![cover image](https://wikiwandv2-19431.kxcdn.com/_next/image?url=https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/a/a1/Michelangelo%252C_Creation_of_Adam_01.jpg/640px-Michelangelo%252C_Creation_of_Adam_01.jpg&w=640&q=50)
تاریخ هنر
From Wikipedia, the free encyclopedia
تاریخ هنر (به انگلیسی: history of art) به سرگذشت هنرهای تجسمی، نمایشی، شنیداری و کلامی اشاره دارد و به سیر تحول آن در گذر تاریخ میپردازد. نقطهٔ آغاز تاریخ هنر در جهان، هنر پیشاتاریخ و آثار هنری غارنشینان —اغلب نقاشیها و مجسمههای بدوی (به انگلیسی: primitive) و ابتدایی از حیوانات و انسانها— است. علاوه بر هنر ابتدایی، تاریخ هنر را میتوان بر اساس منطقه به چند عرصه تقسیم کرد. هنر خاور باستان در سرزمینهای خاورمیانه و هندوستان، هنر یونان باستان و روم باستان، هنر بیزانس، هنر اسلامی، هنر خاور دور، هنر قرون وسطی در دوران استیلای کلیسا بر اروپا، هنر دورهٔ رنسانس، هنر نوین غربی و در نهایت هنر نوگرای دوران جدید در قرن بیستم از آن جملهاند. به عقیده پژوهشگران غربی تاریخ هنر، هنر ابتدایی میتواند هنر انسانهای معاصر را که سبک زندگی و فرهنگی بدوی دارند، در کنار هنر انسانهای ماقبل تاریخ دربرگیرد. برخی این نگاه پژوهشگران غربی را ناشی از سلطه فکری خاصی میدانند که آنها در برخورد با سایر تمدنها و براساس توسعههای مادی و فنآورانه تمدن غربی برای خود قائل هستند.
![]() | برای تأییدپذیری کامل این مقاله به منابع بیشتری نیاز است. |
![](http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/a/a1/Michelangelo%2C_Creation_of_Adam_01.jpg/640px-Michelangelo%2C_Creation_of_Adam_01.jpg)
اثر هنری، یک شیء و یک رویداد تاریخی است و به دلیل ملموسبودنش، نوعی رویداد پایداریکننده بهشمار میرود. به این معنا که حتی اگر ما آگاهی درستی از زمان، مکان و خالق آن نداشته باشیم، اثر به حیات پایدار خود ادامه خواهد داد. این نوع مادهی دیداری (Visual Material) میتواند هستی مستقلی داشته باشد. میتوانیم از نگاه کردن به آن، صرف نظر از هرگونه دانشی دربارهی بستر و زمینهاش، لذت ببریم، هرچند تردیدی نیست که بینندگانی از دورههای زمانی یا فرهنگهای مختلف ممکن است یک شیء واحد را به شیوههایی کاملاً متفاوت ببینند و درک کنند.[1]
در سالهای اخیر خود اصطلاح «تاریخ هنر» به پرسش گرفته شده است. آنچه که به «تاریخ هنر جدید» (New Art History) معروف شده است و اکنون یک نسل هم عمر کرده است، در پی ارزیابی دوباره نحوه تفکر و نگارش ما درباره تاریخهای اشیاء دیداری است. «تاریخ هنر جدید» به طور مشخص متأثر از شیوههای نظری تفکر درباره هنر است که میکوشند معانی اجتماعی، فرهنگی و تاریخی را از دل آثار هنری بیرون بکشند. آنچه در اینجا باید درباره این نوع تاریخنگاری گفت و از آن گذشت این است که این برداشت که آثار هنری معانی تاریخیای ورای نقش خود در روایتهای تاریخنگارانه مختلف دارند (روایتهای مبتنی بر عمل خلاقه هنرمندان بزرگ و نیز سبکهای هنری) برداشتی انقلابی بود. این امر چنان است که حتی با گذشت ۲۰ سال از مطرح شدن این برداشت، موضوع همچنان به دو شاخه «جدید» و «قدیم» تقسیم میشود.