روستایی در ایران From Wikipedia, the free encyclopedia
زیبَد مرکز دهستان زیبَد و یکی از روستاهای تاریخی بخش کاخک، شهرستان گناباد درفاصله ۵۵کیلومتری شهرستان بجستان در استان خراسان رضوی و ۶۳ کیلومتری فردوس در استان خراسان جنوبی است. برابر آمار رسمی ۱۳۹۰ جمعیت آن تعداد ۱۷۰۱ خانوار و کل جمعیت ۴۲۴۳ نفر جمعیت ساکن میباشد.[1]
زیبَد
زیبد (زیود) | |
---|---|
روستا | |
مختصات: ۳۴٫۲۷۸۵°شمالی ۵۸٫۴۸۳۹°شرقی | |
کشور | ایران |
استان | خراسان رضوی |
شهرستان | گناباد |
بخش | کاخک |
دهستان | زیبد |
بنیانگذاری | دوره پیشدادی |
جمعیت | ۱۰۵۸ نفر (سرشماری ۹۵) |
پیششمارهٔ تلفن | ۰۵۱ |
وبگاه | [www.zibad.ir] |
زیبَد به چم زیبا و زیبنده است و یک منطقه کوهستانی، ییلاقی و حاصلخیزاست و میتوان گونههای گیاهی بیشماری را در آن جا یافت. این دهستان در روایتهای شاهنامه فردوسی محل چند رویداد تاریخی است. بر اساس شاهنامه، این روستا محل جنگ معروفی به نام جنگ دوازدهرخ یا ۱۲ پهلوان میان ایران و توران بوده و کشته شدن یزدگرد سوم را نیز در این محل دانستهاند.[2]
کوه تیر ماهی ۲۵۵۷ متر از سطح دریا، و ۴۳۱ متر بالاتر از تپههای زمینهای اطراف [A]. عرض در پایه ۵٫۵ کیلومتر است. بالاترین نقطه در مجاورت تیرمهی ۲۷۷۵ متر از سطح دریا است که در ۱۷٫۷ کیلومتری جنوب شرقی کوه تیر ماهی است
این قلعه بر اساس یافتههای باستانشناسی تاریخ کهنی دارد. ابتدا دیوار و حصار گلی داشته و سپس در دورهای پسین دیواری سنگی بر آن بنا کردهاند. در دوره حکومت داعیان اسماعیلی بر منطقه این قلعه محل زندگی نماینده والی طبس بودهاست در دوره اسماعیلیان نیز در خراسان از سه قلعه نام بردهاند زیبد- فورک - طبس. مرحوم دکتر زمانی در کتاب خود این قلعه را با قلعه فورگ مقایسه کردهاست. بنظر میرسد قلعه زیبد برای مدتی محل اقامت آخرین پادشاه ساسانی یزدگرد سوم و محل جنگ نیزک ترخان و یزدگرد بودهاست. نام زیبد در جنگ دوازدهرخ شاهنامه بارها گفته شدهاست[3] و محل جنگ ۱۲ رخ به نام سرپیوند در پای دژ زیبد بودهاست سپاه ایران به رهبری گودرز در مسیر خود بسوی مرو از فارس به این محل آمدندو مدت در این محل خیمه برپا کردند و گودرز فرمانده سپاه چهارم ایران در زیبد استقرار داشتهاست.
سه واقعه تاریخی قبل از اسلام برای این قلعه واقع شدهاست.[4]
بر اساس تاریخ بلعمی، بهرام چوبین برای جنگ با شا بشاه در بلخ از مسیر اهواز. تبس، جنابذ (گناباد) به بلخ رفت. چون یکی از دو راه اصلی طبس به گناباد از کنار قلعه زیبد میگذرد احتمال اقامت بهرام چوبین در این قلعه وجود دارد.[5]
یک کارشناس ارشد باستانشناسی در مطالعهای آزاد از این مکان تمدن این روستا را همزمان با تمدن شهر سوخته و جیرفت دانستهاست.[8]در کوههای زرد (رزو) زیبد همچنین تابوت بزرگ سنگی مربوط به دفن مردگان گبر برجای ماندهاست. آثار گورستان زرتشتیان در کلاته شهاب و تنگل خاتمه در محلی به نام تشله رستم در سالهای ۱۳۵۰–۱۳۵۴ به غارت رفتهاست اما کوزهای سفالی بزرگی از این گورستان نزد اهالی وجود دارد.[9]
در تنگه زیبد ایوان (طاق) پیرصوفه قرار دارد که شبیه به طاق بستان است اما فاقد نقوش حجاری است قبلاً در این مکان همانند امامزادهها علم و کتل وجود داشتهاست و مردم مکان را مزار مقدس میشناختند. در آنجا دو درخت وجود دارد: یکی انجیر کوهی و دیگری تاقوک. در قدیم مردم آب چشمه این ایوان را بر چشم میریختند و بر درخت تاقوک و انجیر و سرو پارچه و رووش (نخ پارچهای) برای گره گشایی میبستند تا نذرشان برآورده شود و از چشم زخم در امان باشند.[11] بنا به گفته شاهنامه کیخسرو از کشته شدن پیران بسیار غمگین شد و دستور داد با احترام کامل او را در بلندی کوه در ایوان دفن کنند. بر این اساس و بنا به روایتهای شفاهی ایوان صوفه پیر را مدفن پیران میدانند. (روزنامه همشهری)
درب صوفه یا درصفه روستای ییلاقی کوچکی است که در فاصله سی کیلومتری غرب گنابادو فاصله ۵۰ کیلومتری شهرستان بجستان قرار داردو در سه طرف آن کوهای مرتفع قرار گرفتهاست. دارای هوای سرد و آبشار زیبایی است که شش متر ارتفاع دارد. در انتهای روستا در دیواره یکی از کوهها فرورفتگی به عمق ده متر قرار دارد که شبیه به ایوان و صفه میباشد. این ایوان را در دوره ساسانیان حفر کردهاند و نمونه ای از ایوانهای نقش رستم و بیستون بوده که نیمه تمام ماندهاست. آثار کنده کاری بر روی دیوارههای این ایوان کاملاً مشهود میباشد. در قسمت بالایی این کوه قبر پیران ویسه قرار دارد و ایوان صفه برای بزرگداشت وی ساخته گردید. پیران ویسه وزیر، سپهسالار، مشاور، فرمانروای ختن و بعد از افراسیاب بزرگترین شخصیت توران زمین است. صفاتی که فردوسی دربارهٔ وی برشمرده است عبارت از خردمندی، عاقبت اندیشی، چاره گری، شجاعت، تعصب ملی، وفاداری، صلح طلبی، نیروی زبان آوری، نیک بینی، نجات بخشی، مهربانی و مهمان نوازی بودند. در میان صفات مذکور، بارزترین و برجستهترین ویژگی پیران را میتوان خردورزی دانست. زمانی که سیاوش) کَویسیّاوَرشَن (Kavi Syavarshan به توران پناه برد، پیران افراسیاب را متقاعد نمود سیاوش را پناه دهد. پیران دختر خود جریره را به همسری او درآورد و فرود حاصل این پیوند بود. پیران پس از چندی برای تحکیم موقعیت سیاوش فرنگیس دختر افراسیاب را برای سیاوش خواستگاری کرد که کیخسرو (کَویهئوسرَوَه Kavi Haosravah) حاصل این ازدواج شد. پیران چون از قتل سیاوش خبردار شد، سراسیمه به دربار افراسیاب رفت و فرنگیس را که باردار بود از چنگ نگهبانان رهانید به ختن برد. پس از تولد کیخسرو، به دستور افراسیاب که نگران آیندهٔ سلطنت خود بود، کیخسرو را به چوپانان سپرد، اما دوباره در ده سالگی او را به نزد خویش فرا خواند و به تربیتاش همّت گماشت. سرانجام پیران در سن کهولت این بود که در جنگ دوازده رخ (پهلوان) با گودرز پیکار کرد و در حین پیکار از اسب فرو افتاد، دست راستش شکست و به کوه گریخت. گودرز به او پیشنهاد کرد برگردد تا او را به نزد کیخسرو ببرد، اما پیران نپذیرفت و با خنجر به گودرز حمله کرد. ولی گودرز او را کشت. کیخسرو از مرگ پیران سوگواری فراوان نمود و دستور داد او را در بالای کوه زیبد دفن کنند و ایوانی برای او بسازند. ساخت این ایوان که همچون دروازهای رو به طلوع خورشید و نمادی از دروازه بهشت بود به علت جنگهایی که با فاصله کمی پس از این رویداد در این منطقه رخ داد ناتمام ماند. چو پیران سپاه از کنابد براند بروز اندرون روشنایی نماند
چو دانست گودرز کآمد سپاه بزد کوس و آمد ز زیبد براه
ز کوه اندر آمد بهامون گذشت کشیدند لشکر بران پهن دشت
ز زیبد همی تا کنابد سپاه در و دشت ازیشان کبود و سیاه
ز گَرد سپه روز روشن نماند ز نیزه هوا جز بجوشن نماند
وز آواز اسبان و گرد سپاه بشد روشنایی ز خورشید و ماه
Seamless Wikipedia browsing. On steroids.
Every time you click a link to Wikipedia, Wiktionary or Wikiquote in your browser's search results, it will show the modern Wikiwand interface.
Wikiwand extension is a five stars, simple, with minimum permission required to keep your browsing private, safe and transparent.