معماری در نروژ
From Wikipedia, the free encyclopedia
معماری در نروژ (انگلیسی: Architecture of Norway) با توجه به شرایط اقتصادی در حال تغییر، پیشرفتهای تکنولوژیکی، نوسانات جمعیتی و تغییرات فرهنگی تکامل یافتهاست. در حالی که تأثیرات معماری بیرونی در بیشتر معماری نروژی مشهود است، آنها اغلب برای برآوردن شرایط آب و هوایی نروژ، از جمله: زمستانهای سخت، بادهای تند در مناطق ساحلی سازگار شدهاند.
دورههای معماری نروژ نیز به موازات تغییرات سیاسی و اجتماعی در نروژ در طول قرنها دیده میشود. قبل از دوران وایکینگها، سازههای چوبی به یک پیشه هنری پیچیده تبدیل شدند که تاثیراتش در ساخت زیبا و مؤثر کشتیهای بلند وایکینگها مشهود است. به دنبال آن، ورود مسیحیت، معماری رومی را در نیایشگاهها و کلیساها معرفی کرد که دارای طاقهایی با نوک تیز مشخص، طاقهای قوسی، پایههای صلیبی شکل پشتی طاقها و طاقهای تاژی شکل بودند که تا حد زیادی تحت تأثیر در نتیجه نفوذ مذهب از انگلستان است.
در طول قرون وسطی، جغرافیا اقتصاد و جمعیت پراکنده را دیکته میکرد. در نتیجه، فرهنگ سنتی مزرعه داری نروژی قوی باقی ماند و نروژ با اکثر کشورهای اروپایی در پذیرش اربابرعیتی تفاوت داشت. این امر، همراه با در دسترس بودن چوب به عنوان مصالح ساختمانی، تضمین میکرد که نمونههای نسبتاً کمی از سبکهای معماری باروک، رنسانس و روکوکو که اغلب توسط طبقات حاکم در سایر نقاط اروپا ساخته میشوند، در نروژ ساخته میشوند.
در عوض، این عوامل منجر به سنتهای متمایز در معماری بومی نروژ شد که در مزارع موجود در بسیاری از موزههای روباز نروژی که ساختمانهایی از قرون وسطی تا سده نوزدهم را به نمایش میگذارند، حفظ شدهاند. نمونههای برجسته عبارتند از موزه مردمی نورسک در اسلو و مایهاوگن در لیلهامر، و همچنین ساختمانهای موجود که هنوز در مزارع مانند مزارع دره هیدال در حال استفاده شدن هستند.
در سده بیستم، معماری نروژ با ارتباط آن با سیاست اجتماعی نروژ از یک سو و نوآوری از سوی دیگر مشخص شدهاست. معماران نروژی برای کارشان در داخل نروژ - جایی که معماری به عنوان بیانی از سیاست اجتماعی در نظر گرفته میشود و هم در خارج از نروژ، در چندین پروژه نوآورانه شناخته شدهاند.[1][2]