بالا: دروازهٔ آشویتس ۱ و شعارکار (شما را) آزاد میکندپایین: دروازهٔ اردوگاه آشویتس ۲- بیرکناو. مسیر ریل قطار که از ماه می تا اکتبر ۱۹۴۴ فعال بود، به سمت اتاقهای گاز میرفت.[1]
پس از وقوع جنگ جهانی دوم و حملهٔ آلمان نازی به لهستان در سپتامبر ۱۹۳۹، اساس اردوگاه آشویتس ۱ را که قبلاً یک پادگان نظامی بود، به یک اردوگاه اسیران جنگی تبدیل کرد.[5] اولین گروه از زندانیان سیاسی که به آشویتس منتقل شدند، تقریباً بهطور کامل از لهستانیها تشکیل میشدند (اردوگاه ابتدا برای آنها تأسیس شد). در دو سال اول نیز، اکثر زندانیان لهستانی بودند.[6] در ماه مه ۱۹۴۰، مجرمان آلمانی که به اردوگاه آورده شدند، به عنوان کارکنان، شهرت اردوگاه را به دلیل سادیسمی که داشتند تثبیت کردند. زندانیان به دلایل کوچک مورد ضرب و شتم، شکنجه و اعدام قرار گرفتند. اولین مرگها با گاز - از زندانیان شوروی و لهستانی - حدود ماه اوت ۱۹۴۱ در بلوک ۱۱ آشویتس ۱ اتفاق افتاد.
ساخت و ساز آشویتس ۲ در ماه بعد آغاز شد و از ۱۹۴۲ تا اواخر ۱۹۴۴ قطارهای باربری، یهودیان را از سراسر اروپای تحت اشغال آلمان نازی به اتاقهای گاز این اردوگاه منتقل کردند. از ۱٫۳ میلیون نفر که به آشویتس منتقل شدند، ۱٫۱ میلیون نفر به قتل رسیدند. تعداد قربانیان شامل ۹۶۰٬۰۰۰ یهودی (۸۶۵٬۰۰۰ نفر از آنها در بدو ورود به اتاقهای گاز رفتند)، ۷۴٬۰۰۰ لهستانی غیر یهودی، ۲۱٬۰۰۰ کولی، ۱۵٬۰۰۰ اسیر جنگی شوروی و تا ۱۵٬۰۰۰ نفر افراد دیگر میشود.[7] کسانی که توسط گاز کشته نشدند از طریق گرسنگی، خستگی، بیماری، اعدامهای فردی یا ضرب و شتم کشته شدند. دیگران در طول آزمایشهای پزشکی جان باختند.
حداقل ۸۰۲ زندانی تلاش کردند فرار کنند که ۱۴۴ نفر موفق شدند، و در ۷ اکتبر ۱۹۴۴، دو واحد زوندرکماندو، شامل زندانیانی که اتاقهای گاز را اداره میکردند، یک قیام ناموفق را آغاز کردند. پس از پایان هولوکاست، تنها ۷۸۹ نفر از کارکنان اساس (بیش از ۱۵ درصد) به دادگاه احضار شدند.[8] چند نفر از آنها اعدام شدند، از جمله فرمانده اردوگاه رودلف هوس. ناکامی متفقین در پاسخ به گزارشهای اولیه از کشتار جمعی با بمباران اردوگاه یا راهآهنهای آن همچنان موضوعی جنجالی است.
هنگامی که ارتش سرخ شوروی در ژانویهٔ ۱۹۴۵، نزدیک پایان جنگ، به آشویتس نزدیک شد، اساس بیشتر جمعیت اردوگاه را به غرب و به اردوگاههایی در داخل آلمان و اتریش فرستاد. نیروهای شوروی وارد اردوگاه شدند و در ۲۷ ژانویهٔ ۱۹۴۵، روزی که از سال ۲۰۰۵ به عنوان روز جهانی یادبود هولوکاست گرامی داشته میشود، آنجا را آزاد کردند. در دهههای پس از جنگ، بازماندگانی مانند پریمو لوی، ویکتور فرانکل، و الی ویزل خاطرات خود از تجربیاتشان را نوشتند و اردوگاه به نمادی برجسته از هولوکاست تبدیل شد. در سال ۱۹۴۷، لهستان موزهٔ ایالتی آشویتس-برکناو را در محل آشویتس ۱ و ۲ تأسیس کرد و در سال ۱۹۷۹ در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شد. آشویتس محل بزرگترین قتلعام در یک مکان واحد در تاریخ است.[9][10]
تحقیر و فشار اقتصادی، یهودیان را تشویق به ترک آلمان کرد؛ کسبوکارهایشان از دسترسی به بازارها محروم شدند، از تبلیغ در روزنامهها منع شدند و از قراردادهای دولتی کنار گذاشته شدند.[14] در ۱۵ سپتامبر ۱۹۳۵، رایشستاگقوانین نورنبرگ را تصویب کرد. یکی از این قوانین، قانون شهروندی رایش، شهروندی را برای کسانی که «خون آلمانی یا خویشاوندی دارند و با رفتار خود نشان میدهند که آماده و مناسب برای خدمت به مردم و رایش آلمان هستند» تعریف میکرد و قانون حمایت از خون آلمانی و ناموس آلمانی، ازدواج و روابط خارج از ازدواج بین کسانی که «خون آلمانی یا خویشاوندی» دارند و یهودیان را ممنوع میکرد.[15]
وقتی که آلمان در سپتامبر ۱۹۳۹ به لهستان حمله کرد، باعث آغاز جنگ جهانی دوم شد. هیتلر دستور داد که رهبری و روشنفکری لهستان نابود شود.[16] منطقهٔ اطراف آشویتس به رایش آلمان الحاق شد، ابتدا به عنوان بخشی از گائو سیلسیا و از سال ۱۹۴۱ به عنوان قسمتی گائو سیلسیای علیا.[17] اردوگاه آشویتس در آوریل ۱۹۴۰ تأسیس شد، ابتدا به عنوان یک اردوگاه قرنطینه برای زندانیان سیاسی لهستانی. در ۲۲ ژوئن ۱۹۴۱، به منظور دستیابی به سرزمینهای جدید، هیتلر به اتحاد جماهیر شوروی حمله کرد.[18] اولین کشتن با گاز در آشویتس - از یک گروه از اسیران جنگی شوروی - در حدود اوت ۱۹۴۱ انجام شد.[19] تا پایان آن سال، در آنچه که بیشتر مورخان آن را اولین مرحلهٔ هولوکاست میدانند، ۵۰۰٬۰۰۰ تا ۸۰۰٬۰۰۰ یهودی شوروی در تیراندازیهای دستهجمعی توسط ترکیبی از آینزاتسگروپن، سربازان معمولی آلمانی و همکاران محلی کشته شدند.[20] در کنفرانس وانزه در برلین در ۲۰ ژانویه ۱۹۴۲، راینهارت هایدریشراه حل نهایی را به نازیهای ارشد توضیح داد،[21] و از اوایل ۱۹۴۲ قطارهای باربری، یهودیان را از سراسر اروپای تحت اشغال آلمان نازی به اردوگاههای نابودی در لهستان از جمله: آشویتس، بلزک، خلمنو، مایدانک، سوبیبور و تربلینکا انتقال دادند. اکثر زندانیان بلافاصله پس از ورود با گاز کشته شدند.[22]
مرکز پذیرش زندانیان سابق؛ ساختمانی که در سمت چپ و با ردیف دودکشها دیده میشود آشپزخانهٔ اردوگاه بود.
عکسی هوایی از اردوگاه آشویتس که آشویتس ۱ را نشان میدهد، ۴ آوریل ۱۹۴۴
یک اردوگاه سابق جنگ جهانی اول برای کارگران موقت و بعداً سربازخانهٔ ارتش لهستان، آشویتس ۱ اردوگاه اصلی (Stammlager) و مقر اداری مجموعهٔ اردوگاهی بود. این محل برای اولین بار در فوریه ۱۹۴۰، در پنجاه کیلومتر (۳۱ مایل) جنوب غربی کراکوف، به عنوان اردوگاه قرنطینه برای زندانیان لهستانی توسط آرپاد ویگاند، بازرس زیشرهایتسپولیتسای (پلیس امنیت) و معاون اریش فون دم باخ-سلوسکی، رهبر اساس و پلیس عالی برای سیلزی، پیشنهاد شد. ریشارد گلوکس، رئیس سازمان بازرسی اردوگاههای کار اجباری، والتر آیسفلد، فرماندهٔ سابق اردوگاه کار اجباری زاکسنهاوزن در ارانینبورگ را برای بازرسی به آنجا فرستاد.[24] این اردوگاه حدود ۱٬۰۰۰ متر (۳٬۳۰۰ فوت) طول و ۴۰۰ متر (۱٬۳۰۰ فوت) عرض داشت،[25] آشویتس در آن زمان شامل ۲۲ ساختمان آجری بود که هشت تای آنها دو طبقه بودند. در سال ۱۹۴۳ یک طبقه به بقیهٔ ساختمانها اضافه شد و هشت بلوک جدید ساخته شد.[26]
رایشسفورر-اساسهاینریش هیملر، رئیس اساس، در آوریل ۱۹۴۰ بر اساس توصیهٔ اوبراشتورمبانفورررودلف هوس از بازرسان اردوگاه، این محل را تأیید کرد. هوس توسعهٔ اردوگاه را نظارت میکرد و به عنوان اولین فرماندهٔ آن خدمت کرد. اولین ۳۰ زندانی در ۲۰ مه ۱۹۴۰ از اردوگاه زاکسنهاوزن وارد شدند. «مجرمان حرفهای» آلمانی (Berufsverbrecher)، مردانی بودند که به عنوان «سبزها» (Grünen) به دلیل مثلثهای سبز رنگ روی لباس زندانیشان شناخته میشدند. این گروه که به اردوگاه به عنوان کارمندان آورده شده بودند، نقش زیادی در استقرار خشونت اولیه در اردوگاه داشتند که بهویژه به سوی زندانیان لهستانی هدایت میشد تا زمانی که زندانیان سیاسی وظایف آنها را به عهده گرفتند.[27] بْرونو برودنِیویچ، اولین زندانی (که شمارهٔ سریال ۱ را دریافت کرد)، ارشد اردوگاه شد. دیگران موقعیتهایی مانند کاپو و ناظر بلوک را دریافت کردند.[28]
اولین جابجایی جمعی
اولین جابجایی جمعی از ۷۲۸ زندانی سیاسی مرد لهستانی، از جمله کشیشان کاتولیک و یهودیان، در ۱۴ ژوئن ۱۹۴۰ از تارنوف وارد آشویتس ۱ شدند. به آنها شمارهٔ سریالی بین ۳۱ تا ۷۵۸ داده شد.[persian-alpha 2] در نامهای در ۱۲ ژوئیهٔ ۱۹۴۰، هوس به گلوکس اطلاع داد که جمعیت محلی «به شدت لهستانی هستند و آمادهٔ انجام هرگونه عملیات علیه مردان منفور اساس میباشند».[30] تا پایان سال ۱۹۴۰، اساس زمینهای اطراف اردوگاه را مصادره کرده و یک منطقهٔ ۴۰ کیلومتر مربعی (۱۵ مایل مربع) با عنوان «منطقهٔ مورد علاقه» (Interessengebiet) ایجاد کرد که توسط اساس، گشتاپو و پلیس محلی گشتزنی میشد.[31] تا مارس ۱۹۴۱، ۱۰،۹۰۰ نفر در اردوگاه زندانی بودند که بیشتر آنها لهستانی بودند.[25]
اولین مواجههٔ زندانی با آشویتس، اگر ثبت نام شده و بهطور مستقیم به اتاقهای گاز فرستاده نمیشد، در مرکز پذیرش زندانیان نزدیک دروازه با علامت کار آزاد میکند بود، جایی که بر بدن آنها تتو میشد، سرهایشان را میتراشیدند، ضدعفونی میشدند و یونیفرم راهراه زندانیان را دریافت میکردند. این مرکز که بین سالهای ۱۹۴۲ و ۱۹۴۴ ساخته شد، شامل یک حمام، لباسشویی و ۱۹ اتاق گاز برای ضدعفونی کردن لباسها بود. مرکز پذیرش زندانیان آشویتس ۱ به مرکز پذیرش بازدیدکنندگان موزهٔ ایالتی آشویتس-برکناو تبدیل شد.[23]
کورهٔ شماره ۱، اولین گازها
کوره شماره ۱، در عکسبرداری شده در سال ۲۰۱۶، بازسازی شده پس از جنگ[32]
ساخت کورهٔ شمارهٔ ۱ در آشویتس ۱ از پایان ژوئن یا اوایل ژوئیهٔ ۱۹۴۰ آغاز شد.[33] این کوره در ابتدا برای کشتار جمعی در نظر گرفته نشده بود بلکه برای زندانیانی بود که اعدام شده یا به هر طریق دیگری در اردوگاه مرده بودند. کوره از اوت ۱۹۴۰ تا ژوئیهٔ ۱۹۴۳ در حال فعالیت بود که در آن زمان کورههای موجود در آشویتس ۲ کار را به عهده گرفتند.[34] تا مه ۱۹۴۲ سه اجاق در کورهٔ شمارهٔ ۱ نصب شده بود که با هم میتوانستند ۳۴۰ بدن را در ۲۴ ساعت بسوزانند.[35]
اولین آزمایش گاز زنی در حدود اوت ۱۹۴۱ صورت گرفت، زمانی که کارل فریچ، به دستور رودولف هس، گروهی از اسیران جنگی شوروی را با ریختن کریستالهای سایکلون ب به داخل سلول زیرزمینی آنها در بلوک ۱۱ آشویتس ۱ به قتل رساند. گروه دومی از ۶۰۰ اسیر جنگی شوروی و حدود ۲۵۰ زندانی بیمار لهستانی در تاریخ ۳–۵ سپتامبر گاز زده شدند.[36] سردخانه سپس به یک اتاق گاز تبدیل شد که قادر به نگهداری حداقل ۷۰۰–۸۰۰ نفر بود.[35][persian-alpha 3] سایکلون ب از طریق شکافهای سقف به اتاق ریخته میشد.[35]
آشویتس ۲
اردوگاه آشویتس ۲ (که آشویتس- بیرکِناو آلمانی Auschwitz-Birkenau نیز نامیده میشد) در اوایل ۱۹۴۲ ساخته شد. در این اردوگاه صدها هزار نفر زندانی بودند و بیش از یک میلیون نفر، عمدتاً یهودیان و گروههای کولی، در آنجا کشته شدند. این اردوگاه حدود ۳ کیلومتر از غرب اردوگاه آشویتس ۱، در روستای بژژنکا (به آلمانی: برکناو) که از ساکنانش تخلیه شده بود، واقع شده بود. در ابتدا این اردوگاه برای نگهداری اسیران جنگی شوروی که در عملیات بارباروسا به دست آلمانها افتاده بودند، در نظر گرفته شده بود، اما با آغاز اجرای «راه حل نهایی»، اردوگاه بیرکِناو به مرکز اصلی نابودی تبدیل شد.
همانطور که اشاره شد بنای این اردوگاه توسط اسیران جنگی شوروی از اکتبر ۱۹۴۱ آغاز شد. به دلیل ازدحام زیاد در آن، نیاز به ساخت سریع اردوگاه بود؛ هزاران اسیر در حین ساخت به دلیل شرایط وحشتناک کار، جان خود را از دست دادند. از ۱۳٬۰۰۰ اسیر شوروی که در اکتبر ۱۹۴۱ به آشویتس آورده شدند، تنها ۹۴۵ نفر تا مارس ۱۹۴۲ زنده ماندند. همانند اردوگاه آوشویتس I، این اردوگاه نیز با نردههای برقی به ارتفاع حدود ۴ متر محاصره شده بود که به دلیل ابعاد اردوگاه، طول آن به ۹ کیلومتر میرسید. علاوه بر نردهها، اردوگاه با خندقهایی به طول ۱۳ کیلومتر نیز محاصره شده بود.
این اردوگاه به دو بخش اصلی تقسیم شده بود و هر بخش نیز به زیربخشهای کوچکتری تقسیم میشد. به این اردوگاهها، قطارهای حامل صدها هزار یهودی از گتوهای مختلف میآمدند. در داخل اردوگاهها، مردان، زنان و کودکان در شرایط غیرانسانی ازدحام زیاد و با گرسنگی و کار اجباری در سرما نگهداری میشدند. اکثر قریب به اتفاق زندانیان این اردوگاه یا به دلیل شرایط سخت جان باختند یا توسط نازیها با شیوههای مختلف شکنجه و قتل وحشیانه کشته شدند.
اتاقهای گاز و کورهٔ آدم سوزی در آشویتس ۲
هدف اصلی این اردوگاه نه زندانی کردن (مانند اردوگاه آشویتس I) و نه کار اجباری (مانند اردوگاه آشویتس III) بلکه نابودی بود. پس از آغاز کشتار جمعی با گاز در آشویتس I، تصمیم گرفته شد تا استفاده از گاز سیکلون B گسترش یابد و اتاقهای گاز جدیدی ساخته شوند. در مرحله اول، رهبران اس اس به موضوع دفن اجساد توجه ای نداشتند.
پناهگاه ۱ و پناهگاه ۲
همانطور که اشاره شد، نازیها در اکتبر ۱۹۴۱ ساخت اردوگاه بیرکناو را آغاز کردند و در اواسط ۱۹۴۲ کشتار جمعی در دو اتاق گاز موقت که در کلبههای روستاییان اخراج شده در روستای بژژنکا ساخته شده بودند، آغاز شد. اولین اتاق گاز توسط اساس «پناهگاه ۱» نامیده میشد و به دلیل شکل ساختمان، «خانه کوچک قرمز» خوانده میشد. در این اتاق گاز میتوانست ۸۰۰ نفر را در هر نوبت کشتار جمعی کنند. چند ماه بعد، اتاق گاز دیگری در کلبه دیگری آماده شد که به همین ترتیب «پناهگاه ۲» نام گرفت و به دلیل شکل ساختمان، «خانه کوچک سفید» خوانده میشد. در این اتاق گاز میتوانست ۱۲۰۰ قربانی را وارد کنند.
در نزدیکی این پناهگاهها کوره سوزی وجود نداشت. پس از آنکه قربانیان با گاز کشته میشدند، اجساد از اتاقها خارج و در گورهای جمعی دفن میشدند. از سپتامبر ۱۹۴۲، نازیها اجساد را از گورها بیرون میآوردند و در عملیاتی به نام «دستور ویژه ۱۰۰۵» تحت فرماندهی اشتورمبانفوررپاول بلوبل میسوزاندند. تا پایان نوامبر ۱۹۴۲ تمامی گورهای جمعی تخلیه شدند و برآورد میشود حدود ۱۰۰٬۰۰۰ جسد سوزانده شد. با راهاندازی اتاقهای گاز اصلی در اردوگاه در بهار ۱۹۴۳، کار این دو پناهگاهها متوقف شد. پناهگاه ۱ تخریب و کل منطقه شخم زده و صاف شد. پناهگاه ۲ تخریب نشد و در می ۱۹۴۴ با اخراج یهودیان مجارستان، دوباره راهاندازی شد. پس از توقف نسلکشی در نوامبر ۱۹۴۴، این پناهگاه نیز تخریب شد و تمام آثار آن محو شدند.
کورهٔ آدم سوزی II تا V
در بیرکناو چهار کوره سوزی با شمارههای IV ,V ,III ,II فعال بودند (کوره سوزی I در اردوگاه آشویتس I قرار داشت). نیروهای زوندرکومندو در بالای سقف این سوزانهها زندگی میکردند. هاینریش هیملر در بازدید خود از آشویتس در مارس ۱۹۴۱، دستور گسترش اردوگاه برای اسکان ۱۲۵٬۰۰۰ زندانی را صادر کرد. به عنوان بخشی از این طرح گسترش، او خواستار ساخت کوره آدم سوزی شد که قادر به سوزاندن ۱٬۴۴۰ جسد در روز باشد. وقتی که تصمیم به گسترش نسلکشی یهودیان گرفته شد، تصمیم بر آن شد که در کنار این کوره سوزی، اتاق گازی برای نابودی نیز ایجاد شود. در ادامه، تصمیم به ساخت ۳ کوره سوزی دیگر نیز گرفته شد.
همه کورههای آدم سوزی در قسمت غربی اردوگاه ساخته شده بودند و با درختها و درختچهها محصور و پنهان شده بودند. محوطههای اتاقهای گاز و کورههای سوزی همگی به شکل مشابهی ساخته شده بودند: رختکن، اتاقی زیرزمینی که به اتاق گاز متصل بود و دوشهای تقلبی در آن نصب شده بود، و کوره سوزی که در طبقه بالا قرار داشت و آسانسوری برای خارج کردن اجساد داشت. گاز سمی سیکلون از دریچههایی در سقف اتاق گاز یا از طریق ستونهای تکیهگاه حفرهدار رها میشد. در کورههای سوزی II و III یک اتاق گاز بزرگ وجود داشت و در کورههای سوزی IV و V سه اتاق گاز کوچکتر برای هر کورههای سوزی ساخته شده بود.
پس از کشتن قربانیان با گاز، اجساد به کورههای سوزی منتقل میشدند. در مجموع ۴۶ کوره سوزاندن در چهار کوره سوزی فعال بود که هر کوره ظرفیت سوزاندن ۳ جسد را در حدود ۲۰ دقیقه داشت. گاهی اوقات، وقتی که کورهها نمیتوانستند با حجم اجساد منتظر سوزاندن مقابله کنند یا هنگام بروز نقص فنی در کورههای سوزی، اجساد در محوطه کوره سوزی انباشته و در آتشسوزی بزرگ سوزانده میشدند. کورههای سوزی فعالیت خود را از بهار ۱۹۴۳ آغاز کردند: کوره سوزی IV در ۲۲ مارس، کوره سوزی II در ۳۱ مارس، کوره سوزی V در ۴ آوریل و کوره سوزی III در ۲۵ ژوئن.
از ژوئن ۱۹۴۴ تا قبل، قطارهای حامل زندانیان به ایستگاه آشویتس I در فاصله حدود ۲٫۵ کیلومتری از اتاقهای گاز میآمدند. در ژوئن ۱۹۴۴، ایستگاه قطار بیرکناو با سه سکوی بارگیری تکمیل شد و پس از آن قطارها مستقیماً به این ایستگاه که در فاصله پیادهروی کوتاهی از کورههای سوزی I و II قرار داشت، میآمدند. ساخت این ایستگاه در بیرکناو و همچنین اقدامات ویژه بازسازی در کورههای سوزی، با فوریت و برای نابودی یهودیان مجارستان بر اساس زمانبندی تعیین شده توسط حکومت نازی انجام شد.
«سونا» و «کانادا»
در قسمت غربی اردوگاه، در شمال کورههای سوزی II و III و در جنوب کورههای سوزی IV و V، «سونا» - دوشهای پاکسازی و ضدعفونی زندانیان تازهوارد قرار داشت. در کنار آن، محوطهای برای جمعآوری و طبقهبندی اموال یهودیان ورودی به اردوگاه بود. زندانیان در این محل، انسان بودند اما پس از گذراندن مراحل دوش گرفتن، اصلاح مو و خالکوبی شماره روی بازو، به زندانی تبدیل میشدند. در این محل، مقادیر هنگفتی از اموال انباشته شده بود؛ برآورد میشود ارزش اموال به غارت رفته از یهودیان به صدها میلیون مارک آلمان میرسید. زندانیان این محل را «کانادا» مینامیدند، به دلیل ثروت هنگفتی که از قربانیان غارت و در آنجا انباشته شده بود (زندانیان معتقد بودند کانادا نماد ثروت است).
آشویتس III (که آشویتس- مونوویتس نیز نامیده میشد) در اکتبر ۱۹۴۲ ساخته شدند. هدف اصلی اردوگاه آشویتس III, کار اجباری بود که بر اساس طرح نازیها برای «راه حل نهایی» در مورد یهودیان، باعث مرگ بیشتر زندانیان میشد. هنوز در بهار ۱۹۴۱، در شرق شهرک اوشوینچیم، نزدیک شهرک مونوویتس، کارخانهای از شرکت صنایع داروسازی آلمانی ای گه فاربن ساخته شد. این کارخانه برای تولید لاستیک مصنوعی و سوخت مایع در نظر گرفته شده بود و «بونه-ورکه» نام داشت. شرکت آلمانی بیش از ۷۰۰ میلیون رایشسمارک (حدود ۱٫۴ میلیون دلار در ارزش سال ۱۹۴۲) در ساخت این کارخانه سرمایهگذاری کرد و میخواست از موقعیت مناسب این شهرک از نظر دسترسی به حمل و نقل و نزدیکی به معادن مختلف در منطقه، و مهمتر از همه، دسترسی به نیروی کار اردوگاههای اطراف بهره ببرد. هیملر متعهد شد ۱۰٬۰۰۰ زندانی را در اختیار ای گه فاربن قرار دهد؛ از می ۱۹۴۱ تا اکتبر ۱۹۴۲، زندانیان برای کار در این کارخانهها پیاده راهپیمایی میکردند و بعدها با قطار منتقل میشدند. از می ۱۹۴۲ به بعد، زندانیانی که برای کار در این کارخانهها در نظر گرفته شده بودند، در اردوگاه آشویتس III (یا بونا یا مونوویتس) اسکان داده شدند.
اردوگاه در فاصله حدود ۵٫۵ کیلومتری شرق اردوگاه آشویتس I ساخته شد. در اوج خود، این اردوگاه حدود ۱۲٬۰۰۰ زندانی داشت؛ کارخانهها فقط برای استفاده از نیروی کار زندانیان در نظر گرفته شده بودند، با نیروهای اس اس و نگهبانانی که وظیفه نظارت بر آنها را داشتند. بخشی از این نگهبانان، زندانیان آلمانی و لهستانی جنایتکار بودند. به زندانیان سرپناه و تجهیزات بسیار محدودی داده میشد؛ مرگ ناشی از گرسنگی، سرما و شرایط وحشتناک کار بسیار رایج بود، اما همیشه نیروی کار تازهای به اردوگاه اضافه میشد.
تا نوامبر ۱۹۴۳، اردوگاه آشویتس III بخشی از اردوگاه بیرکناو محسوب میشد، اما از آن ماه به بعد، این اردوگاه از بیرکناو جدا و در مدیریت اس اس، اردوگاه مستقلی بهشمار میآمد. با این حال، در این اردوگاه نابودی جز از طریق کار اجباری صورت نمیگرفت؛ پزشکان اردوگاه آشویتس II در زمانهای معین به اردوگاه آشویتس III میآمدند و زندانیان ضعیف و بیمار را برای فرستادن به اتاقهای گاز در بیرکناو انتخاب میکردند. در آشویتس III، زندانیان غیریهودی که انضباط کار آلمانی را نقض کرده بودند نیز نگهداری میشدند و این اردوگاه برای آنها «اردوگاه آموزش کار» نامیده میشد.
حداقل ۱٫۳ میلیون نفر بین سالهای ۱۹۴۰ تا ۱۹۴۵ به اردوگاه آشویتس فرستاده شدند و حداقل ۱٫۱ میلیون نفر در آنجا جان باختند. ۴۰۰٬۲۰۷ زندانی در این اردوگاه ثبت شدند: ۲۶۸٬۶۵۷ مرد و ۱۳۱٬۵۶۰ زن. در یک مطالعه در اواخر دهه ۱۹۸۰ توسط فرانسیسزک پایپر، مورخ لهستانی که در سال ۱۹۹۱ توسط یادواشم منتشر شد، با استفاده از زمانبندی ورود قطارها و سوابق اخراجها، محاسبه شد که از ۱٫۳ میلیون نفری که به این اردوگاه فرستاده شدند، ۱٬۰۸۲٬۰۰۰ نفر در آنجا جان باختهاند. پایپر این رقم را (که به ۱٫۱ میلیون نفر گرد شده است) حداقل قربانیان در نظر گرفت. این رقم بهطور گسترده پذیرفته شد.
نازیها سعی داشتند تعداد قربانیان را پنهان کنند. در ژوئیه ۱۹۴۲، بنا بر خاطرها پس از جنگ رودلف هوس، او از هینریش هیملر، از طریق دفتر آدولف آیشمن و فرمانده اس اسپاول بلوبل، دستور دریافت کرد که «همه گورهای دسته جمعی باید باز شده و اجساد سوزانده شوند. علاوه بر این، خاکستر باید به گونهای دفع شود که در آینده محاسبه تعداد اجساد سوزانده شده امکانپذیر نباشد.»
برآوردهای اولیه از شمار قربانیان بیشتر از برآورد پایپر بود. پس از آزادی اردوگاه، دولت شوروی در ۸ مه ۱۹۴۵ اعلام کرد که چهار میلیون نفر در این محل کشته شدهاند، رقمی که بر اساس ظرفیت کورههای آدم سوزی ارائه شده بود. هوس به دادستانهای نورنبرگ گفت که حداقل ۲٬۵۰۰٬۰۰۰ نفر در آنجا با گاز کشته شدهاند و ۵۰۰٬۰۰۰ نفر دیگر نیز از گرسنگی و بیماری جان باختهاند. او شهادت داد که رقم بیش از دو میلیون را از آیشمن شنیده بود.
تا سال ۱۹۹۰ میلادی تابلویی در ورودی اردوگاه آشویتس توسط دولت لهستان نصب شده بود که شمار کشتهشدگان در این اردوگاه را چهار میلیون نفر عنوان میکرد. در این سال، تابلوی جدیدی در محل گذاشته شد که تعداد کشتهشدگان را عدد دقیقتر یک و نیم میلیون نفر معرفی کرد.[37]
اردوگاه آشویتس توسط ارتش سرخاتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی آزاد شد.[38] روز ۲۷ ژانویه، سالروز آزادسازی اردوگاه مرگ آشویتس است. ارتش سرخ شوروی، صبح سیزدهم ژانویه بزرگترین لشکرکشی خود را به راه انداخت. جنگ در جبههای به عرض ۱۰۰۰ کیلومتر جریان پیدا کرد؛ تا سرانجام در بعد از ظهر روز شنبه، ۲۷ ژانویه ۱۹۴۵ میلادی؛ اردوگاه آزاد شد. سرگرد آناتولی شاپیرو، یک یهودی اوکراینی، فرماندهی گردانی را داشت که وارد اردوگاه شد.[39]
در سال ۱۹۷۹ میلادی، سازمان یونسکو، این اردوگاه را به عنوان «نماد بیرحمی انسانی نسبت به همنوعان خود در قرن بیستم»، در فهرست میراث جهانی یونسکو قرار داد.[40]
امروزه مجتمع سهگانه اردوگاه آشویتس به صورت شاهد تاریخ جهت بازدید جهانگردان از سراسر جهان درآمده است. شعار معروف آلمانی «کار شما را آزاد خواهد کرد» (ARBEIT MACHT FREI) به صورت یادگاری از آن دوران هنوز بر سر در معروف اردوگاه آشویتس به جای مانده است. (تصویر روبرو).[41]
قانون احیای خدمات مدنی، که در ۷ آوریل ۱۹۳۳ تصویب شد، اکثر یهودیان را از حرفههای حقوقی و خدمات دولتی محروم کرد. قوانین مشابه همچنین حقوق یهودیان در حرفههای دیگر را برای ادامهٔ فعالیت سلب کرد.[13]
دانوته چخ (آشویتس ۱۹۴۰-۱۹۴۵، جلد ۵، موزه ایالتی آشویتس-برکناو، ۲۰۰۰): "۱۴ ژوئن [۱۹۴۰]: اولین حمل و نقل زندانیان سیاسی لهستانی از زندان تارنوف وارد شد: ۷۲۸ مرد که به دستور فرمانده سیپو و اسدی (پلیس امنیت و سرویس امنیت) در کراکوف به آشویتس فرستاده شدند. به این زندانیان شماره سریالی بین ۳۱ تا ۷۵۸ داده شد. این حمل و نقل شامل بسیاری از مردان جوان و سالم بود که برای خدمت نظامی مناسب بودند و هنگام تلاش برای عبور از مرز جنوبی لهستان برای پیوستن به نیروهای مسلح لهستانی که در فرانسه تشکیل شده بودند، دستگیر شدند. برگزارکنندگان این عملیات مهاجرت غیرقانونی نیز در این حمل و نقل بودند، همراه با سازماندهندگان مقاومت، فعالان سیاسی و اجتماعی، اعضای روشنفکری لهستان، کشیشان کاتولیک و یهودیان، که در عملیات 'AB' (Außerordentliche Befriedungsaktion) دستگیر شدند که توسط هانس فرانک در بهار ۱۹۴۰ سازماندهی شده بود. همزمان، ۱۰۰ نفر دیگر از نیروهای اساس—افسران و سربازان اساس—برای تقویت گارد اردوگاه فرستاده شدند."[29]
فرانچیژک پیپر مینویسد که، طبق شهادتهای پس از جنگ از چندین زندانی، و همچنین از رودلف هس (فرمانده آشویتس از مه ۱۹۴۰)، اتاق گاز در آشویتس ۱ میتوانست ۱,۰۰۰ نفر را در خود جای دهد.[35]
"Auschwitz". encyclopedia.ushmm.org (به انگلیسی). Archived from the original on 13 June 2018. Retrieved 2021-07-02. Auschwitz is the German name for the Polish city Oświęcim. Oświęcim is located in Poland, approximately 40 miles (about 64 km) west of Kraków. Germany annexed this area of Poland in 1939.
Auschwitz-Birkenau, Former German Nazi Concentration and Extermination Camp - Memorial and Museum. "Poles in Auschwitz". auschwitz.org. Archived from the original on 12 August 2020. Retrieved 2021-07-08. The first transport of political prisoners to Auschwitz consisted almost exclusively of Poles. It was for them that the camp was founded, and the majority of prisoners were Polish for the first two years. They died of starvation, brutal mistreatment, beating, and sickness, and were executed and killed in the gas chambers.
Bartrop, Paul R. (2016). Resisting the Holocaust: Upstanders, Partisans, and Survivors. New York: ABC-CLIO. ISBN978-1-61069-878-8.
Bauer, Yehuda (1998) [1994]. "Gypsies". In Gutman, Yisrael; Berenbaum, Michael (eds.). Anatomy of the Auschwitz Death Camp. Bloomington, IN: Indiana University Press. pp.441–455. ISBN0-253-32684-2.
Berger, Ronald J. (2017) [2012]. The Holocaust, Religion, and the Politics of Collective Memory: Beyond Sociology. New Brunswick and London: Transaction Publishers. ISBN978-1-4128-5255-5.
Biddle, Tami Davis (2000). "Allied Air Power: Objectives and Capabilities". In Neufeld, Michael J.; Berenbaum, Michael (eds.). The Bombing of Auschwitz: Should the Allies Have Attempted It?. New York: St. Martin's Press. pp.-9780312198381/page/35 35–51. ISBN0-312-19838-8.
Carroll, James (2002). Constantine's Sword: The Church and the Jews – A History. Houghton Mifflin Harcourt. ISBN978-0-547-34888-9.
Cohen, Nathan (1998) [1994]. "Diaries of the Sonderkommando". In Gutman, Yisrael; Berenbaum, Michael (eds.). Anatomy of the Auschwitz Death Camp. Bloomington, IN: Indiana University Press. pp.522–534. ISBN0-253-32684-2.
Czech, Danuta (2000). "A Calendar of the Most Important Events in the History of the Auschwitz Concentration Camp". In Długoborski, Wacław; Piper, Franciszek (eds.). Auschwitz, 1940–1945. Central Issues in the History of the Camp. Vol.V: Epilogue. Oświęcim: Auschwitz-Birkenau State Museum. pp.119–231. ISBN978-8385047872. OCLC929235229.
Didi-Huberman, Georges (2008) [2003]. Images in Spite of All: Four Photographs from Auschwitz. Chicago: University of Chicago Press.
Dunin-Wasowicz, Krzysztof (1984). "Forced Labor and Sabotage in the Nazi Concentration Camps". In Gutman, Yisrael; Saf, Avital (eds.). The Nazi concentration Camps: Structure and Aims, the Image of the Prisoner, the Jews in the Camps. Jerusalem: Yad Vashem. pp.133–142. OCLC11889621.
Fleming, Michael (2014). Auschwitz, the Allies and Censorship of the Holocaust. Cambridge: Cambridge University Press. ISBN978-1-139-91727-8.
Fleming, Michael (30 August 2016). "Geographies of obligation and the dissemination of news of the Holocaust". Holocaust Studies. 23 (1–2): 59–75. doi:10.1080/17504902.2016.1209834. S2CID147829212.]
Gradowski, Zalmen (1989). "The Czech Transport: A Chronicle of the Auschwitz Sonderkommando". In Roskies, David (ed.). The Literature of Destruction: Jewish Responses to Catastrophe. Philadelphia: The Jewish Publication Society. pp.548–564. ISBN978-0-8276-0314-1.
Gradowski, Zalmen (2017). From the Heart of Hell. Manuscripts of a Sonderkommando Prisoner, Found in Auschwitz. Oświęcim: Auschwitz-Birkenau State Museum. ISBN978-8377042465.
Greif, Gideon (2005). We Wept Without Tears: Testimonies of the Jewish Sonderkommando from Auschwitz. New Haven, CT: Yale University Press. ISBN978-0-300-13198-7.
Gutman, Yisrael (1998) [1994]. "Auschwitz—An Overview". In Gutman, Yisrael; Berenbaum, Michael (eds.). Anatomy of the Auschwitz Death Camp. Bloomington, IN: Indiana University Press. pp.5–33. ISBN0-253-32684-2.
Haar, Ingo (2009). "Inklusion und Genozid: Raum- und Bevölkerungspolitik im besetzten Polen 1939 bis 1944". In Beer, Mathias; Beyrau, Dietrich; Rauh, Cornelia (eds.). Deutschsein als Grenzerfahrung: Minderheitenpolitik in Europa zwischen 1914 und 1950 (به آلمانی). Klartext. pp.35–59. ISBN978-3-8375-0097-4.
Harding, Thomas (2013). Hanns and Rudolf: The German Jew and the Hunt for the Kommandant of Auschwitz. New York: Simon & Schuster. ISBN978-1-4767-1184-3.
Hayes, Peter (2001) [1987]. Industry and Ideology: IG Farben in the Nazi Era. Cambridge: Cambridge University Press. ISBN0-521-78110-8.
Hayes, Peter (2003). "Auschwitz, Capital of the Holocaust". Holocaust and Genocide Studies. 17 (2): 330–350. doi:10.1093/hgs/dcg005. S2CID144058870.
Hilberg, Raul (1961). The Destruction of the European Jews. New Haven; London: Yale University Press. ISBN978-0-300-09592-0.
Hilberg, Raul (1998) [1994]. "Auschwitz and the 'Final Solution'". In Gutman, Yisrael; Berenbaum, Michael (eds.). Anatomy of the Auschwitz Death Camp. Bloomington, IN: Indiana University Press. pp.81–92. ISBN0-253-32684-2.
Hoess, Rudolf (2003) [1951]. Commandant of Auschwitz: The Autobiography of Rudolf Hoess. Translated by Constantine FitzGibbon. London: Phoenix Press. ISBN1-84212-024-7.
Iwaszko, Tadeusz (2000a). "Reasons for confinement in the camp and categories of prisoners". In Długoborski, Wacław; Piper, Franciszek (eds.). Auschwitz, 1940–1945. Central Issues in the History of the Camp. Vol.I: The Establishment and Organization of the Camp. Oświęcim: Auschwitz-Birkenau State Museum. pp.11–43. ISBN978-8385047872. OCLC874340863.
Iwaszko, Tadeusz (2000b). "The Housing, Clothing and Feeding of the Prisoners". In Długoborski, Wacław; Piper, Franciszek (eds.). Auschwitz, 1940–1945. Central Issues in the History of the Camp. Vol.II: The Prisoners—Their Life and Work. Oświęcim: Auschwitz-Birkenau State Museum. pp.51–63. ISBN978-8385047872. OCLC874337926.
Kater, Michael H. (2000). Doctors Under Hitler. Chapel Hill: University of North Carolina Press. ISBN978-0-8078-4858-6.
Keren, Nili (1998) [1994]. "The Family Camp". In Gutman, Yisrael; Berenbaum, Michael (eds.). Anatomy of the Auschwitz Death Camp. Bloomington, IN: Indiana University Press. pp.428–440. ISBN0-253-32684-2.
Krahelska, Halina (January 1985) [1942]. "Oświęcim. Pamiętnik więźnia"[Auschwitz: Diary of a prisoner]. WIĘŹ (به لهستانی). Warsaw: Towarzystwo WIĘŹ. 1–3 (315): 5–47. Archived from the original on 9 August 2017. Retrieved 27 April 2014.
Krakowski, Shmuel (1998) [1994]. "The Satellite Camps". In Gutman, Yisrael; Berenbaum, Michael (eds.). Anatomy of the Auschwitz Death Camp. Bloomington, IN: Indiana University Press. pp.50–60. ISBN0-253-32684-2.
Kubica, Helena (1998) [1994]. "The Crimes of Josef Mengele". In Gutman, Yisrael; Berenbaum, Michael (eds.). Anatomy of the Auschwitz Death Camp. Bloomington, IN: Indiana University Press. pp.317–337. ISBN0-253-32684-2.
Kubica, Helena (2009). "Budy". In Megargee, Geoffrey P. (ed.). Encyclopedia of Camps and Ghettos, 1933–1945. Volume 1. Indiana University Press, in association with the United States Holocaust Memorial Museum. pp.233–234. ISBN978-0-253-35328-3.}
Langfus, Leib (2000). "Appendix 3. Notes by Members of the Sonderkommando [...] The Extermination Procedure in the Bunker". In Długoborski, Wacław; Piper, Franciszek (eds.). Auschwitz, 1940–1945. Central Issues in the History of the Camp. Vol.IV: The Resistance Movement. Oświęcim: Auschwitz-Birkenau State Museum. ISBN978-8385047872. OCLC874233579.
Lasik, Aleksander (1998a) [1994]. "Historical–Sociological Profile of the Auschwitz SS". In Gutman, Yisrael; Berenbaum, Michael (eds.). Anatomy of the Auschwitz Death Camp. Bloomington, IN: Indiana University Press. pp.271–287. ISBN0-253-32684-2.
Lasik, Aleksander (1998b) [1994]. "Rudolf Höss: Manager of Crime". In Gutman, Yisrael; Berenbaum, Michael (eds.). Anatomy of the Auschwitz Death Camp. Bloomington, IN: Indiana University Press. pp.288–300. ISBN0-253-32684-2.
Lasik, Aleksander (2000a). "Organizational Structure of Auschwitz Concentration Camp". In Długoborski, Wacław; Piper, Franciszek (eds.). Auschwitz, 1940–1945. Central Issues in the History of the Camp. Vol.I: The Establishment and Organization of the Camp. Oświęcim: Auschwitz-Birkenau State Museum. pp.145–279. ISBN978-8385047872. OCLC874340863.
Lasik, Aleksander (2000b). "The Apprehension and Punishment of the Auschwitz Concentration Camp Staff". In Długoborski, Wacław; Piper, Franciszek (eds.). Auschwitz, 1940–1945. Central Issues in the History of the Camp. Vol.V: Epilogue. Oświęcim: Auschwitz-Birkenau State Museum. pp.99–117. ISBN978-8385047872. OCLC929235229.
Levi, Primo (2001) [1947 and 1963]. If This is a Man and The Truce. London: Little, Brown (Abacus). ISBN0-349-10013-6.
Levi, Primo (2017) [1986]. The Drowned and the Saved. New York: Simon & Schuster Paperbacks. ISBN978-1-5011-6763-8.
Mais, Yitzchak; Engel, David; Fogelman, Eva (2007). Daring to Resist: Jewish Defiance in the Holocaust. New York: Museum of Jewish Heritage. ISBN978-0-9716859-2-5.
Matthäus, Jürgen (2004). "Operation Barbarossa and the Onset of the Holocaust, June–December 1941". In Browning, Christopher (ed.). The Origins of the Final Solution: The Evolution of Nazi Jewish Policy, September 1939– March 1942. Lincoln and Jerusalem: University of Nebraska Press and Yad Vashem. pp.244–308. ISBN0-8032-1327-1.
Piper, Franciszek (1991). "Estimating the Number of Deportees to and Victims of the Auschwitz-Birkenau Camp". Yad Vashem Studies. XXI: 49–103. ISSN0084-3296.
Piper, Franciszek (1998a) [1994]. "The System of Prisoner Exploitation". In Gutman, Yisrael; Berenbaum, Michael (eds.). Anatomy of the Auschwitz Death Camp. Bloomington, IN: Indiana University Press. pp.34–49. ISBN0-253-32684-2.
Piper, Franciszek (1998b) [1994]. "The Number of Victims". In Gutman, Yisrael; Berenbaum, Michael (eds.). Anatomy of the Auschwitz Death Camp. Bloomington, IN: Indiana University Press. pp.61–76. ISBN0-253-32684-2.
Piper, Franciszek (1998c) [1994]. "Gas Chambers and Crematoria". In Gutman, Yisrael; Berenbaum, Michael (eds.). Anatomy of the Auschwitz Death Camp. Bloomington, IN: Indiana University Press. pp.157–182. ISBN0-253-32684-2.
Piper, Franciszek (2000a). "The Origins of the Camp". In Długoborski, Wacław; Piper, Franciszek (eds.). Auschwitz, 1940–1945. Central Issues in the History of the Camp. Vol.I: The Establishment and Organization of the Camp. Oświęcim: Auschwitz-Birkenau State Museum. pp.39–62. ISBN978-8385047872. OCLC929235229.
Piper, Franciszek (2000b). Długoborski, Wacław; Piper, Franciszek (eds.). Auschwitz, 1940–1945. Central Issues in the History of the Camp. Vol.III: Mass Murder. Oświęcim: Auschwitz-Birkenau State Museum. ISBN978-8385047872. OCLC929235229.
Pressac, Jean-Claude; van Pelt, Robert-Jan (1998) [1994]. "The Machinery of Mass Murder at Auschwitz". In Gutman, Yisrael; Berenbaum, Michael (eds.). Anatomy of the Auschwitz Death Camp. Bloomington, IN: Indiana University Press. pp.183–245. ISBN0-253-32684-2.
Strzelecka, Irena; Setkiewicz, Piotr (2000). "The Construction, Expansion and Development of the Camp and its Branches". In Długoborski, Wacław; Piper, Franciszek (eds.). Auschwitz, 1940–1945. Central Issues in the History of the Camp. Vol.I: The Establishment and Organization of the Camp. Oświęcim: Auschwitz-Birkenau State Museum. pp.63–138. ISBN978-8385047872. OCLC874340863.
Strzelecka, Irena (2000a). "Quarantine on Arrival". In Długoborski, Wacław; Piper, Franciszek (eds.). Auschwitz, 1940–1945. Central Issues in the History of the Camp. Vol.II: The Prisoners—Their Life and Work. Oświęcim: Auschwitz-Birkenau State Museum. pp.45–50. ISBN978-8385047872. OCLC874337926.
Strzelecka, Irena (2000b). "The Working Day for Auschwitz Prisoners". In Długoborski, Wacław; Piper, Franciszek (eds.). Auschwitz, 1940–1945. Central Issues in the History of the Camp. Vol.II: The Prisoners—Their Life and Work. Oświęcim: Auschwitz-Birkenau State Museum. pp.65–70. ISBN978-8385047872. OCLC874337926.
Strzelecka, Irena (2000c). "Women in the Auschwitz Concentration Camp". In Długoborski, Wacław; Piper, Franciszek (eds.). Auschwitz, 1940–1945. Central Issues in the History of the Camp. Vol.II: The Prisoners—Their Life and Work. Oświęcim: Auschwitz-Birkenau State Museum. pp.171–200. ISBN978-8385047872. OCLC874337926.
Strzelecka, Irena (2000d). "Experiments". In Długoborski, Wacław; Piper, Franciszek (eds.). Auschwitz, 1940–1945. Central Issues in the History of the Camp. Vol.II: The Prisoners—Their Life and Work. Oświęcim: Auschwitz-Birkenau State Museum. pp.347–369. ISBN978-8385047872. OCLC874337926.
Strzelecka, Irena (2000e). "Punishment and Torture". In Długoborski, Wacław; Piper, Franciszek (eds.). Auschwitz, 1940–1945. Central Issues in the History of the Camp. Vol.II: The Prisoners—Their Life and Work. Oświęcim: Auschwitz-Birkenau State Museum. pp.372–398. ISBN978-8385047872. OCLC874337926.
Strzelecki, Andrzej (2000a). "The Liquidation of the Camp". In Długoborski, Wacław; Piper, Franciszek (eds.). Auschwitz, 1940–1945. Central Issues in the History of the Camp. Vol.V: Epilogue. Oświęcim: Auschwitz-Birkenau State Museum. pp.9–85. ISBN978-8385047872. OCLC929235229.
Strzelecki, Andrzej (2000b). "Utilization of the Victims' Corpses". In Długoborski, Wacław; Piper, Franciszek (eds.). Auschwitz, 1940–1945. Central Issues in the History of the Camp. Vol.II: The Prisoners—Their Life and Work. Oświęcim: Auschwitz-Birkenau State Museum. pp.399–418. ISBN978-8385047872. OCLC929235229.
Świebocki, Henryk (2000). Długoborski, Wacław; Piper, Franciszek (eds.). Auschwitz, 1940–1945. Central Issues in the History of the Camp. Vol.IV: The Resistance Movement. Oświęcim: Auschwitz-Birkenau State Museum. ISBN978-8385047872. OCLC874233579.
Świebocki, Henryk, ed. (2002). London Has Been Informed: Reports by Auschwitz Escapees. Oświęcim: The Auschwitz-Birkenau State Museum.
Szabó, Zoltán Tibori (2011). "The Auschwitz Reports: Who Got Them, and When?". In Braham, Randolph L.; vanden Heuvel, William (eds.). The Auschwitz Reports and the Holocaust in Hungary. New York: Columbia University Press.
van Pelt, Robert-Jan (1998) [1994]. "A Site in Search of a Mission". In Gutman, Yisrael; Berenbaum, Michael (eds.). Anatomy of the Auschwitz Death Camp. Bloomington, IN: Indiana University Press. pp.93–156. ISBN0-253-32684-2.
van Pelt, Robert Jan (2016) [2002]. The Case for Auschwitz: Evidence from the Irving Trial. Bloomington, IN: Indiana University Press. ISBN978-0-253-02298-1.
Westermann, Edward B. (2004). "The Royal Air Force and the bombing of Auschwitz: first deliberations, January 1941". In Cesarani, David (ed.). Holocaust. Volume 5: Responses to the persecution and mass murder of the Jews. London: Routledge. pp.195–211. ISBN978-0-415-31871-6.
Wachsmann, Nikolaus (2015). KL: A History of the Nazi Concentration Camps. New York: Farrar, Straus and Giroux. ISBN978-0-374-11825-9.
Wittmann, Rebecca Elizabeth (October 2003). "Indicting Auschwitz? The Paradox of the Frankfurt Auschwitz Trial". German History. 21 (4): 505–532. doi:10.1191/0266355403gh294oa.
Zarembina, Natalia; Harriman, Florence Jaffray (1944). Oswiecim, Camp of Death (Underground Report). New York: Poland Fights. OCLC3899327.
تادئوش بوروفسکی (1992) [1976]. This Way for the Gas, Ladies and Gentlemen. Trans. from the Polish by Barbara Vedder. East Rutherford: Penguin Books. شابک۰-۱۴-۰۱۸۶۲۴-۷
Huener, Jonathan (2003). Auschwitz, Poland, and the Politics of Commemoration, 1945–1979. Athens: Ohio University Press. ISBN0-8214-1506-9.
Pilecki, Witold (2012). The Auschwitz Volunteer: Beyond Bravery. Trans. from the Polish by Jarek Garlinski. Los Angeles: Aquila Polonica. شابک۹۷۸-۱-۶۰۷۷۲-۰۱۰-۲