمان که بخواهند سفر کنند.[۳۸][۳۹]

موازنه جعلی (Fake Balance)

خلاصه
دیدگاه

او می گوید هرگاه در جایی که در یک سیستم اصل بر توزیع فرصت های یکسان است، به جای آن به «برابر نمایی» اقدام شود، تا نتایج دلخواه طراحان حاصل شود، این نام و ماهیتش «موازنه ی جعلی» یا (Fake Balance) است. مثلاً در یک سیستم انتخاباتی ملاک، فقط شمارش صحیح آراء نیست و باید جنبه های دیگر انتخابات نیز متوازن باشد و توضیح می دهد اگر در یک سیستم انتخاباتی که اصل بر حضور نمایندگان تمام جریانات سیاسی یک کشور است، اجازه حضور نمایندگان اصلی احزاب منتقد و مخالف داده نشود و صرفاً کاندیداهای دستچین شده در برابر خیل کاندیداهای جریان حاکم قرار بگیرند تا این گونه نمایش شود که در انتخابات رقابت و موازنه برقرار بوده است این (Fake Balance) یا موازنه جعلی است [۴۰] [۴۱]. او می افزاید حتی اگر امکان حضور همه ی کاندیداها فراهم باشد اما فرصت حمایت های قانونی و سیاسی و رسانه ای از کاندیداها یکسان نباشد باز موازنه ی واقعی {Real Balance) اتفاق نیفتاده است. [۴۰] [۴۱] [۴۱] همین گونه معنی «موازنه جعلی» در فضای رسانه ای این است که مثلاً یک جریان سیاسی یا اجتماعی آزاد باشد هر چه می خواهد بگوید ولی جریانات دیگر در بیان دیدگاه خود دچار محدودیت و سانسور باشند، در این صورت حتی اگر تعداد دیدگاه های منتشر شده از طرفین از نظر کمی یا عددی و یا کیفیت شخصیت ها موازنه باشد چون در بیان نظر خود از آزادی یکسان برخوردار نبوده اند، باز موازنه ی جعلی رخ داده است که نهایتا موجب گمراهی افکار عمومی است.

فاتح می افزاید «موازنه ی جعلی» به مفهومی که در بالا گفته شد با «موازنه ی غلط» (False Balance) که در ارتباطات استفاده می شود، دو مقوله ی متفاوت هستند. به گفته ی فاتح در ارتباطات »موازنه ی غلط« به این معناست که جایی که بی طرفی لازم نیست به اشتباه بی طرفی اتخاذ شود، مثلاً به رغم مستندات علمی مبنی بر اهمیت واکسیناسیون، به مخالفان واکسیناسیون به اندازه موافقان واکسیناسیون که اکثر دانشمندان علوم بهداشتی هستند، فرصت داده شود تا علیه واکسیناسیون تبلیغ کنند این موزانه غلط است. چون ممکن است جامعه تصور کند از نظر علمی این دو از یک وزن برخوردارند و در اهمیت زدن واکسن دچار تردید شود. [۴۰] [۴۱].

منابع

پیوند به بیرون

Loading related searches...

Wikiwand - on

Seamless Wikipedia browsing. On steroids.