![cover image](https://wikiwandv2-19431.kxcdn.com/_next/image?url=https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/a/a9/Rigoletto_premiere_poster.jpg/640px-Rigoletto_premiere_poster.jpg&w=640&q=50)
ریگولتو
From Wikipedia, the free encyclopedia
اپرای ریگولتو (به ایتالیایی: Rigoletto) از ساختههای جوزپه وردی (۲۷ ژانویه ۱۹۰۱ – ۱۰ اکتبر ۱۸۱۳) اپراساز مشهور ایتالیایی است. وردی تأثیرگذارترین اپراساز سده نوزدهم نام گرفته و بسیاری از موسیقیدانان اهمیت وردی در آهنگسازی اپرا را همسنگ نقش بتهوون در سمفونی دانستند.
![Thumb image](http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/a/a9/Rigoletto_premiere_poster.jpg/320px-Rigoletto_premiere_poster.jpg)
ریگولتو هفدهمین اپرای جوزپه وردی و اولین اپرا از دوره دوم اپرانویسی این آهنگساز بزرگ میباشد که در سه اکت و بر اساس نمایشنامه ای (نمایشنامه منظوم) از ویکتور هوگو به نام سرگرمیهای شاهانه (Le roi s'amuse) تدوین شدهاست. اپرانامه (لیبرتو) ریگولتو را فرانچسکو ماریا پیاوه که شاعر رسمی تئاتر لا فنیچه (La Fenice) بود به رشته تحریر درآورد و اولین اجرای آن هم در تاریخ ۱۱ مارس ۱۸۵۱ در لا فنیچه که به خانه اپرای ونیز هم شهرت دارد به روی صحنه رفت و مورد توجه همگان قرار گرفت. ریگولتو به همراه اپراهای ایل تراواتوره و لا تراویاتا به سهگانههای جوزپه وردی نیز شهرت دارند.[1]
داستان نمایشنامه ویکتور هوگو بر اساس زندگینامه فرانسیس اول پادشاه لاابالی فرانسه که توسط اتباع خود کشته شد نوشته شده بود که در زمان خود شورشی در پاریس به وجود آورده بود که باعث شده بود اجرای این اثر توقیف شود. ریگولتو هم مانند نمایشنامه اصلی خود یعنی سرگرمی شاهانه با ممانعتهای اجرایی توسط دستگاه سانسور وقت روبرو شد؛ ولی از آنجا که ممانعت از اجرای اپراهای وردی در زمان خود بسیار مشکل و خطرناک بود و ممکن بود باعث خشم مردم و اعتراض آنها شود دستگاه سانسور چند پیشنهاد به وردی ارائه داد که با اصلاح اپرا به نحوی که آنها میخواستند میتوانست اپرا را به روی صحنه ببرد. اولین پیشنهاد این بود که اگر محل وقوع داستان نه فرانسه درگیر مشکلات که جایی کوچک یا کشوری بیاهمیت باشد و اگر به جای شاه بیوجدان یک دوک خیالی قرار بگیرد و اگر نام همه کسان در این نمایشنامه تغییر کند و نیز نام نمایشنامه (وردی لعنت را پیشنهاد کرده بود که آن را کفر آمیز میدانستند) تغییر کند دیگر هیچ گونه مخالفتی در کار نخواهد بود. بدین ترتیب شاهکاری که نزدیک به فنا بود تبدیل شد به اپرای ریگولتو. ریگولتو رواج و محبوبیتی خیلی سریع پیدا کرد و خیلی سریع در اکثر اپراخاتههای اروپا اجرا شد. ویکتور هوگو که نسبت به تحریف آثارش حساسیت زیادی داشت تلاشهای بی ثمری کرد تا این اپرا به فرانسه وارد نشود؛ ولی این اپرا نه تنها به فرانسه وارد شد که به زبان فرانسوی هم ترجمه و اجرا شد و پس از شنیدن اولین اجرا آن تصدیق کرد که این اپرا به مراتب قوی تر از نمایشنامه وی هست، کما اینکه امروزه شاهد هستیم که از اثر ویکتور هوگو فقط نامی مانده ولی نام اپرای ریگولتو مرزهای شهرت را درنوردیده و جزو معروفترین اپراهای تاریخ اپرا محسوب میشود.[2][3][4]
![Thumb image](http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/7/74/Teresa_Brambilla_1845.jpg/320px-Teresa_Brambilla_1845.jpg)
دوک مانتوا، ریگولتو و گیلدا - یا جیلدا - (دختر ریگولتو)، سه شخصیت اصلی این اپرای حزنانگیز میباشند. دوک فردی خودخواه و هوسباز بوده که دختران را فریب داده و به کاخ خود میاورده؛ او از زنان دیگر اشرافزادگان نیز چشم پوشی نمیکرده و آنها را نیز متعلق به خود مینمودهاست. ریگولتو مردی با صورتی نازیبا و بدنی نافرم بوده که اسباب خنده و سرگرمی دوک را فراهم میکرده و از طرفی مورد اعتماد وی هم بودهاست؛ او همواره نجیبزادگان دیگر را که دوک به همسران آنها توجه داشته، مورد تمسخر قرار میداده و به وی توصیه میکرده که آنها را زندانی، تبعید یا اعدام کند.[5] روزی یکی از کارگزاران که دخترش ربوده شده، با التماس از دوک آزادی دخترش را میطلبد و در پاسخ با تمسخر ریگولتو و حکم زندان از طرف دوک مواجه میشود. او در این حال هر دوی آنها - دوک و ریگولتو - را نفرین میکند و به آنها هشدار میدهد که هیچگاه از نفرینهای یک پدر در امان نخواهند بود. مضمون این اپرا بر اساس همین " نفرین " شکل میگیرد؛ دوک دختر زیبای ریگولتو را در کلیسا میبیند و شیفته او میشود.[6][7]