![cover image](https://wikiwandv2-19431.kxcdn.com/_next/image?url=https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/e/e8/Brain_chrischan.jpg/640px-Brain_chrischan.jpg&w=640&q=50)
طبیعتگرایی زیستشناختی
From Wikipedia, the free encyclopedia
طبیعتگرایی زیستشناختی (به انگلیسی: biological naturalism)، نظریهای است که علاوه بر سایر موارد به رابطه میان خودآگاهی و بدن (یعنی مغز) میپردازد. بنابرین رویکردی است بر مسئله ذهن و جسم. این نظریه نخستین بار توسط فیلسوف جان سرل در ۱۹۸۰ میلادی مطرح گردیده و بر مبنای دو تز اصلی تعریف گردیدهاست: ۱- تمامی پدیدارهای ذهنی از درد، قلقلک و خارش گرفته تا غامضترین و پوشیدهترین افکار ناشی از فرایندهای سطح پایینتر عصبی-زیستشناختی در مغز است؛ و ۲- پدیدارهای ذهنی ویژگیهای سطح بالاتر مغز میباشند.
![]() | این مقاله دربردارندهٔ فهرستی از ارجاعات عمومی است، اما از یادکردهای درونخطی کافی بهرهمند نیست. |
![](http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/e/e8/Brain_chrischan.jpg/640px-Brain_chrischan.jpg)
تعریف فوق این پیامد منطقی را در پی دارد که مغز دارای قوای عِلی صحیحی برای تولید قصدمندی است. با این حال، طبیعتگرایی زیستشناختی سرل این نتیجه منطقی را در پی ندارد که مغزها و فقط مغزها میتوانند باعث خودآگاهی شوند. سرل با احتیاط اشاره مینماید که هرچند از ظاهر مسئله بهنظر میرسد که برخی کارکردهای مشخص مغز برای تولید حالات آگاهی کافی است، اما دانش عصب-زیستشناختی فعلی ما اجازه این را نمیدهد تا نتیجهگیری کنیم که این کارکردها برای تولید خودآگاهی ضروری هستند. به عبارت دیگر:
«این حقیقت که فرایندهای مغزی باعث خودآگاهی میشود بدین معنی نیست که تنها مغزها میتوانند خودآگاه باشند. مغز یک دستگاه زیستشناختی است و ممکن است ما یک ماشین مصنوعی که خودآگاه باشد بسازیم؛ همانگونه که قلب یک دستگاه است و ما قلبهای مصنوعی ساختهایم. چون بهطور دقیق نمیدانیم که مغز چگونه این فرایندها را انجام میدهد، هنوز در موقعیتی نیستیم که بدانیم چگونه بهطور مصنوعی آنرا بسازیم». (طبیعتگرایی زیستشناختی،[persian-alpha 1] ۲۰۰۴).