کاربر:بنده ای از بندگان الله
From Wikipedia, the free encyclopedia
من بنده ای از بندگان خدایم
به نام حضرت دوست که هر چه داریم و هست از اوست.
خوش آمدید ! |
محمد جوادم خوانند
اهل همدانم!
روزگارم بد نیست تکه نانی دارم ، خرده هوشی ، سر سوزن ذوقی
پدری دارم، بهتر از برگ درخت. دوستانی ، بهتر از آب روان. و خدایی که در این نزدیکی است خورده هوشی دارم، سر سوزن ذوقی
من مسلمانم !
قبله ام یک گل سرخ
جانمازم چشمه ، مهرم نور .
دشت سجاده من .
من وضو با تپش پنجره ها می گیرم
در نمازم جریان دارد ماه ، جریان دارد طیف .
سنگ از پشت نمازم پیداست :
همه ذرات نمازم متبلور شده است .
من نمازم را وقتی می خوانم
که اذانش را باد ، گفته باشد سر گلدسته سرو
من نمازم را ، پی تکبیرة الاحرام علف می خوانم
پی قد قامت موج .
کعبه ام بر لب آب
کعبه ام زیر اقاقی هاست .
کعبه ام مثل نسیم ، می رود باغ به باغ ، می رود شهربه شهر
حجر الاسود من روشنی باغچه است .