بایگانی جدید ساخته شد --♦مرد تنها♦ب ۷ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۷:۰۷ (UTC)
ویکی بدی
برای من خیلی جالب و بقول معروف «exciting» است که یک شرقی (خصوصاً ایرانی)، یک نفر از بین ما، به چنین مرحله ای رسیده است و نامزد ویکی بد بودن شده. اصلاً خوب نیست همش از اروپا و آمریکا باشد. مگه ما چمونه! فکر کنم فردا جیمی ولز میگوید که ما از تمام دنیا عضو سطح بالا داریم، منجمله از ایران. امیدوارم موفق باشید. از دور سوت میزنیم. در مقاله اولین های تبریز هم باید نوشت که اولین ویکی بد ویکیپدیا از ایران از تبریز بود ؛-) دوستدار ویکیپدیا ۴ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۰:۱۹ (UTC)
جسارتا اصلاح میکنم که از زنجان -- دوستدار همه: هاکلبری فینبحث هاک ۴ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۰:۴۳ (UTC)
می شود ویرایشات اخیر در الگو:دادان شیعه را پیگیری کنید . ممنون آندلس ۵ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۱:۳۰ (UTC)
آندلس گرامی من این چند روزه در فراویکی مشغول هستم و در جریان امور ویکیفارسی نیستم.امیدوارم یکی از مدیران دیگر در این زمینه یاریتان کند.دوستدار ابدی شما ♦مرد تنها♦ب ۶ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۵۰ (UTC)
کپی پیست مدرن ویژه ویکی!!
سلام من نمی فهمم منظور از کپی پیست چیست؟ با تنها تغییر دادن یک کلمه می توان گفت که مطلب کپی پیست نشده!! راهنمایی کنید. در ضمن اگه یک مطلبی را از خودمون در آوردیم، یعنی تراوشات ذهنی، (البته نه چرت و پرت، مثلا اسم کوچه محل زندگی مان و تاریخچه) چه حکمی دارد؟ باطل ،مباح، واجب؟؟ --Smash kia ۵ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۴:۳۹ (UTC)
جواب را همان گرامی داد.همان عزیز ممنونم ♦مرد تنها♦ب ۶ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۵۱ (UTC)
پی گیری کنید!! عکس مستهجن در ویکی!!!
عکسی که در کنیز زیبا استفاده شده است، حداقل با اخلاق فارسی زبانان جورنیست، پیشنهاد می شود آن را پاک کنید.اینجا --Smash kia ۵ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۴:۴۳ (UTC)
با اجازهی مردتنهای گرامی.به آن تصویر یک اثر ارزشمند هنری میگویند و نه تصویر مستهجن. توجه داشته باشید که تصویر در مقالهی مربوط به معرفی اثر آمده و هیچ مشکلی ندارد. Cobain ۵ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۴:۵۴ (UTC)
با اجازه صاحبخانه!Smash kiaگرامی، اینجا قرار نیست هرآنچه که مطابق افکار و عقاید ما نیست حذف شود. و الا باید کاریکاتور محمد و خیلی موارد دیگر نیز پاک میشد. اینها در ویکی طبیعیست. زیاد ذهنتون رو درگیر نکنید. موفق باشید-- عبداللهبحث ۵ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۶:۲۵ (UTC)
با اجازه صاحب خانه، ببینید دوست گرامی، اگر بصورت خیلی دقیق به این موضوع نگاه کنیم در آن بسی پیچیدگی میبینیم و این موضوعی است که به بحث های بسیار بسیار طولانی میتواند منجر شود. سؤال این است که آیا باید آن عکس را در پنجره تاشو مانند زیر قرار دهیم یا باید آن را مستقیماً بگذاریم؟
چیزی که مسلم است این است که آن عکس نباید حذف شود چون جنبه آموزشی دارد. این تابلو اطلاعاتی در مورد یک مکتب نقاشی، آدمانی که آنها را کشیدهاند، مقایسه تطبیقی با مکاتب نقاشی دیگر در جاهای مختلف دنیا، و غیره فراهم میآورد.
چندی استدلال در جهت دفاع پنجره تاشو:
کسی ممکن است بدون اینکه رضایت شخصی داشته باشد و نادانسته وارد این مقاله شود و عکسی را ببیند که ناخواسته و بدون اجازه او هورمون هایی در خونش ترشح کند و آثاری در روانش بگذارد. بنابر این با دادن اخطار به شخص اطمینان کسب میکنیم که خود خواستار دیدن آن است و آزادی او را سلب نمیکنیم. در این حال این سانسور کردن نیست زیرا سانسور کردن یعنی اینکه با تلاش معقولی نتوان به آنچه میل داریم دسترسی پیدا کنیم در حالی که کلیک کردن روی یک دکمه تلاش زیادی نیست. اين در عوض احترام به عقايد و حق تصميم گيری افراد است.
چندی استدلال در جهت مخالفت از پنجره تاشو:
امکان ندارد کسی وارد این مقاله شود ولی نداند که ممکن است بچنین عکسی برخورد کند. بنابر این آزادی شخص در این مورد سلب نشده است. به علاوه توضیح دادن در مورد تابلو وقتی کسی خود تابلو را ندیده باشد ممکن نیست. یعنی بدون دیدن تابلو نوشتن درباره این مقاله معنی پیدا نمیکند. بعلاوه چنین عکس هایی آنقدر اینجا و آنجا ریخته که دیگر حساسیت آنچنانی تولید نمیکند.
تا نظر دوستان و مدير محترم چه باشد.--دوستدار ویکیپدیا ۵ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۲۱ (UTC)
توضیحات بسیار جامعی بود. به نظر بنده هم استفاده از این پنجره مفید تر خواهد بود. بهتر است نظر سنجی در این مورد راه اندازی شود-- عبداللهبحث ۵ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۵۱ (UTC)
جناب دوستدار ویکیپدیا جسارتا آن قضیهی ترشح هورمون را جدی فرمودید؟ Cobain ۵ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۲۸ (UTC)
دوست گرامی، اين در مورد خيلی افراد ممکن است صادق نباشد. در مورد ايران 100 سال پيش احتمالاً صادق بوده. راهش اين است که آزمايشی طراحی شود و بصورت علمی واکنش بدنی آدم ها به اين بررسی شود. داشتن معيار علمی بهتر است حرف زدن بر اساس حدسيات يا تجارب شخصی است... البته فرهنگ تا فرهنگ فرق ميکند. آدم تا آدم فرق ميکند.
من در خارج از کشور زندگی ميکنم و به دليل اين در مورد شخص من هورمون ترشح نميشود، ولی حقيقتش را بخواهيد هر روز که از خانه بيرون ميروم حداقل چند بار در روز اين اتفاق بصورت ناخواسته برای من می افتد متأسفانه. به نقل از يک مطالعات تحقيقی در غرب خانم ها بطور متوسط هر 15 دقيقه يک بار به سکس فکر ميکنند. آماری که در مورد مردان منتشر شده بود که يک سخنران (غير مذهبی) جايی داشت ميگفت دقيقاً يادم نيست ولی تعداد بار هايش خيلی زياد بود. در آزمايشگاه ها از سکس و غذا جهت آموزش حيوانات استفاده ميشود، و من به شما بگويم که سکس بسيار خوب عمل ميکند;-) دوستدار ویکیپدیا ۵ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۴۴ (UTC)
سپاس فراوان بابت توضیح مشروح و کامل شما. Cobain ۵ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۵۴ (UTC)
به نظر من بهتر است عادات و مشکلات مردم را وارد حیطه دانشنامه نکنیم. دانشنامه محل حلکردن مشکل ترشح هورمون نیست. مگر مردم دیگر دنیا هورمون ندارند؟ ویکیهای دیگر که چه بسا دارای تعداد مقالات بیشتر با محتوای بیشتری در این زمینه هستند به سلامت به کار خود ادامه میدهند. این مانند این میباشد که بگوییم خانمها چادر و روبند استفاده کنند تا بینندگان در خیابان دچار تحریکات و ترشح هورمون نشوند (اشاره به استفاده از الگوی پیشنهادی دوستدار عزیز). به نظرم این فکر بیش از حد ایرانی-اسلامی میباشد. کسی که سراغ دانشنامه میآید میداند دنبال چه چیزی هست. به نظر من این باید کاملاً به عهده افراد باشد که انتخاب کنند که چه ببینند و چه نه! اگر ناخواسته دیدند بهتر است به دیدن ادامه ندهند و سریعاً صفحه را ببندند. هورمون که در جا ترشح نمیشود! کسی که میبیند و به دیدن ادامه میدهد و سپس دچار حالات خاص میشود مطمئناً هدفش همان استفاده دیگر از مقاله و یا تصویر بودهاست. اگر بخواهیم اینگونه از فیلتر (حتی مانند این کشویی و باز و بسته شونده و هر مدل دیگر) استفاده کنیم فردا روزی باید نکات مذهبی، اجتماعی، سیاسی و ... را نیز برای آن دسته از خوانندگان که ممکن است از خواندنشان ناراحت شده و یا دچار حالات خاص میشوند فیلتر کنیم. در آخر به نظر من دوستان بهتر است نگاهی به مقالات ویکی انگلیسی داشته باشند!--کامیار ۵ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۰۹ (UTC)
منظورتون اینه که باید دنباله روی ویکی انگلیسی باشیم؟ تا کی تقلید؟-- عبداللهبحث ۵ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۴۶ (UTC)
خیر تقلید نیست. منطق است و اگر 6 میلیارد و اندی بد نمیدانند (بخوانید همه مردم جهان - ما) یعنی مشکل از ماست که بد میدانیم و باید طرز تفکرمان را اصلاح کنیم. در ضمن اینجا بحث بر سر اصول بنیادی ویکی میباشد که با رای من و شما تغییر نخواهدکرد. سیاست تصاویر و مقالات روشن و واضح است. سانسورکردن و حتی پوشش مجازی برای تصاویر و مطالب ایجادکردن مغایر با اصول ویکیپدیا میباشد. --کامیار ۵ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۵۳ (UTC)
درود بر همه، به نظر بنده وقتی درباره تابلو یا مجسمه و مشابه اینها مقاله می خواهیم داشته باشیم، اصل مطلبی که باید حتما در مقاله باشد عکس مربوط به آن است تا خواننده در درجه اول این تابلو و مجسمه را ببیند تا بشناسد. هدف دانشنامه ایجاد مقالات حاوی اطلاعات مفید است. در نتیجه در صورت نبودن عکس، مقاله هم نباشد بسیار بسیار بهتر است تا اینکه مقاله حاوی تصویر تابلو یا مجسمه نباشد. در مورد برهنگی این نقاشی چون روی این خانم آنطرفی است احتمالا هورمون به اندازه خطرناک ترشح نمی شود.:)Natanaeel ۶ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۰:۲۲ (UTC)
بله موافقم که هدف اصلی ما آموزشی است دوست عزيز. استدلال من در مورد بودن عکس در بالا در جهت فرمايش شما بود.--دوستدار ویکیپدیا ۶ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۴:۰۶ (UTC)
حالا اگر یکی خواست فقط مطلب را بخواند و تصویر را نبیند. شما این آزادی را از وی سلب کرده اید. در حالی که پنجره تاشو هم هدف این فرد را تامین می کند و هم هدف کسی که می خواهد با یک کلیک عکس را ببیند. به نظر من این سیاست اجبار به دیدن است نه آزادی اطلاعات.محسن ۷ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۸:۵۶ (UTC)
بله کاربر محسن راست می گوید؛ شاید کاربرانی باشند که معلومات مقاله را به صورت نامعلوم بخواهند. کاربر محسن پیشنهاد می کنم صفحه بحثی به این منظور ایجاد کنید و نظریات خود؛ و پیشنهادتان را در این زمینه در آنجا درج کنید تا بحث بهتر باز شود.Natanaeel ۷ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۵۳ (UTC)
به نظرم نظر کاربر محسن میتواند توسط طراحان و برنامه نویسان تامین شود. اینکه ما بخواهیم مقالات بصورت سفارشی برایمان نمایش دادهشوند باید نرمافزاری ویژه آن طراحی شود و یا تغییراتی در مونوبوک دادهشود. شاید کسان دیگر جور دیگر بخواهند ببینند و منطقی آن است که ابزار به شخص بدهیم و مقاله را محدود نکنیم. در ضمن کاربر عزیز محسن لطفاً یک پیغام را در چند جا تکرار نکنید.--کامیار ۷ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۳:۵۰ (UTC)
دوست عزيز، با تغيير مونبوک هيچ عکسی نتوان ديد. بعلاوه اين قدر اطلاعات در مورد مونبوک را که همه ندارند. اگر بحث روی حذف بود، من هم مخالفت ميکردم، ولی اينجا در اختيار گذشتن option است و نه چيز ديگر. نميخواهيم که سانسور کنيم خدای نا کرده.--دوستدار ویکیپدیا ۷ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۰۷ (UTC)
بعضی از دوستان از گوگل و امثال آن نیز آزادی خواه تر شده اند! برادر من همین فیلتر اختیاری (البته اگر حافظتان یاری کند) در نمایش عکسهای گوگل هم هست(البته اختیاری) پس چه عاملی باعث شده برخی دوستان به جای آزادی دست به دامن اجبار در دیدن می شوند.محسن ۷ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۱۴ (UTC)
محسن عزیز من هم همین را میگویم. میتوان سیستمی ابداع کرد که هر کس در پیش فرضش بعضی چیزها را نبیند و یا جور دیگری برایش نمایش داده شود. یعنی همان فیلتر اختیاری شما!--کامیار ۷ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۵۴ (UTC)
اکثر استفاده کنندگان از ويکيپديا غير ويرايشگران هستند، و ممکن است اصلاً حساب کاربری نداشته باشند.--دوستدار ویکیپدیا ۷ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۲۰ (UTC)
دوستدار عزیز این اتفاق دقیقاً برای استفاده کنندگان گوگل هم مشابه است و اکثراً تنها جستجو میکنند و کاربر نیستند. به هر حال امکانات جستجو در ویکی بسیار پیشرفت کردهاست و بدون شک بیشتر کاربران مقالات خود را در باکس جستجو مییابند و میتوان با این روش امنیت آن دسته را با تخمین بالایی حفظ کرد. آن کس هم که مستقیماً به مقاله میرود (که بعید است) دیگر باید بداند که سراغ چه چیزی میرود.--کامیار ۷ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۳۱ (UTC)
دوست گرامی، اين موضوع پيچيده است و در کامنت اول خودم سعی کردم استدلال در هر دو جهت بی آورم و همين نکته که شما فرموديد را ذکر کردم. نهايتاً اين مسئله درست يا غلط ندارد، اختلاف نظر ها باقی خواهند ماند و نظر اکثريت غالب خواهد شد، هرچند جناب زرشک در پايين اينگونه استدلال کردند که حقوق اقليت نبايد مورد تجاوز قرار بگيرد. به هر حال، من فکر ميکنم که محتمل است که شخص بداند چه پيش روی او است، ولی نه هميشه (مثلاً ممکن است از رده نقاشی های مهم به اين مقاله رسيده باشد)، يا اينکه هيچ در مورد آن نداند. مجدد، فکر کنم بيشتر کسانی که به موضوع علاقه دارند، حداقل يک بار خواهند خواست آن عکس را ببينند، ولی باز هم حکم کلی نتوان داد. کلاً بحث سخت است و از هر ديدگاه ممکن، دفاع توان کرد. کشيدن مرز بين عکس های حاوی برهنگی نيز مشخص نيست و ميتواند مجادله آميز باشد. راهش اين است که بگذاريم همه حرف بزنند و آخرش رأی گيری کنيم به نظر من.--دوستدار ویکیپدیا ۷ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۰۰ (UTC)
نقد کامنت کاميار
ضمن ادای احترام خدمت آقا کاميار، اين نقد من از کامنت شما ميباشد:
نقل قول: «به نظر من بهتر است عادات و مشکلات مردم را وارد حیطه دانشنامه نکنیم. دانشنامه محل حلکردن مشکل ترشح هورمون نیست. مگر مردم دیگر دنیا هورمون ندارند؟»
هدف ويکيپديا آموزشی است، نه بوجود آوردن مشکل. شما مطمئن باشيد نميتوانيد صحنههای خيلی خشن را وارد مقالات دانشنامه ديگر هم بکنيد صدای مردم در میآيد. همه مردم حد و حدودی ناگفته را فرض ميکنند که تفاوت در اندازه آن است و نه در وجود آن. تمام کشورهای دنيا حتی در اين موارد قوانينی وضع ميکنند. اينکه حد و اندازه چقدر است توسط common sense و ديدگاه اکثريت مردم مشخص ميشود. به مردمان و به فرهنگ ربط دارد. نمايش مستقيم عکس چيزی نيست که نسبت به آداب و رسوم بی تفاوت باشد. دليل اينکه کسی احساس ميکنيد نشان دادن عکسی اشکالی دارد يا ندارد را تحت تأثير فرهنگ خاصش انجام ميدهد؛ اين احساسها بر پايه بسياری از فرضيات ناگفته بنا شدهاست.
نقل قول: «ویکیهای دیگر که چه بسا دارای تعداد مقالات بیشتر با محتوای بیشتری در این زمینه هستند به سلامت به کار خود ادامه میدهند.»
ما هم به سلامت داريم به کار خود ادامه ميدهيم. در مورد اينکه چنين بحث هايی در ويکيپدياهای ديگر مثل عربی، اندونزی و غيره مطرح نيست را نميدانم و گمان ميکنم شما هم نميدانيد. بهتر است مثالها از ويکيپدياهای اطراف ما باشد.
نقل قول: «این مانند این میباشد که بگوییم خانمها چادر و روبند استفاده کنند تا بینندگان در خیابان دچار تحریکات و ترشح هورمون نشوند (اشاره به استفاده از الگوی پیشنهادی دوستدار عزیز).»
اين دو خيلی فرق دارند. چون آن کسی که رو بند ميپوشد آدم است، ولی ويکيپديا که آدم نيست. يک خانم ميتواند از پوشيدن حجاب خوشش نيايد ولی ويکيپديا که جاندار نيست عزيز من. قياس را نميپذيرم.
نقل قول: «به نظرم این فکر بیش از حد ایرانی-اسلامی میباشد.»
در اينکه من تحت تأثير اين فرهنگ بودم و فرضيات من تحت تأثير فرهنگ شکل گرفته درست است، ولی اين ربطی ندارد. هر کسی تحت تأثير يک فرهنگ هست بالاخره. نکته اصلی اين است که common sense غالب چه ميگويد. اين موضوع زمانی بايد بصورت جدی در ويکيپديا فارسی مطرح شود و در موردش بحث صورت گيرد که مرزها کجاست. در نهايت هم اينگونه بحثها جواب درست يا غلط ندارد، يک رأی گيری نهايی تکليف آن را مشخص ميکند. به عنوان قياسی، در مورد موضوعات پيچيدهای مانند سقط جنين هم معمولاً اينکه مردم آمريکا به کی رأی ميدهند مشخص ميکند.
نقل قول: «کسی که سراغ دانشنامه میآید میداند دنبال چه چیزی هست.»
هدفشان اين است چيزی ياد بگيرند.
نقل قول: «به نظر من این باید کاملاً به عهده افراد باشد که انتخاب کنند که چه ببینند و چه نه! اگر ناخواسته دیدند بهتر است به دیدن ادامه ندهند و سریعاً صفحه را ببندند. هورمون که در جا ترشح نمیشود! کسی که میبیند و به دیدن ادامه میدهد و سپس دچار حالات خاص میشود مطمئناً هدفش همان استفاده دیگر از مقاله و یا تصویر بودهاست.»
در مورد جمله اول، دقيقاً حرف من هم اين است که «باید کاملاً به عهده افراد باشد که انتخاب کنند که چه ببینند و چه نه» ولی بعدش شما حرفتان را عوض ميکنيد که ميگوييد بايد آنها را به زور نشانشان داد، و پس از تحريک کردن بگوييم که اختيار با شماست. در سايتهای سکسی هم اولش هشدار ميدهند، نه اينکه بگويند هر که بخواهد صفحه را ميبندد. حرفی ميزانيد جناب کاميار. صادقانه تر است که بگوييم آنجا چه هست. يکی از دوستان که neuroscience ميخواند برای من تعريف ميکرد که يک بخشی از مغز هست که همانند بچهای غذا، سکس، و غيره ميخواهد و بخش ديگر مغز هست که عقلانی تر است، ورودیهای خارجی روی اين دو تأثير گذشته و گاهاً بين اين دو درگيری شديد پيش میآيد. وقتی بوی غذا ميشنويم، آب دهن خودش راه میافتاد و ما را به سمت غذا ميکشاند و مقاومت را سخت ميکند. من احساس ميکنم استدلال شما بر بايه اينکه بنا شده که کنترل يک شخص را کاملاً به دست عقل او سپرده ايد و از تنشهای درونی صرف نظر کرده ايد. نکته اصلی اين است که «بگذاريد فرد تصميم بگيرد.» او را به سمت تصميمگيری به يک سمت جهت دهی نکنيد.
نقل قول: «اگر بخواهیم اینگونه از فیلتر (حتی مانند این کشویی و باز و بسته شونده و هر مدل دیگر) استفاده کنیم فردا روزی باید نکات مذهبی، اجتماعی، سیاسی و ... را نیز برای آن دسته از خوانندگان که ممکن است از خواندنشان ناراحت شده و یا دچار حالات خاص میشوند فیلتر کنیم.»
قياس را وارد نميدانم. در جايی که قوانين و سياستهای مشخص نداريم اين بحث را ميتوان کرد. جايی که داريم نميتوان کرد. در آن مورد که شما ميفرماييد قوانين مشخص است و هر چه ما تصويب کنيم آن را نميتواند عوض کند.
نقل قول: «در آخر به نظر من دوستان بهتر است نگاهی به مقالات ویکی انگلیسی داشته باشند!»
تشکر از پاسخگویی. در ابتدا بگویم که من کلاً چیزی به نام Commom sense را در دانشنامه وارد نمیدانم. دانشنامه با ورود به هر حیطهای در حال هنجارشکنی میباشد. در ضمن این بحث بارها و بارها و بارها مطرح شدهاست که ویکیپدیای فارسی ویکیپدیای ایرانی نیست تا بخواهیم بنا به قوانین و میل ملت ایران در آن رفتار کنیم. با توضیحی که دادم کلاً بخشهایی را که مرتبط به Common sense کردهاید را وارد نمیدانم. این دانشنامه به هیچ وجه و هرگز برای خوشامد مردم ایران و حکومت آن و احترام به آرمانهای مذهبی و مصادیقش بوجود نیامدهاست. در دانشنامه هر چیز که کمکی به آموزش بیشتر و فهماندن درست مطلب کند باید آورده شود و نباید آموزش را قربانی مسائل ابتدایی مانند تحریک عدهای کرد. من جداً متوجه این گفتار شما نمیشوم دوست عزیز! شما با سیستم ویکیپدیا به کلی آشنا هستید و میدانید که میانویکی چیست! بر فرض فردی به مقالهای حاوی مطالب جنسی در ویکی فارسی مراجعه کردهاست که از لحاظ اطلاعات و آموزش در حد بسیار پایینی میباشد، آیا نمیتواند تنها با کلیک یک لینک وارد ویکیانگلیسی شود و آن تصاویر را ببیند؟ ویکی کودکستان نیست که به کاربران آن بیاموزاند چه چیزی را ببیند و چه چیزی را نه! اصلاً معیار شما برای تصاویر جنسی چیست؟ من به هیچ وجه آن تصویر بالا را تصویری خشن با بار منفی نمیبینم. بحث پیرامون این مطلب زیاد شدهاست و نتیجه همان شدهاست که الان میبینید. شاید گشتم و پیوند بحثهای گذشته را برایتان پیدا کردم. بهتر است اگر مایل به ادامه بحث هستید در صفحه بحث من ادامه دهید و بیش از این مزاحم مردتنهای عزیز نشویم. درود--کامیار ۶ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۵۶ (UTC)
با نظر دوستان موافقم. یک ذره هورمون نگرانی ایجاد نمیکند. چنانکه پیشتر هم در جای دیگر عرض کردهام برای سوی چشم خوبست و خاصیت آب هویجی دارد. البته نقاش، انصافا قسمت تحتانی تصویر را خیلی نافرم کشیدهاست. ارادتمند --دانقولا ۶ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۶:۰۷ (UTC)
ظاهراًبا اینکار،مقداری از پروویتامین A این آب هویج کاسته شده.-- عبداللهبحث ۶ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۸:۱۶ (UTC)
حالا اگر یکی خواست فقط مطلب را بخواند و تصویر را نبیند. شما این آزادی را از وی سلب کردهاید. در حالی که پنجره تاشو هم هدف این فرد را تامین میکند و هم هدف کسی که میخواهد با یک کلیک عکس را ببیند. به نظر من این سیاست اجبار به دیدن است نه آزادی اطلاعات. محسن ۷ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۸:۵۷ (UTC)
نمیتوان آزادی را تفسیر کرد. آزادی (در ویکی) یعنی اینکه مقالهای با تمام جزئیات و بدون سانسور و کامل در اختیار مخاطب قرار بگیرد. اینکه عدهای با دیدن آن چه حالتی به ایشان دست میدهد و ... در رده کاری دانشنامه نیست. وقتی مطلبی درباره اندام جنسی جستجو میشود و رساندن مطلب با عکس و توضیحاتش به فهم مقاله کمک میکند باید آن عکس بیاید و به روشنی پاسخ مخاطب را بدهد. اگر قرار است مقالات برای افراد مختلف دستهبندی شوند فردا روزی گروهی میگویند از نامبردن نام اندام تناسلی هم دچار حالتی خاص میشوم پس حذفش کنید و جایش (...) بگذارید. --کامیار ۷ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۳:۴۳ (UTC)
شما صحبت از آزادی میکنید ، من کاری به این ندارم؛ شما به منتقدان این قبیل مسایل در ویکی میگویید ویکیپدیا یک سایت امریکایی است و باید آزادی در آن رعایت شود، ولی انگار اصلا کاربران و ویراستاران این سایت و عقاید اکثریت شان، که عمدتا از ایران اند برایتان مهم نیست، و فردایی (که با این روند به نظر میرسد خیلی دور نباشد) که دسترسی به این سایت در ایران مسدود شد، اصلا برایتان اهمیت ندارد که این سایت از کجا میخواهد کاربر بیاورد. لابد آمریکاییها میخواهند ان را گسترش دهند! --si caspi ۷ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۴:۲۴ (UTC)
تعداد کاربران ثابتی که از خارج از ایران در ویکیپدیا مشارکت دارند خیلی بیشتر از آنچیزیست که فکر میکنید. در ثانی، یکی از دلایل این سردرگمیها، تفاوت مفهوم «آزادی» در ایران و آمریکا (میزبان سایت ویکیپدیا) است. در ایران (همانطوریکه خودتان فرمودید) ملاک نظر اکثریت است، در صورتیکه در تعاریف «آزادی» در آمریکا، یکی از مهمترین مشخصههای یک جامعهٔ آزاد، تضمین حقوق برابر برای اقلیتها (مثلا بهائیان، یهودیان، زنان، بودايیان، ضد خدایان، و غیره) است، بگونهای که بتوانند پا به پای اکثریت ابراز عقیده و وجود کنند. در آمریکا، تحمل دیدگاه مخالف، یک ارزش اساسی است، اما در ایران اینطور نیست. در ایران، هر چه اکثریت حاکم گفت، همان است، و کسی هم حق اعتراض ندارد، چون ادعا مبنی بر این است که نظام، نظامیست بر پایهٔ «حق». وقتی ادعا شود که سیستمی بر پایه حق بنا شدهاست، معنایش این است که دیدگاههای دیگران ناحق و نادرستند، چون «فقط یک حقیقت وجود دارد». در آمریکا، حق نسبی و بصورت پلورالیستی نگریسته میشود، اما در ایران حق یک مفهوم مطلق بهمراه خود دارد و خویشتن را فقط قبول دارد. قانون NPOV ویکیپدیا هم از همین جا نشات میگیرد: تمام دیدگاهها (و نه فقط یک دیدگاه) محترمند، ولو اینکه اکثریت چه رای دهد. ملاک verifiable بودن آن دیدگاهها است، نه درست و بر حق بودنشان.--زرشک ۷ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۵:۰۵ (UTC)
ببخشيد منظور را درست نفهميدم. پس شما موافقيد که اگر اقليتی از کاربران از ديدن عکس خوششان نيايد بايد حقوق کنترل بر آنچه در بدنشان ميگذرد را حفظ کنيم و بخواطر اکثريت آن را زير پا نگذاريم؟ --دوستدار ویکیپدیا ۷ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۰۰ (UTC)
حتی اگر هزینه درست گفتن و نوشتن حقیقت، بستن و سانسورشدن هم باشد باید پرداخته شود. --کامیار ۷ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۷:۰۶ (UTC)
شما فقط ميتوانيد از طرف وقتی که گذاشتيد تصميم بگيريد، ولی من حاضر نيستم بخواطر انتخاب بين دو option که هيچکدام خوانندگان را از اطلاعات محروم نميکند، همه زحماتم باد بر فنا شود و ويکيپديا سانسور شود.--دوستدار ویکیپدیا ۷ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۰۳ (UTC)
سؤال من این بود که آیا کاربران ویکی از ایران برای این سایت اهمیتی دارند، و برای مدیران آن اهمیتی دارد که آنها در این سایت ویرایش کنند و آن را گسترش دهند، که زرشک گفتند که این سایت سایتی آمریکاییست و به دست فارسی زبانان آمریکا اداره می شود، اگر به دلیل چند مقاله، تمام پنجاه و چند هزار مقاله ی آن در ایران بسته شود، اشکالی ندارد و کاربران آمریکایی آن هستند، آن را گسترش می دهند و این مسئله برایشان اهمیتی ندارد. سؤال دیگر این که دسترسی به این قبیل صفحات فقط از طریق جستجو نیست، چه بسا کسی تصادفاً به چنین صفحاتی برود(که در عنوان شان اثری از محتوایشان نیست) آیا دیدن تصویری که نمی خواهد ببیند حق او نیست؟ حداقل کاری که برای او می توان کرد این است که ابتدا هشداری به او داد در مورد این صفحه و محتویات اش. آزادی نباید وسیله ای برای سلب حق افراد شود. --si caspi ۹ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۴:۲۴ (UTC)
پاسخ مرا به دقت نخواندید. من هرگز نگفتم فارسی زبانان آمریکا ویکیپدیا را اداره میکنند. ویکیپدیا یک پروژه با مشارکت بین المللی است. فقط میزبانی و جایگاه قوانین پایه ای آن (همانند NPOV) از آمریکاست. در ثانی، وقتی در حال حاضر برخی صفحات حساس در ویکیفا فیلتر میشوند، دیگر چه احتیاجی به بستن ۵۵۰۰۰ مقاله؟ اگر میخواستند ویکیپدیا را در ایران ببندند، گمانم این کار تا کنون انجام شده بود.--زرشک ۱۰ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۸:۰۱ (UTC)
این روزها حتی وقتی صفحات وبسایتهای معمولی مانند یاهو و بسیاری از سایتهای جدی را باز می کنیم. در صفحه اول آنها عکسهایی هستند که با بسیاری اعتقادات اسلامی سازگاری ندارند. فکر نمی کنید کمی حساسیت موجود در اینجا در مورد این عکس بیجا باشد. چون واقعا کسی که پا به دنیای اینترنت می گذارد همیشه انتظار چنین عکس هایی را دارد. در ضمن کسانی که در این حد حساسیت دارند. هرگز چنین مطالبی را در ویکی جستجو نمی کنند که پایشان به این صفحه باز شود. یا اصلا پا به دنیای اینترنت نمی گذارند--Mr. Behzad ۷ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۷:۲۹ (UTC)
زرشک جان دو حالت برای جوامع نظیر ما وجود دارد یا اینکه روابط به آنارشیسم و هرج و مرج کشیده میشود و حرف هیچ کس به گوش دیگری نمیرود. و نظر اکثریت =آنارشیسم. یا اینکه روابط از یک جای مطلق سرچشمه می گیرد. یک دلیل این است افراد نمیدانند چکونه باید با عقاید همدیگر برخورد کنند و یک دلیل دیگر این است که آموزش این مطالب در جوامع ما در سطح عمومی نهادینه و پایه ریزی نشده است. بهترین راه حل بالا بردن سطح دید و علم عموم است. هر کس این کار را بکند جدا خدمت کرده و کار ارزشمندی برای جامعه انجام داده است.Pastorals2007 ۷ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۷:۵۴ (UTC)
جناب پاستورالز عزیز فکر کنم شما و سایر دوستان در ویکیپدیا در تلاشید تا حتی اندکی سطح دید و علم را در جامعه بالا ببرید. دقیقاً یکی از موثرترین روشها همین ویکیپدیا میباشد. پس باید در اینجا روش درست را پیش بگیریم و مانند سایر ارکانها که تا به حال ناموفق بودهاند عمل نکنیم و واقعیات را همانگونه که هستند نشان ندهیم و نه آنطور که عرف میپسندد. درود--کامیار ۷ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۸:۰۳ (UTC)
لطف دارید به بنده. این کار سختی است. مخصوصا وقتی که فردی مثل من دارای سواد قلیل باشد و بخواهد کاری بکند!Pastorals2007 ۷ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۸:۲۲ (UTC)
جناب کاميار، شما حرفتان بر اساس پيشفرض های زيادی بنا شده که آن ها را بصورت بديهی پذيرفته ايد، در صورتی که من با آنها مشکل دارم.--دوستدار ویکیپدیا ۷ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۱۲ (UTC)
محسن جان دستت درد نکند. دنبال همین بودم که پیوندش را بگذارم. یادش به خیر چقدر این بحث در زمانش داغ و مفصل بود. --کامیار ۷ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۵۶ (UTC)
بی طرفی در همه جا
خسته نباشید.با رعایت بی طرفی کامل به صفحه انصار حزب الله سر بزنید و خودتان قضاوت کنید. شما ممکن است مخالف این طرز فکر باشید ولی به قول شما اینجا دانشنامهاست نه جایی برای تصفیه حساب شخصی و توهین و حمله به گروهی خاص و یا کاربرد الفاظ سخیف در مورد افراد و گروهها و یا لینک دادن به سایتهایی که برای توهین و ضدیت با حزب الله به وجود آمدهاند. آیا لینک دادن به سایتی که کارش توهین به همان گروه هست برای استناد مطالب صحیح است. اگر هم کم و زیاد کنیم میشویم خرابکار. خواهشا شما که ادعای بی طرفی میکنید به حرفهایتان پایبند باشید.به قول خودتان اینجا تریبون سخنرانی نیست.Mohsenm1440 ۷ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۰:۰۸ (UTC)
من در این مورد در صفحه بحث پیامی گذاشتم. اگر صفحه بی طرف نیست مدیران نمیتوانند آن را اصلاح کنند. این وظیفه کاربران است که این کار را بکنند، البته با وفاداری به قوانین ویکیپدیا و نه حذف بدون بحث. در زمانی که بحث در جریان است الگوی {{جانبدارانه}} را به بالای مقاله، در خط اول بیافزایید که به خوانندگان اعلام میکند که مقاله ممکن است مشکل دار باشد. --دوستدار ویکیپدیا ۷ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۰:۲۹ (UTC)
در اينجا مديران در کنترل محتوا خيلی وارد نميشوند، يا اگر وارد شوند به عنوان کاربر وارد ميشوند. مديران تنها هنگامی وارد عمل ميشوند که موضوعات غير محتوايی مطرح باشد که واضحاً خلاف قوانين ويکيپديا است و کنترل محتوايی جزو مسوليت های آنها نيست.--دوستدار ویکیپدیا ۷ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۰:۳۳ (UTC)
جناب دوستدار ممنون بابت پاسخ به موقع . ♦مرد تنها♦ب ۷ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۷:۰۵ (UTC)
لطفا رسیدگی کنید
سلام آقای محسن عزیز. این آقای بهزاد معلوم نیست از من چه میخواهد؟ با وجود آن که به او در صفحه بحثش نوشته بودم که قبلا مهدی عاطفراد طنز بسیار زشنی همراه با توهین نسبت به من در سایتش منتشر کرده بود این بهزاد رفته به مهدی عاطفراد ایمیل فرستاده که او را با من دعوا بیندازد. لطفا به او گوشزد کنید که ویکیپدیا جای دعواهای شخصی نیست. آقای بهزاد انگار هنوز نمیداند که ویکیپدیا جای دعواهای شخصی نیست. مهدی عاطفراد هر کتابی هم که در فلسفه خوانده باشد از طرف هیچ یک از اساتید دانشگاه تایید نشده چون مدرکی در رشته فلسفه از دانشگاه نگرفته همانطور که من هنوز مدرک دانشگاهی در فلسفه ندارم. اگر دعوایی هم با من دارد جای آن در مقالهای که به اسم من است نیست. ویکیپدیا اصلا جای منعکس کردن دعواهای بین افراد در مقالات نیست. بهزاد به نوشتههای مهدی عاطفراد در آن مقاله لینک داد. به او اعتراضی نکردم اما اگر از طرف این فرد هرگونه توهینی به من در آن مقاله منعکس کند از او شکایت خواهم کرد. این آقای بهزاد که انقدر مدعی بیطرفی است وقتی میبیند یک نفر قبلا به من توهین کرده معنی ندارد دعواهای او را در مقاله وارد کند. بهزاد از طرف مهدی عاطفراد در صفحه بحثش نوشته: نوشتههای خانم جوانبخت بازاری است. این یعنی توهین. اگر اینها به من اینگونه توهین کنند من هم نوشتههای آنها را بازاری خواهم خواند. من مقالاتم را از کتابهایی که در مونترال خریده ام نوشته ام. خب این آقای عاطفراد هم برود زبان یاد بگیرد کتابهای فلسفه را به زبانهای اصلی بخواند. این روش درستی نیست که چون مهدی عاطفٰراد در ایران به کتابهای فلسفه به زبان غیر فارسی دسترسی ندارد و یکسری اشتباهات در ترجمهها از کتابهای فلسفه نصیبش شده به من که به منابع بهتر در کانادا دسترسی دارم اعتراض میکند. لطفا به این آقای بهزاد بگویید به فکر دعوا انداختن من و مهدی عاطفراد نباشد و ویکیپدیا را جای دعواهای شخصی نکند. با تشکر از شما. ترانه جوانبخت ۸ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۴۱ (UTC)
خانم جوانبخت عزیز من چند روزی هست که در ویکیپدیا فارسی به اندازه کافی فعال نیستم.به محض بازگشت بررسی میکنم.دوستدار ابدی ♦مرد تنها♦ب ۸ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۲۲ (UTC)
من در زمینه فلسفه سالهاست که کتاب میخوانم. مقالات فلسفی بسیاری از من در نشریات و سایتها منتشر شده.
چند نمونه را میتوانید در سایتهای فلسفه و تاریخ فلسفه بخوانید:
با مطالعه نقدهای من بر نوشتههای عاطفراد در دو لینک بالا به بیسوادی این فرد پی خواهید برد. من ابتدا قصد توهین به این فرد را نداشتم اما چون خودش در صفحه بحث بهزاد مرا بیسواد خوانده باید با نشان دادن غلطهای فراوانی که در نوشته هایش دارد جوابش را بدهم. اگر مهدی عاطفراد سواد درست و حسابی در فلسفه داشت چنین اشتباهات فاحشی در نوشتههایش مرتکب نمیشد. بازاری خواندن نوشتههای من توهین به من است و من اجازه نمیدهم فردی مثل بهزاد که معلوم نیست چقدر سواد دارد با همدستی مهدی عاطفراد که نوشتههایش پر از اشتباه و غلطهای غیرقابل چشمپوشی است به من توهین کنند. لطفا به این بهزاد هشدار دهید که جلوی روش مخرب خودش را بگیرد چون ویکیپدیا جای توهین کردن نیست. اگر بهزاد به توهین کردن به من ادامه دهد قطع دسترسیاش را در وپ:تام خواهم خواست. با تشکر از توجه شما. ترانه جوانبخت ۸ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۲۵ (UTC)
با اجازه از صاحبخانه عزیز. خانم جوانبخت گرانقدر سلام! بیش از حد حساس شدهاید. من کاری به فرد خاصی ندارم ولی آن دوبهم زنی ها و تفرقه افکنیها به دور از جوانمردیست. شما هم کشش ندهید. به ویرایشهای مفیدتان همانند قبل ادامه دهید. شما برای همه سرشناس و قابل احترام هستید. توهینهای این کاربران به آبرو و حیثیت بالای شما لطمهای نخواهد زد و تنها تفیست سربالا برای خودشان. ارادتمند.--عبداللهبحث ۸ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۴۴ (UTC)
عبدلله عزیز. لطفا در مورد«توهینهای این کاربران به آبرو و حیثیت بالای شما لطمهای نخواهد زد و تنها تفیست سربالا برای خودشان» توضیح دهید که مخاطبتان کیست. من مسولیتی ندارم که آقای عاطف راد در صفحه من پیغام گذاشته اند و پاسخ توهین های خانم جوانبخت را داده اند--Mr. Behzad ۸ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۳:۰۱ (UTC)
قبل از خواندن بحث نظر خوانندگان را به این مساله جلب می کنم که آقای عاطف راد منتقد برگزیده جايزه ادبی هدايت می باشند که اینچنین مورد توهین خانم جوابخت قرار گرفته اند--Mr. Behzad ۹ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۱:۴۷ (UTC)
لطفا جناب مردتنها به تهمت زدنهای خانم جوانبخت و مشوش کردن محیط ویکی که بار اول ایشان نیست و همچنین توهین های شخصی ایشان رسیدگی کنید. من به آقای عاطف راد هیچ ایمیلی پیش از پیغام ایشان در صفحه بحث من نزده بودم. خود ایشان در پاسخ به توهین های بسیار زشت خانم جوانبخت به ایشان در صفحه بحث من پیغامی در صفحه بحث من گذاشته بودند. من نیز به جهت مسئولیت اخلاقی در مورد اشخاص فرهیخته مملکتمان از ایشان استعلام نمودم که مطمئن شوم که پیامگذار خود ایشان بودند و ایشان نیز اصالت پیام را تایید نمودند. حال لطفا رسیدگی کنید. خانم جوانبخت مرا در توهینی شخصی «بیکار» بی سواد، «دو به زن» ، «تفرقه افکن» ، ناجوانمرد خوانده اند و چندین تهمت در بالا می زنند که مصداق کاملا عدم فرض حسن نیت می باشد. در مورد تهمت به عدم رعایت سیاست بی طرفی نیز خانم جوانبخت باید پاسخگو باشند. معنی سیاست بی طرفی این است که تمام دیدگاههای موجود در زمینه یک موضوع منعکس شود. بنده هم همین کار را کرده ام و خلاصه ای از تمام نقدهای موجود در مورد کارهای ایشان را نوشته ام. قبلا هم از خود خانم جوانبخت خواسته بودم که اگر نقد دیگری بر کارهای ایشان وجود دارد در اختیار من بگذارد که با پاسخ تند و ناخوشایند ایشان مواجه شدم و ایشان نقد دیگری در اختیار من نگذاشته اند. آقای عاطف راد نیز فرد سرشناسی و چهره شناخته شده ای هستند و نقد های ایشان نیز قابل استفاده می باشد. واقعا اینجا دیگر من تفصیری ندارم که نقدهای موجود زبان به تعریف خانم جوانبخت نگشوده اند--Mr. Behzad ۸ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۴۶ (UTC)
واقعا جالب است. آیا من به اینها بیسواد گفتم یا اینها به من گفتند؟ آیا من به اینها بازاری گفتم یا اینها به من گفتند؟ نه تنها به من توهین کردهاند تازه از من طلبکار هم شدهاند. به جای آنکه بهزاد بگوید: خانم جوانبخت بیسواد خواندن و بازاری گفتن به شما توهین است از کسی که به من این توهینها را کرده طرفداری میکند. من به این دلیل به بهزاد بیکار گفتم که در این چند روز اخیر مدام به من ایمیل فرستاده و بعد هم سراغ یک نفر دیگر رفته که مرا با او دعوا بیندازد. این قبیل کارها از افرادی که وقت زیاد دارند و بیکار هستند برمیآید. اگر بهزاد کار دارد و وقتش برایش باارزش است نباید به من ایمیل بفرستاد بعد برود به یک نفر دیگر ایمیل بفرستد و مقدمهچینی کند بلکه دعوایی اینجا راه بیندازد. من قبلا هیچ پاسخ تندی به بهزاد ندادم. به من چند بار ایمیل فرستاد که اگر نقدی بر کارهای من هست به او بدهم. من هم نوشتم: شما که کارهای مرا بیارزش میخوانید من تلاشم را کردهام و دیگران خودشان قضاوت خواهند کرد. این دقیقا پاسخ ایمیل من به بهزاد است. این پاسخ چه مطلب تندی دارد که این آقا مدعی آن شده؟؟؟ من از الفاظ دوبههمزن و تفرقهافکن و ناجوانمرد در مورد بهزاد استفاده نکردم. بهتر است که این آقا به جای آنکه حرفهایی که نزدهام اینجا تلنبار کند از خودش بپرسد چطور صفحه بحثش را میدان توهین یک نفر دیگر به من کرده؟ از مقدار سواد من همین بس که نمونه مقالاتی که من در ویکیپدیاهای مختلف ایجاد کردهام را تا به حال هیچ کاربری ایجاد نکرده. با بیسواد خواندن من توسط بهزاد و مهدی عاطفراد (که نمونه اشتباهات فراوانش در لینکهای بالا موجود است) چیزی از من کم نمیشود. حالا هم که بهزاد لینکهای پراشتباه مهدی عاطف راد را در آن مقاله گذاشته. دیگر از من چه میخواهد؟ لابد آمده بگوید ترانه جوانبخت بیسواد است چون مهدی عاطفراد میگوید. همه بروند نوشتههای عاطفراد و پاسخ من به نقد او و نقد دیگرم را در این دو لینک:
بخوانند تا ببینند نوشتههای مهدی عاطفراد که اینطور ادعای فلسفهدانی دارد چقدر ایراد و اشکال دارد. اصلا اشکالی ندارد که بهزاد به نوشتههای پرغلط این فرد در آن مقاله لینک داده چون اشکالهای اساسی در نوشتههای او مشخص است منتهی این که اینها بخواهند مرا بیسواد و بازاری بخوانند و به من توهین کنند من چنین اجازهای به اینها نمیدهم. ترانه جوانبخت ۸ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۳:۵۶ (UTC)
تاریخچه ویکی پدیا نشان دهنده آن است که اول خانم جوانبخت به صفحه من مراجعه کردند و شروع کننده بحث بودند و پیغامهای طولانی خطی خاص خودشان را برای من گذاشتند و در مورد توهین شخصی خانم جوانبخت و بی سواد و بیکار خواندن من مدیران باید رسیدگی کنند. در مورد لحن ایشان هم دوستان بروند صفحه من را بخوانند و قضاوت کنند. در مورد دعوای شما و آقای عاطف راد هم مشخص است که شما شروع به فحاشی علیه ایشان در صفحه بحث من کردید و صفحه بحث من را مزین نمودید. گرچه اصلا دعوای شما با ایشان به من ربطی ندارد.در ضمن شما باید در مورد اتهامات زده شده مانند همدستی و اینکه بنده از آقای عاطف راد تقاضا کرده ام که آن پیام را بگذار پاسخگو باشید چون این اتهامات مثال بارز عدم فحن می باشد. اینکه کسی در صفحه من پیغام بگذارد به من ربطی ندارد. «دو به هم زن» ، «تفرقه افکن» و ناجوانمرد نیز توهین شخصی کاربر:عبدالله می باشد که در بین کلام خانم جوانبخت نوشته شده بود و تصحیح می شود و در مورد آنها ایشان بایدعبدالله پاسخگو باشند.
در مورد «آیا من به اینها بیسواد گفتم یا اینها به من گفتند؟» خانم جوانبخت نشان دهد که من چنین حرفی زده ام. کلا گناه من این است که بر اساس سیاست وپ:اثبات مقاله ایشان را ویرایش کرده ام.من یک کلمه هم از خودم ننوشته ام و فقط نقدهای موجود بر کارهایشان را در مقاله وارد نموده ام که متاسفانه همه منفی است. اگر اینجا ما باید فقط مدح و ثنا بنویسیم یکی به من بگوید که بدانیم. اگر هم متخصصی وجود دارد که نقد مثبتی بر کارهای فلسفی ایشان نوشته به من بگویید که من با کمال میل به مقاله خانم جوانبخت بیافزایم.
ضمنا برای آنکه درکی از استنباط خانم جوانبخت از مفهوم توهین و در مورد اینکه من توهین های آقای عاطف راد را در مقاله ایشان وارد کرده ام بروید مقاله را ببیند و قضاوت کنید. من کلا در مقاله جوانبخت به نقل از مقاله آقای عاطف راد نوشتم: «در نقدهای دیگری که توسط مهدی عاطف راد بر کارهای فلسفی خانم جوانبخت شده است. عاطف راد انتقادات متعددی بر نوشتههای فلسفی ترانه جوانبخت وآرای ایشان در مورد فلسفه پارمنیدس و ابنسینا وارد کرده است» و بعد هم به مقاله های آقای عاطف راد ارجاع دادم. خودتان قضاوت کنید. این کجایش توهین است. اینکه خانم جوانبخت می گویند «اگر از طرف این فرد هرگونه توهینی به من در آن مقاله منعکس کند از او شکایت خواهم کرد» و اگر از مقاله آقای عاطف راد استفاده کنم شکایت خواهد کرد و ... نیز نوعی ارعاب است و رفتار بازدارنده.--Mr. Behzad ۹ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۱:۰۱ (UTC)
ببینید آقای بهزاد اصلا حرف من با شما سر این موضوع که به نقدهای مهدی عاطفراد در آن مقاله لینک دادهاید نیست بلکه حرف من این است که شما به من ایمیل میفرستید بعد میروید به او ایمیل میفرستید و بعد هم توهین او را در صفحه بحثتان درج میکنید بعد هم میآیید دوباره به من ایمیل میفرستید که مهدی عاطفراد چنین نوشت و چنین کرد. این کارها درست نیست. خوشبختانه انقدر مطالب غلط و اشتباه در همان دو نقد این آقا وجود دارد که لینک دادن به این نوشتهها نه تنها تاثیر منفی بر آثار من ندارد بلکه کسانی که به فلسفه علاقمند هستند بروند نقدهای این آقا و پاسخ نقدهای من و نیز نقدی که بر یکی از مقالات او نوشتهام بخوانند به راحتی خواهند دید که ایرادهایی که این فرد از مقالات من گرفته پاسخ منطقی دادهام اما نقص مقالات او واقعا اشکال دارد. من نمیدانم چه فحشی به این آقای عاطفراد دادهام که شما سنگش را به سینه میزنید؟ این آقا دو نقد درباره کارهای من نوشته و شما هم آنها را در آن مقاله لینک کردهاید. دیگر از من چه میخواهید؟ اگر مهدی عاطفراد فلسفیدن بلد بود مثل من او هم از خودش پرسشهایی میکرد و همانطور که من نتیسم را ابداع کردم این آقا هم بالاخره دستی بالا میزد و نوآوری میکرد که نکرده. من نه با شما دشمنی دارم نه با مهدی عاطفراد و فکر میکنم مخاطبان فلسفه خودشان میتوانند با آن نقدها و پاسخ نقدها و نقد من بر کار او قضاوت کنند و نیازی نیست که شما هی به من ایمیل بفرستید و هی به این آقا ایمیل بفرستید تا بلکه دعوایی بین ما راه بیندازید. دستتان درد نکند که به نقدهای او لینک دادهاید. من نه تنها ناراحت نیستم بلکه خوشحال هم هستم که اشتباهات فاحش و فراوان در آن نقدها را در آن مقاله لینک کردهاید. چون بالاخره همیشه نقد منفی باعث کم کردن ارزش یک اثر نمیشود. گاهی هم مثل همین مورد پیش میآید که نقد منفی شامل اشتباهات عمده و اساسی باشد و نتیجه مثبت بر اثر نقده شده کند. از شما سپاسگزارم و تنها خواهشی که از شما دارم این که است که این قضیه بین آقای مهدی عاطفراد و من را انقدر بزرگ نکنید که بالاخره او نقدی نوشته و پاسخ نقدی هم گرفته. مهم این است که تفاوت نوشتهها محک بخورد. البته یادتان باشد که تنها وقتی من رسما یک دکترای دیگر این بار در فلسفه بگیرم نتیسم من مطرح خواهد شد و البته با نقدهای کسانی مثل حسین مولوی که در رشته فلسفه در دانشگاه تحصیل کردهاند و آن روز زیاد دور نیست چون در حال حاضر دارم نتیسم را گسترش میدهم و به صورت یک کتاب ۸۰۰ صفحهای روانه کتابفروشیهای ایران و کشورهای غربی خواهم کرد. مگر ما چهمان از این هایدگر کمتر است؟ ما ایرانیها از امثال هایدگر کم نداریم فقط باید خودمان را باور کنیم. همین... ترانه جوانبخت ۹ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۱:۵۳ (UTC)
خانم جوانبخت دوباره دارید به من تهمت می زنید. چند دفعه به شما بگویم: من هیچ ایمیلی به آقای عاطف راد نزدم که آن نظر را بنویسند. ایشان خودشان توهین های شما را دیده اند و در صفحه بحث من پاسخ شما را دادند. مقصر شما هستید به یکی از بزرگترین منتقدان ایران و شخصیتی که برنده جایزه ادبی هدایت به عنوان منتقد برگزیده هستند علنا فحاشی می کنید. من دیگر جواب شما را نمی دهم و قضاوت را به مدیران وامی گذارم. --Mr. Behzad ۹ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۲:۱۲ (UTC)
بهزاد عزیز، زیاد به خودتان فشار نیاورید! این که مهدی عاطف راد یک جایزه ادبی برده ربطی به نقد فلسفی ندارد. اشکالات نوشتههای او در دو لینک بالا که دادهام مشخص است. این آقا هزار جایزه ادبی هم ببرد با نوشتن همان دو نوشته پر اشکال وضعش در فلسفه مشخص است. فلسفه، شعر و داستان و نقد ادبی نیست. عزیر دلم، فلسفه، پرسش کردن است پرسش جدید کردن، نه نقد پر از اشتباه به خورد دیگران دادن!! به هر استاد دانشگاه در رشته فلسفه بگویید: «مهدی عاطفراد در نقدی که بر مقاله پامنیدس نوشته ترانه جوانبخت وارد کرده نوشته که نباید فلسفه پارمنیدس را با دیگر فلاسفه مقایسه کرد» آنها خودشان خواهند گفت: چقدر کار خراب است! من حرف ژان گروندن را قبول دارم که در کتابش متافیریک پارمنیدس را با افلاطون و ارسطو مقایسه کرده. من پاسخ نقد این آقا را طبق کتاب این استاد فلسفه دادهام. حال این قرد برود هزار جایزه در ادبیات بیاورد نشان این و آن بدهد تاثیری در اشتباه بودن نوشتههایش در حوزه فلسفه ندارد!! ملاک اساتید دانشگاه است آنهم کسانی که متافیزیک درس میدهند نه جایزه ادبی صادق هدایت!! آن جایزه برای ادبیات است و ربطی به فلسفه ندارد!! ترانه جوانبخت ۹ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۲:۱۵ (UTC)
آقا جان، جایزه ادبی چه ربطی به فلسفه دارد؟ این آقا در نقدهایش مطالبی نوشته که طبق کتاب متافیزیک نوشته یک استاد فلسفه پاسخ نقدش را دادهام. شما مثل این که حرف منطق سرتان نمیشود. من چه فحشی به شما دادم؟ میروید جایزه هدایت را علم میکنید. هزار جایزه از این دست علم کنید نمیتوانید برای محک زدن نوشتههای فلسفی از آن استفاده کنید. انگار یک نفر شناگر باشد به او بگویند بیا و فضانورد بشو! فلسفه و ادبیات دو حوزه جداگانه است. هر وقت اساتید دانشگاه در حوزه فلسفه نوشتههای این فرد را تایید کردند آن وقت یعنی هنر کردهاید!! ترانه جوانبخت ۹ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۲:۲۰ (UTC)
Jamaaranboy
سلام محسن جان، مستحق بیشتر بسته شدن است. از ویرایشاتش معلومه که برای چی به این جا اومده.-- BlueDevil بحث ۸ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۳:۰۹ (UTC)
میدانم ، فعلا حوصله بحث با دیگران را ندارم. ♦مرد تنها♦ب ۸ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۳:۱۱ (UTC)
فقدان مرد تنها
این مدتی که نیستید اینجا بهشت خرابکاران شده! این انتخابات شوم هم که حالاحالاها تمام بشو نیست.--همان ۹ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۱:۴۲ (UTC)
همان عزیز ارادتمندم.کمی دلگرفته هستم.انتخابات بهانه شده برای ... ♦مرد تنها♦ب ۱۰ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۳۰ (UTC)
سلام. من این عکس رو گذاشتم یک بار ولی حذف شد در حالی شرایطش مثل این عکس بود. نفهمیدم چرا حذف شد؟
یک سوال دیگه اینکه اگر برای توضیح مثلا یک حالت از ماده شمایی وجود دارد که در مقالات مختلف از آن استفاده می شود یعنی ابداع کس خاصی نیست (مثل همین عکس اولی که من اینجا لینک داده ام) می توانم آن را خودم بکشم و به عنوان اثری که توسط خودم ایجاد شده در ویکی پدیا بگذارم؟ حق تکثیر آن چگونه خواهد شد؟ .صدیقه میرزایی ۱۱ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۷:۰۵ (UTC)
با اجازه از صاحبخانه!خانم میرزایی شما نیتونید تحقیق دست اول بار کنید. میتونید اول از طریق یک سایت اونرو اول منتشر کنید و سپس بیارید اینجا. چون در ویکی تحقیق دست اول ممنوعه. ارادتمند-- عبداللهبحث ۱۱ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۵۲ (UTC)
سرکار میرزایی، تصاویر را میتوانید خودتان توسط نرمافزارهای مختلف ایجاد نمایید. تنها نبایستی کپی تصاویر منبع باشد. میشود با استفاده از اطلاعات موجود در منبع شکل شماتیک جدیدی خلق کرد. در اینصورت باید به منبع بکار رفته برای ایجاد تصویر اشاره شود. برای نمونه این تصویر و توضیحات آن را ببینید. با تشکر -- میثمψ ۱۲ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۰۸ (UTC)
اگر شما دسترسی به منابع دارین می شه یک نگاهی به این منبع بندازین و با توجه به عکسی که صفحه اولش هست بگین این شکلی که من خودم با پاورپوینت درست کردم از نظر حق تکثیر مشکلی داره یا نه؟ صدیقه میرزایی ۱۲ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۱:۵۰ (UTC)
متاسفانه الان دسترسی ندارم. اگر امکان دارد عکس منبع را برایم میل کنید. ممنون -- میثمψ ۱۲ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۱:۵۶ (UTC)
ممنون. مشکلی ندارد. از نگاره منبع برای ایجاد شکل شماتیک استفاده نشده است و تنها به عنوان مرجع بکار رفته. البته اگر بتوانید این عکس را با اندازهی بزرگتر، نوشتار فارسی و فرمت PNG بارکنید، خیلی بهتر میشود. -- میثمψ ۱۲ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۲:۵۷ (UTC)
حذف تبلیغاتی
با سلام
چند وقت پیش شما به صفجه من آمدید و متن من را به دلیل تبلیغاتی
یا هر دلیل دیگری که برای خودتان دارید حذف کردید!!
1 = سطح علمی شما چیست که به خودتان اجازه همچین کاری را می دهید
2 = من یک کاربر جدید هستم که به ویکی آمدم و هنوز به روال اینجا
آشنا نیستم بهتر نبود که برایم یادداشت میگذاشتید و مرا متوجه
اشتباه هم میکردید و یا راهنمائی میکردید!یا ابهام شما بر طرف میشد
3 = اگر دقت میکردید بحث ها را هم مطالعه میکردید تهمت
تبلیغاتی را به من نمی زدید
روستا و مسجد صرم
سلام،
من تحقيقات مستندي در ارتباط با روستاي صرم و مسجد صرم كردهام. بسيار دوست دارم نتايج بررسيهايم را در اين بحث قرار دهم.
لظفا مرا راهنمايي كنيد.
دوست گرامی شما میتوانید با مطالعه این موارد تحقیقات و بررسی های خود را در اختیار دیگران قرار دهید.موفق باشید.-- عبداللهبحث ۱۲ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۴:۱۶ (UTC)
نتیجه
نتیجه آن رأیگیری کذایی چه شد؟ آرای ممتنع را مخالف محسوب میکنند یا نه؟--محمد رضا ۱۲ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۳:۴۴ (UTC)
دورد و شرمنده بابت پاسخ دیر هنگام کمی بیش از یک هفته باقی ماندهاست و رایهای ممتنع محسوب نمیشوند --♦مرد تنها♦ب ۱۴ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۶:۱۴ (UTC)
بار گذاری مجدد پرونده ها
با درود!
من Property Item های لازم را به عکس ها اضافه کردم و دوباره عکس ها را بار گذاری کردم. لطفا" عکس ها رو مشاهده کنید؛ اگر مشکلی داشتند، به من بنده اطلاع دهید.
Would you mind checking the above page please? I don't speak the language. Ciao! Kylu ۱۷ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۶:۱۳ (UTC)
Hello kylu Good to see you here:) the above mentioned page is not encyclopedic and was deleted by local admin.--♦مرد تنها♦ب ۱۷ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۷:۰۲ (UTC)
پایان شب سیه سپید است
شب بخیر. کاربری به این زرنگی کم دیده بودم. دست به دعا برداشتهام که ماهواره امید امشب بیفتد روی سرور ویکیپدیا همگی آسوده گردیم. اینطور تلفات سختی میدهیم.--همان ۱۷ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۱۱ (UTC)
:)) کممانده است که بیفتد ، فعلا که صفحه محافظت شد.امشب که خون و خونریزی است.واقعا این وضعیت غمناک است --♦مرد تنها♦ب ۱۷ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۲۰ (UTC)
بر خلاف شما سلام :
«تا کور شود هر آنکس که نتواند دید». نه تنها ماهواره امید نیفتاد که خبرهای بعدی هم در راه است.Baradaran.f ۱۹ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۱:۱۸ (UTC)
ناشیگری
درود بر مرد تنهای بزرگ،
هرآنچه گفتی، کردیم و لکن کمی در کارم شک دارم. امید است که درست ازآب درآید و هم اکنون تا صبح شنبه بدرود. دوستدارابدی شما ♣ سنچولی ♣ب ۱۹ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۱:۵۶ (UTC)
To be trusted
To be trusted is a greater compliment than being loved, When mistrust goes in, love comes out.
نمیدونم کی گفته ولی خیلی دوستش دارم.
در فرصت جدید با تمام وجود برایت آرزوی موفقیت دارم. نوعی سفر را در پیش دارم. امیدوارم سال آینده باشد و باشم و باشیم.--همان ۲۱ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۳:۲۱ (UTC)
پیغامتان را الان دیدم.جملهتان بینهایت بدلم نشست.به امید حضور همیشگی شما ♦مرد تنها♦ب ۱ مارس ۲۰۰۹، ساعت ۰۰:۲۷ (UTC)
آرزوی صبر در برابر هجمه
مرد تنهای عزیز، سلام. مشاهده شد که نامزد ویکیبدی شدهاید و پیروزیتان نزدیک است. بعد از ثبت رای و خواندن یک سری از نظرات دوستانی که چه از نزدیک و دور میشناسمشان خواستم بیایم و آرزوی صبر برایت بکنم که دورهای که در ویکیپدیای فارسی نقش اجرایی داری دوره عجیبی است که از تحمل من یکی خارج است...خلاصه کلام که این حرفها همیشه هست...حکایت ما در ویکیپدیای فارسی مثل داستانهای کافکاست؛ یک طرف سیستمی عریض و طویل و هولناک و طرف دیگر حرکتهای میکروفیزیکی و ماکیاولیوارِ هدف-وسیله-را-توجیهکن. امیدوارم که اگر انتخاب شدی، بتوانی احترام و اعتمادی بیش از اکنون کسب کنی.
درازهگویی شد...گفتم یکی دو خطی بنویسم شاید دلگرمیای باشد در این اوقات سرد و سخت. --شروین افشار ۲۲ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۰:۱۹ (UTC)
پ.ن: یادم رفت بگویم که این روزها گویا آخرالزمان نزدیک است...چیزهایی میبینم مثلثوار در کسانی که خودشان مثلثیمان کرده بودند! --شروین افشار ۲۲ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۰:۲۲ (UTC)
درود بر شروین بزرگ رای مثبت شما برای من افتخار بزرگیست.در مورد مثلتهم باید بگویم جگرمان را خون کردهاند.فقط امیدوارم مثلثشان تربیع نشود ♦مرد تنها♦ب ۲۷ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۰۶ (UTC)
ظاهراً رایگیری (نظرخواهی) به اتمام رسید. آخرین نظر، نظر شروین بود. من انتظار داشتم ۲۴ ساعت دیگر ادامه داشته باشد. ظاهراً باید تبریک بگویم! من هم امیدوارم و مطمئنم میتوانی اعتماد و احترام بیشتری کسب کنی. به امید موفقیت روز افزون شما و پروژهٔ ویکیپدیا:). وحید ۲۲ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۱:۳۶ (UTC)
از روبیکون گذشتید!--Natanaeel ۲۲ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۱:۴۰ (UTC)
درود بر شما رفقای گرامی از لطف شما بینهایت ممنونم ♦مرد تنها♦ب ۲۷ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۰۷ (UTC)
تبریک به خاطر Steward شدن!
محسن جان گویا تموم شد، تبریک فراوان عرض میکنم. دوستدار همیشگی--کمیلبحث ۲۲ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۱:۵۱ (UTC)
مگر نتايج اعلام شده؟ به هر حال من نيز تبريک ميگويم. --دوستدار ویکیپدیا ۲۲ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۱:۵۶ (UTC)
ماراتن نفس گیری بود. ما که کاندید نبودیم روزی چندبار ماشین حساب به دست، به آن صفحه سر می زدیم. امید که در تمام شئون زندگی موفق و موید باشید و همواره شیرینی ها مذاقتان را شیرین نمایند. --دانقولا ۲۲ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۱۴ (UTC)
صبر کنید:اکنون با Pathochild صحبت کردم استواردها هنوز انتخاب نشدهاند و مانند رایگیریهای خودمان،دوستان باید تا یک هفته منتظر بمانند تا جیمبوولز و دوستان(!!) بیایند انتخاب کنند و بعد ایشان انتخاب میشود و از آنجایی که ۸۱ درصد آرا آورند (نیازی به ماشین حساب نبود) گری پوینت(noghtey khakestary) هستند و باید منتظر بمانند تا ببنید نظر جیمی ولز چیست :)امیرΣυζήτηση ۲۲ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۳۷ (UTC)
نگران نباشید تا اینجای قضیه مهم بود که مردتنها با موفقیت پشت سر گذاشت و طبق قانون اگر ۸۰٪ رای مثبت داشته باشند، تایید شده هستند. فقط یکمی مشکل با این قسمت: «disputes on fawiki, fear that Iranian government will gain his access under torture.» در صفحه آمار وجود دارد که میتواند نگران کننده باشد. اما به یاری خدا در مجموع مشکلی نخواهد بود.--کمیلبحث ۲۲ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۴۹ (UTC)
متاسفانه با توجه به آنچه که فهمیدم درصد هم در اختیار گروه Board of Trustees است و میتوانند آن را هرچه دلشان بخواهد تغییر دهند و آن ۸۰ درصد هم درصد مورد توافق در سال قبلی بوده(راستی اگر ایشان استوارد شوند به دوستانم گفتم یک میهمانی کوچک برایشان خواهم گرفت:)) :)امیرΣυζήτηση ۲۲ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۳:۱۰ (UTC)
سفر بخیر و تبریک مرا نیز پذیرا باشید، امیدوارم در همه مراحل زندگی موفق و موید باشید. دوستدارهمیشگیتان --♣ محمددین سنچولی ♣ب ۲۸ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۵:۳۳ (UTC)
امیدوارم سفر بهتان خوش بگذرد و با خبر خوش ویکی بدی برگردید (البته اگر تاکنون جمع بندی نشده است). همچنین شاید این سفر وسیله ای باشد که اندکی دلخوری ها را فراموش کرده و رفع خستگی نیز کنید. سفر خوش --محمد رضا ۲۲ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۷:۳۳ (UTC)
درود محمدرضای بزرگ سفر خوبی بود امیدوارم بتوانم بیشتر در خدمت شما و سایر دوستان باشم ♦مرد تنها♦ب ۲۷ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۰۹ (UTC)
از شنیدن خبر ویکی بد شدنتان بی نهایت خوشحال شدم. امیدوارم عملکردتان بگونه ای باشد که نگرانی های منتقدینتان را برطرف سازد و در رأی گیری های آتی آرای بالای 90% شما را شاهد باشیم. همچنین عملکرد خوب شما راه را برای دیگر ایرانی های فعال در اینجا چون وحید و به آفرید نیز باز می کند (البته اگر علاقه ای به ویکی بدی داشته باشند.). --محمد رضا ۲۸ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۴:۵۵ (UTC)
انشالله ، امیدوارم شما هم در هم مراحل زندگیتان موفق باشید ♦مرد تنها♦ب ۲۸ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۵:۰۲ (UTC)
درخواست در مورد عکس
درود و سلام فراوان.دو عکس تهیه و بارگذاری کردم.چون وقت زیادی ندارم از شما می خواهم از آنها در جایشان استفاده کنید.این و این ۲۷ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۲:۳۰ (UTC
با اينكه شعار شما اينست كه باچماق به استقبال تازه واردان نرويدولي بايد بگويم كه متاسفانه مطلب مرا كه چقدر هم رويش زحمت كشيدم را در 28 فوريه پاك كرديد آن هم بدليل نبود محتواي لازم درصورتي كه شما اگر خودتان را جاي يك قطع نخاع بگذاريد متوجه ميشويد كه خيلي هم با محتوا بود ضمن اينكه مطلب من اولين مطلب از نوع خود بود و هنوز كسي از ان استقبال نكرده بود.--مجيد جون ۲۸ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۳:۴۵ (UTC)
بسياري از صفحات ويكي پديا شامل معرفي روستا يا محل زندگي ويكي نويس ميباشد و خواننده را
به هيچ مرجع يا منبع ديگري بعنوان منبع معرفي نميكند و حالت دست اول را دارد.
چرا آنها پاك نميشوند؟
روحی که بر فراز کوبین میپروازد!
درود محسنجان. خسته نباشید، تبریک دیرهنگام مرا هم بپذیرید. و اما دلیل مزاحمت: میدانم که پاسخ خواهید داد که ربطی به اصل شکایت ندارد و از این حرفها ...:) همینطور است و حکم شما هم محترم و درست است. اما انصافا برای شما هم این سوال پیش نیامده که این روح سرگردان کیست که پس از یازده روز، تنها ویرایشهایش تذکر و شکایت از کوبین است. این کاربر که شواهد مبنی با زاپاس بودنش روشنتر از شمس است! قبلا آرایی هم در صندوقها انداخته، البته قصد یک سوال مفرحانه از شما را داشتم و پیگیری در مورد آن را میگذارم به عهده کسی که حال و حوصلهاش را داشته باشد. شب شما خوش--آبتین ۲۸ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۶:۱۷ (UTC)
ممنون ابتین جان در برایتان ایمیلی میفرستم.راستی یکبار rooh23 بازرسی کاربر شده است.خوشحال میشوم شواهد را ببنیم.دوستدار شما ♦مرد تنها♦ب ۲۸ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۶:۱۹ (UTC)
بههر حال درست است که این عمل اخیر (یازده روز کذایی) روح غیرقانونی نیست، اما بهشدت مشمئزکننده و تنفرانگیز است. البته امیدی به بازرسی کاربر نیست، این ویرایشهای اندک و خاص را (آنچه را که روح معمولا در این چندساله میکند) میتوان از راههای گوناگون انجام داد اما شاید در ایمیل به شما بگویم که این روح کیست:-)) (البته اگر خودتان ندانید، هاهاها...)--آبتین ۲۸ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۶:۲۴ (UTC)
سلام مردتنهای عزیز، آیا امکان ردیابی پیام آیپیها قبل از درج شدنشان در ویکی پدیا نیست؟ متاسفانه یک عوضی با یک آیپی که چک کردم دیدم از ایران هم بوده پیام سکس گذاشته بود در صفحه بحث تعدادی کاربر و هم به اونها توهین کرده بود هم به مادرشون. نحوه درج پیام با استفاده از کروشه و آکولاد نشون میده که این گوساله (حیفه بگم آدم) با نحوه ویکینویسی آشنایی هم داشته. واقعا اگر کسی یک برنامه کامپیوتر طراحی کنه که کلمات سکس یا افعال سکس همراه با تصویر رو در پیغام آیپیها ردیابی کنه و از این طریق مانع از درج این گونه پیامها در ویکیپدیا بشن خیلی خوبه. نظر شما چیه؟ ترانه جوانبخت ۱ مارس ۲۰۰۹، ساعت ۰۰:۴۵ (UTC)
درود با اجازه من پیغام شما از صفحه کاربر پاک خواهم کرد اینطور افراد مریض هستند و ویکی را با خانهشان عوضی میگیرند.امیدوارم شما هم آرامش خودتان را حفظ کنید. ♦مرد تنها♦ب ۱ مارس ۲۰۰۹، ساعت ۰۰:۴۹ (UTC)
پاک کنید یا نکنید من حرفی که باید میزدم به اون آشغال زدم. از این آشغالها در سال ۸۳ در دو وبلاگ من از این چرتو پرت ها مینوشتند چون نمیخواستند من در اینترنت مقاله در وبلاگهام بنویسم. هدف امثال این عوضی هم برچیده شدن ویکیپدیاست که کورخوانده. البته عوضیبازی اونها به نفع من شد. چون باعث شد هر دو وبلاگم رو ببندم و سایت راهاندازی کنم. ضمنا نوشتید که این فرد ویکی را با خانهاش عوضی گرفته. والله این جور عوضیها توی خونهشون هم حق از این عوضیبازیها ندارند. اگر داشتند که وضعیت کره خاکی ما بدتر از اینها بود. چند دقیقه پیش به مقاله محمد بیجه در ویکیپدیا سر زدم و برای اولین بار درست بعد از ویرایش در ویکیپدیا گریه کردم. گریه کردم به حال این عوضی و امثال اون و ایران ما که متاسفانه با آیپی از ایران اون پیامها در ویکیپدیا درج شده. شما یادتون رفت پاسخ مرا بدهید. نظر شما در مورد این که کسی یک برنامه کامپیوتر طراحی کنه که کلمات سکس یا افعال سکس همراه با تصویر رو در پیغام آیپیها ردیابی کنه و از این طریق مانع از درج این گونه پیامها در ویکیپدیا بشن چیه؟ اگر فکر میکنید این کار عملی است در ویکیپدیای انگلیسی آن را به بحث خواهم گذاشت. منتظر پاسخ شما هستم. با تشکر. ترانه جوانبخت ۱ مارس ۲۰۰۹، ساعت ۰۱:۰۲ (UTC)
ضمنا خواستهای هم از شما دارم. شما که پاسخ من به آن عوضی را پاک کردید لطفا پیغام های او را از صفحه بحث این ۸ کاربر پاک کنید چون این پیغامها هنوز دیده میشود. با تشکر. ترانه جوانبخت ۱ مارس ۲۰۰۹، ساعت ۰۱:۱۰ (UTC)
اینجا کجاست؟؟! خانم جوانبخت، شما وپ:نزاکت را خواندهای دیگر؟ من یک بار دیگر چنین ویرایشی (همان که خودتان میدانید) از شما ببینم دسترسیتان را قطع خواهم کرد. Raaminب ۱ مارس ۲۰۰۹، ساعت ۰۱:۱۷ (UTC)
آقای رامین، آیا شما همیشه به جای رسیدگی به جرم مجرم به کسی که از دیگران دفاع کرده هجوم میآورید یا فقط با من چنین رفتار میکنید؟ آن فرد باید جوابش را از من میگرفت. شما به جای این که به من هجوم بیاورید بروید ویرایشهای آن عوضی را از صفحه بحث این ۸ کاربر پاک کنید. این وظیفه شماست چون امکان این کار را با استفاده از امکانات مدیریتی دارید. اگر کوتاهی کنید در وپ:تام از یکی دیگر از مدیران خواهم خواست چون ویکیپدیا جای یادگاری گذاشتن سکس در صفحه بحث کاربران نیست. حرف من واضح است یا از یک مدیر دیگر بخواهم انجامش دهد؟ اگر پیغامهای این عوضی را از تاریخچه این ۸ صفحه کاربری برندارید چنین برداشت خواهم کرد که از ماندنشان خوشتان میآید. اگر خوشتان نمیآید هرچه زودتر لطفا آنها را بردارید. با تشکر. ترانه جوانبخت ۱ مارس ۲۰۰۹، ساعت ۰۱:۲۵ (UTC)
ضمنا من حق پاسخ دادن به عوضیهایی که از این نوع پیغامها در صفحه بحث کاربران میگذارند را دارم و معتقدم شما با تهدید من به قطع دسترسی درواقع به خودتان و ویکیپدیا ظلم میکنید چون این امکان را فراهم میکنید که ویکیپدیا تبدیل به محیطی برای این نوع ویرایشها از طرف این افراد شود. ترانه جوانبخت ۱ مارس ۲۰۰۹، ساعت ۰۱:۳۰ (UTC)
کار آن IP رفتار شما را توجیه نمیکند. نزاکت را در ویکیپدیا باید رعایت کنید. نمیتوانید نزاکت را رعایت کنید، ویرایش نکنید. Raaminب ۱ مارس ۲۰۰۹، ساعت ۰۲:۰۳ (UTC)
رامین جان چرا اینطوری به قضیه نگاه میکنید، با وپ:فحن اینطوری نگاه کنید که از تخمی گفتن خیلی بهتر است یا همه کاربران ویکیپدیا را احمق خطاب کردن یا حتی مثلا این شکایت من که بنده را خر خطاب کردهاند و کسی پیگیری نکرد...حالا با همه این تفاسیر از شما سوال دارم نقض نزاکت خانم جوانبخت چرا بین این همه نقض نزاکت آن هم به یک آدم دهنداره عنان گسیخته باید موجب قطع دسترسی شود؟:)--کمیلبحث ۱ مارس ۲۰۰۹، ساعت ۰۳:۵۸ (UTC)
آقای کمیل عزیز، شما با انصاف به همه چیز نگاه میکنید. متاسفانه هنوز توهینهای آن عوضی در تاریخچه صفحات این ۸ کاربر موجود است و معلوم نیست چه موقع یکی از مدیران دلسوز ویکیپدیا آن توهینهای سکس را از آن صفحات پاک کند.
مورد دیگر این که شاید بهتر بود من هم مثل آقای رامین با بیتفاوتی از آنها میگذشتم کمااین که چند بار اینجا از ایشان خواستم آنها را پاک کند اما انگار ایشان از دیدن توهین سکس در صفحات کاربران خوشش میآید که اقدامی نمیکند.
روزگار خیلی بد است. تا آنجا بد است که من به کاربر بهزاد گفتم مهدی عاطفراد قبلا برای من طنز مرغ و خروس در سایتش نوشته بود اما متاسفانه این کاربر حرف مرا باور نکرد. البته این فرد توهینها را از سایتش برداشته اما من توانستم ردّ آنها را از سرچ گوگلی پیدا کنم:
شما میتوانید این جملات را در لینک بالا پیدا کنید:
«میس سوفی (منظور عاطفراد از میس سوفی من بودم چون در سال ۸۳ بحث سوفیسم و فلسفه را در وبلاگم داشتم و او که نمیتوانست ببیند به زبانهای مختلف مطلب بنویسم پیش خودش فکر کرد به من اینطور توهین کند بهتر است) مدعی بود که به هفت زبان زنده دنیا تکلم می کند. من که هر چی شمردم نتوانستم این هفت تا زبان را پیدا کنم. شاید زبان آقون واقون دوران خوش طفولیت و زبان های زنده و هیجان انگیزی چون زبان زرگری و زبان مرغ و خروسی را هم در این مجموعه هفت تایی به حساب آورده بود.»
اخیرا هم عاطفراد رفته در یک سایت غیرمعتبر ادعا کرده که اشعار من در زبانهای غیرفارسی نازل است. او مطالب موجود در بخشهای غیرفارسی سایت مرا نمیتواند بفهمد چون با این ۷ زبان (البته شاید کمی انگلیسی بداند) آشنایی ندارد. شما ببینید وضعیت نقد ادبی در ایران چقدر خراب است که یک نفر چون نمیتواند توانایی های فرد دیگر را ببیند درباره او در سایتش طنز مرغ و خروس مینویسد و بعد هم کاربری در ویکیپدیا پیدایش میشود طرف این آقا را میگیرد! آن موقع که من به بهزاد گفتم: «عاطفراد قبلا درباره من طنز توهینآمیز نوشته بود و حالا از سایتش برداشته» متاسفانه حرف مرا باور نکرد. البته برخلاف ادعای این آقا، من شعر وزندار هم زیاد نوشتهام که در کتابهایم منتشر شده. منتهی چون این فرد هدفش توهین به من است، نه نقد اشعار من و چون از مخالفان سرسخت ادبیات پستمدرن است، طرف نقد اشعار کلاسیک و نیمایی و سپید من (که بیش از دو سوم اشعار من است) نمیرود و طرف نقد اشعار پستمدرن من میرود (که کمتر از یکسوم اشعار من است)! اگر من سایت راهاندازی نمیکردم این عاطفراد جشن میگرفت چون او همراه با کسانی که کامنتهای توهینآمیز سکس در ۲ وبلاگ من مینوشتند به من چند بار در وبلاگهایم کامنت گذاشتند که از اینترنت بروم که البته ما نرفتیم و ماندیم و هم سایتدار شدیم و هم دوستان خوبی چون شما در ویکیپدیا پیدا کردیم.
به قول معروف:
خانه از پایبست ویران است خواجه در فکر نقش ایوان است
ویکیپدیا هم از پایبست ویران است که اگر نبود کاربران اینهمه برای توسعه آن تلاش نمیگردند و شاهد نبودند که مدیران به نگه داشتن ویرایش توهینآمیز سکس در صفحات کاربری به عنوان یادگاری از یک عوضی مریضالاحوال علاقه نشان میدهند. امیدوارم روزی برسد که بدون اینکه احتیاج باشد من عصبانی شوم و جواب آن عوضی که توهین سکس برای کاربران نوشته را بدهم یا بروم لینک از سایت عاطفراد پیدا کنم تا بهزاد به چشم خودش توهین او را به من ببیند یا اینهمه گلو پارهکنم که یکی از مدیران توهینهای این فرد مریض را از تاریخچه صفحات این ۸ کاربر پاک کند خود افراد این کارها را بکنند و اینهمه انرژی از طرف من یا کاربر دیگر هدر نرود. ترانه جوانبخت ۱ مارس ۲۰۰۹، ساعت ۰۴:۵۱ (UTC)
متاسفانه اینها همهاش حاصل Policy Of friendship است.:) (شوخی) | اگر برخورد مدیران قاطعتر میبود امروز شاهد خیلی از توهینها نبودیم. همچنان معتقدم حضور شما و همکارانی چون شما در ویکیپدیا فارسی مایهٔ افتخار است و انتظار میرود با این قبیل ناملایمتها از پروژه دل سرد نشوید. امیدوارم در آینده کمتر شاهد این قبیل بیمهریها از سوی همکاران و IPهای دهانگشاد به کاربران خوب ویکیفارسی باشیم. ارادتمند.--کمیلبحث ۱ مارس ۲۰۰۹، ساعت ۰۵:۳۵ (UTC)
بله حق با شماست
بله حق با شماست من نباید برچسب را بر دارم. من چون مدتی از ویکی دور بودم فکر می کردم مثل قدیم می توان برچسب را بعد از اصلاح برداشت. در مورد نزاکت هم چشم به شرط آنکه دیگران هم نزاکت را رعایت کنند.
— پیام امضانشدهٔ قبلی را Desert 2007 (بحث • مشارکتها) نوشتهاست.
امیدوارم.موفق باشید ♦مرد تنها♦ب ۱ مارس ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۲۱ (UTC)
سلام.
سلام. لطفا به این پیام بسیار زشت و نشان زنندهای ای که کمیل به من در اینجا در صفحه بحثم داده اند رسیدگی کنید. [] --بهزاد مدرس (آقا بهزاد سابق) ۱ مارس ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۰۵ (UTC)
غمبار بود.منتظر نظر بهآفرید هستم ♦مرد تنها♦ب ۱ مارس ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۲۳ (UTC)
مرد تنهای عزیز، این بهزاد علاقه خاصی به کند و کاو در خاطرات گذشته کاربران دارد و متاسفانه انرژی و وقت خودش و دیگران را سر همین عادت زشتش میگیرد. اصلا به این فرد چه ربطی دارد که در گذشته حسام به من و یک کاربر خانم دیگر و یک کاربر مرد تهمت زشت زد که من عصبانی شدم و او را تهدید به شکایت قضایی کردم؟ آیا این مورد به این کاربر ربطی دارد؟ واقعا ندارد اما خودش را وسط ماجرا میکند. شما ببینید این بهزاد چقدر وقت اضافه دارد که رفته همه ویرایشهای من و بهآفرید و دیگران را جستجو کرده که ببیند کی من قطع دسترسی شدهام؟ کی نشدهام؟ چرا شدهام؟ چرا نشدهام؟ حالا آمده طومارنویسی میکند. اولا آن موقع که من تهدید به شکایت قضایی کردم وسط درگیریهای لفظی بین چند نفر بود. دوما بهآفرید به من نوشت که اگر جای دیگری آن را نوشته بودم مرا قطع دسترسی می کرد. شما ببینید وضعیت ویکیپدیای فارسی چقدر متاسفانه خراب است که این بهزاد حالا از بهآفرید هم طلبکار شده که چرا آن موقع مرا قطع دسترسی نکرد؟ خب آقا جان، کاربر عزیز در گرفتن وقت من و دیگران برای توضیح دادنهای این چنینی، آقای بهزاد که علاقه خاصی به دانستن همه چیز دارید!!، بهآفرید مرا قطع دسترسی نکرد چون دید ویرایش من در جواب آن ماجراها و درست بین ویرایش دیگران بود.
ادامه سناریو:
مردتنهای عزیز، بعد این آقا در وپ:تام در این ویرایش از رامین میخواهد که برای من پرونده درست کند. البته توجه داشته باشد که آنجا میگوید: نه. منظور من پروندهسازی نبود!! از رامین که جواب منفی میگیرد خودش در وپ:تام طومار مینویسد. واقعا شما فکر میکنید کسی که وقت اضافه نداشته باشد انقدر برای پروندهسازی برای دیگران انرژی میگذارد؟ نوشته آقای کمیل غمبار است اما برای بهزاد نه برای دیگران. من هم تایید میکنم که کاربر بهزاد با این روندی که درپیش گرفته شاید دلش بخواهد هفتهها و ماهها و سالهای آینده را هم برای پرونده سازی برای من یا دیگران بگذراند و این فقط و فقط کار کسی است که در زندگیاش وقت اضافه زیاد دارد. نیازی نیست شما یا مدیر دیگری درباره دادن نشان از طرف آقای کمیل رسیدگی کنید چون من با همین کلمات و بدون دادن نشان اهدایی به کاربر بهزاد همین نظر را در مورد این کاربر دارم. اگر این کاربر فکر میکند درج «وقت اضافه داشتن» از طرف دیگران توهین است که واقعا هم نیست به جای پروندهسازی برای دیگران و اثبات اینکه برای این جور کارها وقت اضافه دارد و به عبارت بهتر بیکار است، ویرایش مفید کند. مهدی عاطفراد به من در سال ۸۳ درباره زبانهایی که میدانم طنز مرغ و خروس نوشت و بعد منکر آن شد اما من رفتم سایت راهاندازی کردم و حالا هم در ویکیپدیا به زبانهای مختلف ویرایش میکنم. طنز زشتی که این فرد درباره من نوشت نه تنها باعث پسرفت من نشد بلکه باعث پیشرفت من شد. حالا هم که چیزی نشده. نظر من این است که کاربر بهزاد بیکار است و وقت اضافه زیاد دارد. او هم برود ویرایش مفید کند نه تنها به من و آقای کمیل بلکه به دیگران هم ثابت کند که ما اشتباه دربارهاش فکر میکنیم. این که کاری ندارد. به نفع ویکیپدیا هم هست. ترانه جوانبخت ۲ مارس ۲۰۰۹، ساعت ۰۳:۳۲ (UTC)
تقاضای رسیدگی به تخلفات خانم ترانه جوانبخت
درود بر شما. من- مهدی عاطفراد- شخصاً در صفحهی" ویکیپدیا: تابلوی اعلانات مدیران/ مارس ۲۰۰۹" تقاضای رسیدگی به تخلفات خانم ترانه جوانبخت را کرده و جزئیات این تخلفات را در آنجا توضیح دادهام. لطفاً به تقاضای من رسیدگی کنید.Atefrad ۲ مارس ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۵۳ (UTC)
Thank you
Dear Mardetanha,
Thank you for your kind and prompt response. I think that by now I have had enough of Meisam and his destructive behaviour; he should direct his "sensitivity" on other issues now, after having caused an enormous amount of destruction on the English Wikipedia (he demonstrably has no other contributions on English Wikipedia expect tagging the photographs ever uploaded by me for deletion; I therefore imagine that he just comes over to English Wikipedia, clicks on my "contributions", and then proceeds with tagging the photographs uploaded by me for deletion). It has occurred to me that he may be a "pan Turkist", hating everything that may be Iranian. Thus far I have not witnessed his "sensitivity" expressed elsewhere.
Lastly, please kindly in your future correspondences refer to me as "BF" - otherwise the whole thing gets into Google.
please Assume good faith , i know both of you and both of you are fully trusted and i am sure Meisam is not trying to stalk you.he has a very good knowledge of copyright issues and be sure it has nothing about being pan or bla bla.Thanks --♦مرد تنها♦ب ۳ مارس ۲۰۰۹، ساعت ۰۱:۳۷ (UTC) .
btw if you think it is needed you can remove my comment from your talk page or just let me know to delete that edit from your talk page ♦مرد تنها♦ب ۳ مارس ۲۰۰۹، ساعت ۰۱:۳۹ (UTC)
Dear Mardetanha,
Please delete whatever message that you wish to delete. Further, two days ago I left a relatively long message, addressed to Meisam
here. For reasons that I have indicated in the latter message, I find the actions by Meisam on the en.Wikipedia as treacherous and unforgivable (I do not mince my words, simply because I have lost my patience with him - ever since he has set his foot on en.Wikipedia, he has been involved in an orgy of destruction, time and time again - I am outraged at his utter mindlessness). He might have acted in good fate, but that is no consolation to me. People must contemplate the consequences of their actions before they consider to carry them out, and Meisam has proved to be extraordinarily callous with regard to things that really do matter.
آقا غرض از مزاحمت اين فايل را كه امروز بارگذاری كردند را ملاحظه بفرماييد ، به نظر من كه ناقض حق تكثيره(جسارتا اگر سری به فليكر بزنيد میبينيد كه حق تكثيرش قابل استفاده در ويكی نيست) ؛ به هر نحو من درخواست نذاشتم ، شما كه خودت استادی اقدام كن ببين داستان چيست.
آقا باعث شرمندگیها!!
---دوستدار (Dr.Nimaبحث ۴ مارس ۲۰۰۹، ساعت ۱۱:۵۲ (UTC))
سلام دکتر جان حق باشماست و نقض حقتکثیر هستش ، من برچسب زدم به تصویر اینطور کاربر معمولا یکی یا دوروز فرصت داره که عکس را درست کنه وگرنه حذف میشه.ارادت ♦مرد تنها♦ب ۴ مارس ۲۰۰۹، ساعت ۱۱:۵۵ (UTC)
بزرگواری ، زحمت کشیدی(Dr.Nimaبحث ۴ مارس ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۴۴ (UTC))
درود، لزوم توجه و دخالت حضرت شما در صورت تکرار سهباره! در این مقاله؛ (با توجه به توضیحات خلاصهویرایش) شبتان خوش--آبتین ۴ مارس ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۳۲ (UTC)
بهآفرید عزیز زحمتاش را کشید.--آبتین ۴ مارس ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۳۶ (UTC)
درود شرمنده که دیر دیدم ، اینجا مشغول بودم ♦مرد تنها♦ب ۴ مارس ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۴۰ (UTC)
دلیل محافظت چیست.من فقط یک ویرایش با توجه به منبع که بطور مشخص و گویا نشان دهنده انجام گرفتن این آمارگیری بصورت پژوهشی فقط در شهر تهران و یا استان تهران می باشد رو انجام دادم.و منبع دیگری هم به این مطلب افزوده بودم.--Axan.bulut ۴ مارس ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۴۹ (UTC)
درود بلوت جان ، من مقاله را بررسی نکردم ، اما لطفا دلایل خود را برای ویرایشتان در صفحه بحث مقاله بنویسید که بشود دقیقتر بررسی کرد. ♦مرد تنها♦ب ۴ مارس ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۵۱ (UTC)
دوباره سلام، 1 -دیروز در صفحه بحث مقاله (بخش - ما برتریم که چه) در مورد مطالب افزوده شده تکراری (در بخش ادبیات ترکی آذربایجانی این مطالب با لحن بهتری آورده شده است) بحث کوچکی رو نوشتم. ولی دوستان بحث منحرف کردند. 2 - در مورد آمارگیری هم در بحث مقاله (بخش- آمار قطعی نیست ، در منابع مختلف متفاوت است) توضیحات لازم قبلا توسط دوستان (الیستین و مانی) آورده شده است.بحث رو ببینید.--Axan.bulut ۴ مارس ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۲۶ (UTC)
مطلب کوتاهی در صفحه بحث مقاله نوشتم.دوستدار ♦مرد تنها♦ب ۴ مارس ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۳۴ (UTC)
حذف مطالب منبع دار
درود برجناب مرد تنها، دیدم مطالب منبع دار در مورد بیماری احمدی نژاد را باتوجه به ویکی پدیا جای شایعات نیست حذف کردید.موضوع بیماری توسط خود احمدی نژاد و مشاورش کلهر تائید شده استواشنگتن پست تعجب می کنم چگونه شما آن را شایعه می دانیدAli20 wiki ۵ مارس ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۳۶ (UTC)
هرکسی که سرفه کرد را در مقالهاش نمیآورد ، لطفا در جاهای که مقاله ضعف دارد کار کنید تا مطالب غیر دانشنامهای نامهم ♦مرد تنها♦ب ۵ مارس ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۳۸ (UTC)
الگو
سلام بر شما و خسته نباشید. سوالی از شما داشتم و اینکه این درست کار نمی کند. اگر ممکن است کمی توضیح دهید که این را چکار کنیم تا به خودش ارجاع ندهد. پیشاپیش ممنونم.Pastorals2007 ۵ مارس ۲۰۰۹، ساعت ۱۳:۰۹ (UTC)
درود الگوی شما اصلا پارمتر و اینها ندارد مثلا اینجا را بنگرید ♦مرد تنها♦ب ۵ مارس ۲۰۰۹، ساعت ۱۴:۳۴ (UTC)
حدس میزدم اینطوری است. این style و background و غیره و دستورالعمل آن در کجاست؟Pastorals2007 ۵ مارس ۲۰۰۹، ساعت ۱۴:۳۶ (UTC)
یک توصیههای کلی اینجا هست ، اما توصیه کلی من اینست بهترین راه یادگیری خلق الگوهای جدید ترجمه چندین الگوی ساده ، متوسط و پیچیده از ویکیپدیا انگلیسی است.دوستدار ابدی ♦مرد تنها♦ب ۵ مارس ۲۰۰۹، ساعت ۱۴:۴۰ (UTC)
ممنونم از راهنمایی.Pastorals2007 ۵ مارس ۲۰۰۹، ساعت ۱۴:۴۵ (UTC)
پرونده:Sakhteman-markazi-daneshgah-honar.jpg
سلام. پرونده فوق در مکانی گرفته شدهاست که عکاسی ممنوع میباشد. حکمش چیست؟ --آیدا ۷ مارس ۲۰۰۹، ساعت ۱۲:۴۲ (UTC)
اگر مطمئنید باید حذف بشود ♦مرد تنها♦ب ۷ مارس ۲۰۰۹، ساعت ۱۶:۳۹ (UTC)
مطمئنم. در و دیوار آن خیابان پر است از No Photo! --آیدا ۷ مارس ۲۰۰۹، ساعت ۱۶:۴۶ (UTC)
ممنون حذف شد ♦مرد تنها♦ب ۷ مارس ۲۰۰۹، ساعت ۱۶:۴۸ (UTC)
مشکل مونوبوکی، خواهش مونوبوکی!
مرد تنهای گرامی،
من مونوبوک خود را از شما برگرفتم (به بیان دقیقتر کل آن را copy و paste نمودم که از این راه هم pop up من فعال شد و هم کلی امکانات ویرایشی بهدستم آمد و هم آن برگهٔ زیرصفحهها و...) ولی از آنجا که به هر حال نیاز بود که همخوان با خواستهها و نیازهای خودم (بهویژه با در نظر گرفتن این مطلب که من مدیر نیستم) تغییراتی در آن دهم ؛ دکمههایی افزوده و دکمههایی بکاهم؛ در آن دست بردم که فرجام کار این شد.
ولی نمیدانم چه شد که پس از ذخیره و تُهینمودن «حافظهٔ پنهانی» دیدم که تمام تغییرات و تنظیمات اولیهای هم که از شما برگرفته بودم پریده و انگار نه انگار که من این همه بار مونوبوکم کردهام؛ نه دگمهٔ افزونی بر بالای جعبههای ویرایشم دیده میشود و نه حتی Pop up ی با نگاهداشتن موشواره بر پیوندها نمودار میگردد!!:( ...... سخن کوتاه، از آنجا که من این مونوبوک را از مال شما برگرفته بودم و نیز با توجه به اینکه برنامهنویسی HTML شما خوب است، خواستم ببینید میتوانید ایراد پیشآمده را حل کنید؟؟--یوشیچی تویوهارا ۸ مارس ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۰۸ (UTC)
راستش این مونوبوکها با تکیه بر Regex نوشته شدهاند و دارای پیچدگیها خاصی هستند مثلا کافی است شما دهها خط بنویسید و فقط یک نیمفاصله را اضافه بگذارید تا کار نکند.من بزودی(شاید در عید) تصمیم دارم به کمک تنی دیگر از دوستان به وضعیت آنها رسیدگی کنیم.باید منتظر ابزارهای نیمهاتوماتیک باشید ، در مورد سوالتان هم توصیه من اینست که فعلا همان مونوبوک من را کپی پیست کنید تا بعد.دوستدار ابدی ♦مرد تنها♦ب ۸ مارس ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۳۹ (UTC)
از پاسختان سپاسگزارم. ولی واقعاً بهنظر من این جور چیزها از ایرادهای مهم کل سامانهٔ ویکیپدیا (وکیمدیا)ست که باید بهصورت اساسی در کل این سامانه برطرف بشود... اینکه سامانه بخشی از کد نوشته شده را غلط بداند ولی حتی یک پیغام خطای خشک و خالی کوچک هم ندهد، واقعاً بسیار بد وناپذیرفتنیست:( یوشیچی تویوهارا ۸ مارس ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۱۸ (UTC)
خوب اینها قسمتهای غیر رسمی هستند و توسط کاربران در پرورژههای مختلف توسعهیافتهاند ♦مرد تنها♦ب ۸ مارس ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۲۱ (UTC)
درست است، هنگامی که آن مطلب را نوشتم (از بس تو ذوقم خورده بود) یک آن یادم رفته بود که كدهای JavaScript به ویکیمدیا مربوط نمیشوند و بیرون از محدودهٔ آن قرار دارند. یوشیچی تویوهارا ۹ مارس ۲۰۰۹، ساعت ۰۵:۲۴ (UTC)
Wikiwand in your browser!
Seamless Wikipedia browsing. On steroids.
Every time you click a link to Wikipedia, Wiktionary or Wikiquote in your browser's search results, it will show the modern Wikiwand interface.
Wikiwand extension is a five stars, simple, with minimum permission required to keep your browsing private, safe and transparent.