From Wikipedia, the free encyclopedia
جنسیت سوم (به انگلیسی: Third gender) یا جنس سوم (به انگلیسی: Third sex) اصطلاحی است که افراد را باتوجه به برداشت شخص یا جامعه، نه بهعنوان زن و نه مرد طبقهبندی میکند. این برداشت میتواند با توجه به فرهنگ جامعه یا جغرافیای منطقه متفاوت باشد و با اسامی متفاوت شناخته شود. در این اصطلاح، واژه سوم معمولاً به «دیگری» اشاره دارد؛ با این وجود برخی انسان شناسان و جامعه شناسان جنسیت چهارم و پنجم را نیز توصیف کردهاند.
در فرهنگهای مختلف، جنسیت سوم ممکن است ویژگی و تعاریف متفاوت داشته باشند. از نظر بومیان هاوایی و پولینزیاییهای تاهیتی، ماهو (Māhū) یک حالت با ویژگی های زنانه و مردانه است. برخی از قبایل بومیان آمریکایی مثل ناواهو؛ طیفی از چهار جنس را تعریف میکردند: زن زنانه، زن مردانه، مرد زنانه، و مرد مردانه. اصطلاح «جنسیت سوم» همچنین برای توصیف هجراهای هند به کار رفته است که دارای هویت قانونی هستند؛ علاوه بر این فاآفافینههای پلینزی و باکرههای قسمخورده نیز با این عنوان شناخته میشوند. پذیرش جنسیت سوم در قبایل و فرهنگهای سنتی پیش از آنکه نشانه احترام به این افراد باشد نتیجه افول جایگاه و ارزش زنان است.
از دهه ۱۹۷۰، مردمشناسان در برخی فرهنگها گروههای جنسیتی را توصیف کردند که با چارچوب دوگانه جنسیت قابل توصیف نبودند. در همان زمان تمایزگذاری بین جنس (بیولوژیکی) و جنسیت (اجتماعی/روانی) توسط اندیشمندان فمینیسم مطرح شد. مایکل جی پلتز معتقد است که تصورات ما درباره موضوع جنسیت (از جمله نگرش نسبت به جنسیت سوم) تفکرات و زندگی ما را به شدت تحت تأثیر قرار میدهد و ارزشهای ما را در جامعه دستخوش تغییر میکند.
افراد بیناجنسی با ویژگیهای جنسی، مانند کروموزومها، غدد جنسی یا دستگاه تناسلی متولد میشوند که با مفاهیم دودویی معمول بدن زن و مرد متناسب نیست. در بررسی استدلالهایی که افراد بیناجنسی را با جنسیت سوم دستهبندی میکنند، مورگان هولمز، محقق بیناجنسی، بیان میکند که بسیاری از تجزیه و تحلیل جنس سوم یا جنسیت سوم سادهانگارانه است.
مانند افراد غیربیناجنسی، برخی از افراد بیناجنسی نیز ممکن است خود را منحصراً زن یا مرد معرفی نکنند، هرچند اکثر آنها خود را مرد یا زن میدانند. یک بررسی بالینی نشانداد که ۸/۵ تا ۲۰ درصد افراد بیناجنسی ممکن است آشفتگی جنسیتی را تجربه کنند. تحقیقات جامعهشناسی در استرالیا، کشوری که به جنسیت سوم (X) رسمیت بخشیده است، نشان میدهد که ٪۱۹ از افراد بیناجنسی گزینه «X» یا «دیگری» را برای توصیف خود انتخاب کردهاند. با این وجود ٪۵۳ خود را زن و ٪۲۳ خود را مرد هویتیابی میکنند. اعتقاد بر این است که الکس مک فارلین اولین شخص در استرالیا است که گواهی تولد با جنسیت نامشخص و گذرنامه با نشانگر جنسی «X» را دریافت کرد.
سازمان همکاری آسیا و اقیانوسیه عنوان میکند که به رسمیت شناختن قانونی افراد بیناجنسی در راستای حقوق زنان و مردانی است که خود را زن یا مرد هویتیابی میکنند. این مستلزم پیشبینی روند اداری برای اصلاحات در اسناد قانونی است زمانی که فرد جنسیت انتسابی خود را تصدیق نمیکند. برای رسمتبخشی به یک جنسیت سوم یا طبقه بندی جنسیتی برای افراد بیناجنسی به عنوان یک جمعیت نیست بلکه در عوض ، در مورد تعیین سرنوشت است.
جنسیت سوم در فرهنگهای مختلف ویژگی و تعاریف متفاوتی دارد. از نظر بومیان هاوایی و پولینزیاییهای تاهیتی، ماهو (Māhū) یک حالت با ویژگی های زنانه و مردانه است. برخی از قبایل بومیان آمریکایی مثل ناواهو؛ طیفی از چهار جنس را تعریف میکردند: زن زنانه، زن مردانه، مرد زنانه، و مرد مردانه. اصطلاح «جنسیت سوم» همچنین برای توصیف هجراهای هند به کار رفته است که دارای هویت قانونی هستند؛ علاوه بر این فاآفافینههای پلینزی و باکرههای قسمخورده نیز با این عنوان شناخته میشوند. هجراهای هند از شناخته شده ترین گروه های افراد جنسیت سوم هستند. برخی از مفسران غربی (هینز و سانگر) این نظریه را مطرح کرده اند که این میتواند نتیجه اعتقاد هندوها به تناسخ باشد، که در آن موجودات پس از مرگ در گونه های دیگری از موجودات به زیست خود ادامه می دهند. اینگرید ام.سل با مطالعه روی افراد با جنسیت سوم در ایالات متحده دریافت كه آنها بطور میانگین از ۵ سالگی احساس متفاوت بودن از دیگران میكنند. همچنین او به نتیجه رسید این افراد و کسانی که با ابهام ظاهری رشد میکنند به دلیل فشار همسالان و والدین بیشترین مشکلات کودکی و حتی دشواریهایی در اواخر زندگی دارند. سل همچنین شباهتهایی بین مفهوم جنسیت سوم در شرق و غرب کشف کرد، بر این اساس تقریباً نیمی از افراد مورد مطالعه درمانگر یا در حرفه پزشکی بودند، اکثریت آنها باز همانند افراد با جنسیت سوم در شرق، با فعالیتهای هنری امرار معاش میکنند. یکی از نتایج قابل توجه در مطالعه سل این است که ٪۹۳ از افراد مورد مطالعه، همانند همتایان شرقی خود، تجربههای معنوی یا تواناییهای غیرمعمول را گزارش کردهاند.
در سالهای اخیر جوامع غربی دست به شناسایی هویت های غیردودویی زدهاند. بنیاد سوروس در گزارشی با عنوان «مجوز خود بودن» که در ماه مه ۲۰۱۴ منتشر شد با تکیه بر مترقی ترین حقوق اساسی، افراد ترنس را قادر ساخت تا هویت جنسیتی خود را در اسناد رسمی تغییر دهند. گزارش در مورد به رسمیت شناختن طبقهبندی جنسیت شوم اظهار داشت:
از دیدگاه حقوقی، امکان استفاده از گزینههای جنسیت/جنس سوم باید داوطلبانه باشد، همچنین امکان سومی باید برای تعریف هویت جنسیتی افراد ترنس فراهم شود. افرادی که به عنوان جنسیت/جنس سوم شناخته میشوند باید از حقوقی مشابه کسانی که زن یا مرد هستند برخودار باشند.
همچنین در نقل قول از مائورو کابرال آمده است:
افراد تمایل دارند جنسیت سوم را برای رهایی از جنسیت دودویی هویتیابی کنند؛ اما اگر فقط افراد ترنس و بیناجنسی بتوانند به امکان جنسیت سوم دسترسی پیدا کنند یا به آنها اجباراً جنسیت سوم اختصاص داده شود، جنسیت دودویی تقویت میشود.
این گزارش نتیجه گیری میکند تنها دو یا سه گزینه برای هویتیابی جنسیتی کافی نیست، بلکه یک رویکرد فراگیرتر برای هویتیابی جنسیتی نیاز است.
Seamless Wikipedia browsing. On steroids.
Every time you click a link to Wikipedia, Wiktionary or Wikiquote in your browser's search results, it will show the modern Wikiwand interface.
Wikiwand extension is a five stars, simple, with minimum permission required to keep your browsing private, safe and transparent.