کاربر:M.Vortex/کارها
From Wikipedia, the free encyclopedia
صفحه کاربری | بحث | درباره من | صفحه تمرین | مقالات | نامه | کارها | مهر دوستان | تصاویر من |
ویکیپروژه | درگاه | فهرست برگزیده | مقاله خوب | مقاله برگزیده | نگاره برگزیده | قهوهخانه | نظرخواهی حذف | معلمان راهنما | اعلانات مدیران |
- زبان تربیت نشده درندهای است که اگر رهایش کنی میگزد
من ندانستم از اول تو بی مهرو وفایی | عهد نبستن از آن به که ببندی و نپایی | |
دوستان عیب کنندم که چرا دل به تو دادم | باید اول به تو که چنین خوب چرایی | |
شمع را باید از این خانه به در بردن و کشتن | تا به همسایه نگوید که تو در خانهی مایی |
امشب ای ماه به درد دل من تسکینی | آخر ای ماه تو همدرد من مسکینی | |
کاهش جان تو من دارم و من می دانم | که تو از دوری خورشید چها می بینی | |
تو هم ای بادیه پیمای محبت چون من | سر راحت ننهادی به سر بالینی | |
هر شب از حسرت ماهی من و یک دامن اشک | تو هم ای دامن مهتاب پر از پروینی | |
همه در چشمه مهتاب غم از دل شویند | امشب ای مه تو هم از طالع من غمگینی |