From Wikipedia, the free encyclopedia
ایوون شوینار (متولد ۹ نوامبر ۱۹۳۸) یک سنگنورد، محیط زیستی و تولیدکنندهی تجهیزات بیرونی (طبیعتپیمایی - outdoor)، به خاطر مشارکتها و نقش تاثیرگذارش بر سنگنوردی، تجهیزات سنگنوردی و تجارت صنعت طبیعتپیمایی شهرت دارد. او بدون شک موفقترین تولیدکنندهی این تجهیزات در جهان است که خوشبختانه زنده است.
Yvon Chouinard | |
---|---|
زادهٔ | ۹ نوامبر ۱۹۳۸ (۸۵ سال) لویستون, مِین |
پیشه(ها) | سنگنورد, تولید کنندهی تجهیزات و پوشاک |
شناختهشده برای | پدید آورندهی شرکت تجهیزات بلک دایاموند و پاتاگونیا (پوشاک) |
شوینار یک موج سوار، کایاکران، شاهینباز و ماهیگیر (Fly fisherman) است. او نخستین نویسندهای است که در مورد سنگنوردی و اخلاق قلم زده است.
ایوون شوینار، پدیدآورنده و مالک شرکت پاتاگونیا اولین بار سنگنوردی را در سال ۱۹۵۳ هنگامی که ۱۴ سال داشت در باشگاه فالکونی کالیفرنیا که شاهینها را برای شکار آموزش میداد، آغاز کرد. زمانی که یکی از مربیان بزرگسالان، دان پرنتیس، فرود از روی صخرههایی که آشیانه و محل تجمع شاهینها بود را با پسرها آغاز کرد، ایوون و دوستانش به این ورزش بسیار علاقهمند شدند و شروع به تمرین بر روی صخرههای انتهای غربی درهٔ سانفرناندو کردند و سرانجام مهارتهای صعود را پایاپای راپل کردن آموختند.
شوینار تمام آخرهفتههای زمستان آن سال را در تاکیتز و بهار و تابستان را بالای پالم اسپرینگ به تمرین پرداخت. در آنجا او با سنگنوردان جوانی آشنا شد که عضو سیرا کلوب ( یکی از کلوبهای قدیمی کوهنوردی و سنگنوردی امریکا) بودند. دوستان تازهی او منطقهی تاکیتز را به مقصد یوسمیتی ترک کردند تا صعود از دیوارههای بلند را بیاموزند.
پدر شوینار یک کانادایی - فرانسوی آهنگر بود، حرفهای که سرانجام ایوون هم برای خود برگزید. در ۱۹۴۶، او و خانوادهاش از مین Maine به کالیفرنیای جنوبی سفر کردند، اولین همطنابان او در سنگنوردی، رویال رابینز و تام فراست عضو باشگاه سیرا کلوب بودند، باشگاه فالکونی در کالیفرنیای جنوبی جایی بود که او در نوجوانی به آنجا رفت. کنکاش در مورد شاهینها و آشیانهی آنها بر فراز صخرهها، راهنمای او به سوی سنگنوردی بود. او برای صرفهجویی، تصمیم گرفت تا ابزارهای مورد نیازش را خود و با پیشینهی آهنگریاش بسازد و همین کار، پیشهاش شد.
شوینار یکی از پیشتازان سنگنوردی در عصر طلایی یوسمیتی است. او در دومین صعود به رخ دماغهی الکاپیتان در سال ۱۹۶۰ شرکت داشت و سپس در صعود به دیوارهی آمریکای شمالی در ۱۹۶۴ بدون استفاده از طناب ثابت (به همراه رویال رابینز، تام فراست و چاک پرات). سال بعد، صعود او و تیام هربرت به دیوارهی موییر (بر روی الکاپیتان) موجب ارتقای روش صعود قبلی آن شد و شوینار به دفاع از اهمیت روش صعود شهرت یافت، آنچه که اساس سنگنوردی مدرن را تشکیل داد.
در سال ۱۹۶۱، او به همراه فرد بکی به کوههای راکی کانادا رفت و تعدادی از اولین و مهمترین صعودها را در آنجا انجام داد، صعود رخ شمالی کوه ادیث کاول، مسیر بکی - شوینار روی رخ جنوبی برج هاوزر در بوگابوس و رخ شمالی کوه سردانلد. این صعودها چشمان او را به این ایده باز کرد که فنون و تکنیکهای مورد استفاده در دیوارههای بلند یوسمیتی را در کوهنوردی بکار گیرد و طرفداری او از این فکر، برای کوهنوردی مدرن و طراز بالا در آن دوران، بسیار مهم بود.
او همچنین در ۱۹۶۱ برای بار نخست به خطالراس شاوانگونک Shawangunk رفت، طول اول مسیر متینی Matinee را به روش آزاد Free Climbing ، (دشوارترین صعود آزادی که در آن زمان بر روی شاوانگونک انجام شده بود) صعود کرد و میخهای استیل کروم - مولیبدن خود را در آن محل معرفی کرد، این میخها انقلابی را در ایمنی سنگنوردی بهوجود آوردند. در ۱۹۶۸ او سرو فیتزوری Cerro Fitzory در پاتاگونیا را از مسیری نو (مسیر کالیفرنیا، سومین صعود سراسری آن کوه) به همراه دیک دورورث dick Dorworth، کریس جونز، لیتو تهادا - فلورس و داگلاس تامپکینز صعود کرد. شوینار همچنین در آلپهای اروپا و در پاکستان کوهنوردی کرده است.
میخهایی که در آن زمان وجود داشت از آهن نرم تهیه میشد و پس از کوبیدن در سنگ، آنها را به حال خود رها میکردند، ولی در یوسمیتی صعودهای چند روزه نیاز به صدها میخ داشت، شوینار پس از دیدار با سلاثه (Salathé) ،سنگنورد و عارف سویسی که اولین بار میخهایی از آهن سخت ساخته بود، تصمیم گرفت ابزارهای چندبار مصرف مورد نیاز در سنگنوردی را خود بسازد. در ۱۹۵۷ یک کورهی ذغالسنگی دست دوم خرید، یک سندان ۶۰ کیلویی و تعدادی بوته و انبر و پتک، و شروع به خودآموزی آهنگری و تولید میخهای سختکاری شده برای درهی یوسمیتی پرداخت. ذر فاصلهی زمانی که او به موجسواری و سنگنوردی میپرداخت، میخها را که در صندوق عقب اتومبیل خود جابجا میکرد، به سنگنوردان میفروخت و امرار معاش میکرد. میخهای بهبود یافتهی شوینار عامل اصلی صعود به دیوارههای بلند در یوسمیتی در سالهای ۱۹۵۷ تا ۱۹۶۰ بود و این موفقیت سبب شد تا او شرکت تجهیزات شوینار را تاسیس کند.
شوینار اولین میخهای خود را از تیغههای مستعمل ساخت و آنها را به همراه تیام هربرت در اولین صعودهای Lost Arrow Chimney و رخ شمالی سنگ سنتینل در یوسمیتی بهکار گرفت. این میخها به سرعت شهرت یافتند و بهزودی همهی سنگنوردان خود را ناچار به استفاده از میخهای کرم-مولیبدن شوینار دیدند و ایوون ناگهان خود را در میانهی این کار و کسب دید. او در هر ساعت دو میخ تولید میکرد و هرکدام را ۱:۵۰ دلار میفروخت.
او یک کارگاه کوچک در حیات خانهی پدر و مادرش در بربانک بنا کرد، بیشتر ابزارهای کاری او قابل جابجایی بودند و بنابراین او میتوانست ماشین خود را پر کند و ساحل کالیفرنیا را از بیگ سور تا سان دیهگو سفر کند و به سرفینگ (ورزش مورد علاقهاش) بپردازد، بعد از یک دور موجسواری، سندان خود را بر روی ساحل مینهاد و میخهای سرکج را میبرید و چکشکاری و آمادهسازی میکرد. در طول چند سال بعد، برنامهی کاری شوینار این بود که زمستانها را به آهنگری و تولید میگذراند، از اردیبهشت تا تیر (آوریل تا جولای) را روی دیوارههای یوسمیتی سر میکرد و تابستان سر به سوی کوههای بلند وایومینگ، کانادا و یا آلپها میگداشت و هزینهی خود را از راه فروش تجهیزاتی که در صندوق عقب اتومبیل خود داشت تامین میکرد.
سود او بسیار اندک بود و گاهی هفتهها با روزی ۵۰ سنت تا یک دلار زندگی میکرد. از جمله تدارک غذلی او در یک تابستان، پیش از آنکه به کوههای راکی سفر کند، دو بسته ماهی تن بود که از یک بازار محلی خرید و با مقداری غلات، سیب زمینی و مقداری گوشت تکمیل شد.
در آخر سال ۱۹۶۰، شوینار و شریکش، تام فراست، بر روی ابزارهای یخنوردی مطالعه کردند و ابزارهای اصلی را دوباره اختراع کردند (کرامپون و تبر یخ) تا کارآیی بیشتری برای شیبهای تند داشته باشند. ابزارهای نوین او و نیز کتاب یخنوردی او (۱۹۷۸) آغازگر ورزش نوین یخنوردی بود.
در حدود سال ۱۹۷۰، او دریافت که میخهای استیل ساخت کارخانهی او آسیبهایی جدی بر روی شکافهای یوسمیتی پدید آورده است! این میخها ۷۰٪ درآمد او را تشکیل میداد، در ۱۹۷۱ و ۱۹۷۲، شوینار و فراست ابزارهای محکمشو از جنس آلومینیوم را به بازار معرفی کردند که هگزنتریکس و ترمز نامیده شدند و شرکت را متعهد ساختند تا از روش جدید سنگنوردی موسوم به سنگنوردی پاک دفاع کند. این مفهوم، سنگنوردی را دگرگون ساخت و با وجود اینکه بازار پرفروش میخها را خراب کرد، اما موفقیتهای تازهای برای شرکت به ارمغان آورد.
آنها برای محصول جدید خود در سال ۱۹۷۴ درخواست حق اختراع کردند که در ۶ آوریل ۱۹۷۶ به آنها داده شد، این محصول هنوز در کارخانهی بلک دایاموند Black Diamond تولید میشود.
در سالهای آخر دههی ۱۹۶۰، پس از سفرهایی به آلپها در اروپا و همچنین سیرانوادا، شوینار دست بکار یک سری تغییر فنی و تکنولوژیک در یخنوردی شد. او مفتولهای نرم را از کرامپون خارج کرد و نیشهای جلویی را محکمتر و سختتر ساخت، او همچنین قسمت مخروطی نوک کلنگ را به نوعی طراحی کرد که بتواند بهتر در یخ کار کند، و سرانجام او مقطع پیچهای یخ را افزایش داد و از مواد سبکتری برای ساخت آنها استفاده کرد. او برای بهینهسازی تبرها، بر روی انواع تیغهها و کلنگها و روشهای ضربهزنی، مطالعه و آزمایش کرد و کار شاخص دیگری که انجام داد جایگزین کردن کلنگ یخ (مدل کوهنوردی) با تبر یخ کوچکی بود که کلایمکس Climaxe نام گرفت.
در ۱۹۸۹، شرکت تولیدی شوینار به منظور حمایت از کارخانه در مقابل تعقیب قانونی، اعلام ورشکستگی کرد و بر اساس بخش ۱۱ قانون ورشکستگی، تمام اموال آن در اختیار کارکنان آن قرار گرفت و شرکت مجددا به ثبت رسید، این بار به نام بلک دایاموند. Black Diamond Equipment
شهرت کنونی شوینار به دلیل شرکت تولید لباس و تجهیزات پاتاگونیا است. در سال ۱۹۷۰ در سفری به اسکاتلند، او تعدادی پیراهن راگبی خرید و آنها را با سود خوبی فروخت و با این شروع کوچک، شرکت پاتاگونیا تولیدات خود را برای گروه بزرگی از مواد اولیه و لباسهای فنی گسترش داد.
موفقیت مالی شرکت در این دوران، شرایطی را فراهم آورد که شوینار به هدفهای شخصی دیگری چشم بدوزد!
شوینار شرکت پاتاگونیا را را متعهد دانست که به مکانی شاخص برای کار و تلاش و نیز فعالیت زیستمخیطی بدل شود. در سال ۱۹۸۴، پاتاگونیا یک کافه تریا در محل کارخانه گشود که غذای سالم و بیشتر گیاهی عرضه میکرد، و سپس مرکز نگهداری از کودکان یا مهد کودک، در محل کارخانه شروع به کار کرد. در سال ۱۹۸۶، شوینار کارخانه را موظف به هزینه کردن برای فعالیت زیست محیطی کرد، تعهد پرداخت یک در صد از فروش و یا ده در صد از سود! هرکدام بزرگتر است!
این تعهد همچنین شامل پرداخت به کارمندانی بود که بر روی پروژههای زیستمحیطی محلی کار میکردند به نحوی که بتوانند تمام وقت به فعالیت بپردازند.
در سال ۱۹۷۲، کاتالوگ شرکت شوینار بر روی حرکتی تازه در آمریکای شمالی تاکید میکرد، «صعود پاک»
در سالهای نخست دههی ۱۹۹۰، بازرسان زیستمحیطی شرکت پاتاگونیا نتیجهی شگفتآوری را گزارش کردند:
«نخ یا پنبه، مضرترین مادهی اولیه برای محیط زیست است»! (مترجم-احتمالن به دلیل استفادهی فراوان از کود و سم شیمیایی)، در سال ۱۹۹۴، شوینار شرکت را موظف کرد تا از نخهایی استفاده کنند که فاقد مواد شیمیایی است، این نیاز خود سبب شد تا صنعت تولید پنبهی ارگانیک در کالیفرنیا رونق بگیرد.
متن چپچینشده
Seamless Wikipedia browsing. On steroids.
Every time you click a link to Wikipedia, Wiktionary or Wikiquote in your browser's search results, it will show the modern Wikiwand interface.
Wikiwand extension is a five stars, simple, with minimum permission required to keep your browsing private, safe and transparent.