بحث:شیببر
From Wikipedia, the free encyclopedia
مشکل اینجاست که نویسندهی این مقاله به خودش اجازه داده که سرخود برای زبان پارسی یک واژهی جدید ابداع کند ... و یکمرتبه در زبان پارسی از دولت سر دانشمند سخاوتمندی دارای یک واژهی جدید میشویم.
- واژه شيبر از سوي فرهنگنويسان براي واژه انگليسي Liger برگزيده شده است. آن واژه انگليسي همكردي است از li(on)+(ti)ger و و برابر فارسي آن هم همكردي است از شير+ببر. بيشتر واژه هاي علمي نو از سوي افراد بنا بر نياز ساخته ميشوند. پس بايد همه دانشواژه ها را «سرخود» دانست و آنها را رد كرد؟ اگر با ساخت واژههاي تازه در فارسي مخالف باشيم زبان ما فقير و بيمايه خواهد شد و از ترجمه متنهاي انگليسي و غيره عاجز خواهيم شد.
رد کردن جدول تا شروع بحثها |
اینجا یک صفحهٔ بحث برای گفتگو پیرامون بهبود مقاله شیببر است. اینجا انجمن نیست که راجع به موضوعهای عمومی پیرامون موضوع مقاله گفتگو کنید. |
سیاستهای مقاله
|
یافتن منابع: گوگل (کتابها · اخبار · روزنامهها · آکادمیک · تصاویر آزاد · ارجاعات وپ) · اخبار آزاد · جیاستور · نیویورک تایمز · کتابخانه وپ |
این مقاله با درجه کیفیت ابتدائی و اهمیت متوسط دارای امتیاز ۱٬۲۰۲ در ویکیپروژه نسخهٔ آفلاین است.
جزئیات بیشتر
|
این مقاله عضو ویکیپروژههای زیر است: | ||||||||||||||||||||||||||||
|
--ماني ۱۱:۴۹, ۲۷ دسامبر ۲۰۰۴ (UTC)
- مگر هر کاری در زبان انگلیسی کردند ما هم باید مانند میمون فورا تقلید کنیم؟ زبان پارسی این قابلیت را دارد که کسی با اصول درست زبانشناسی یک واژه جدید پدید بیآورد. برای نمونه هنگامی که فرهنگستان زبان واژه "بسامد" را برای "frequency" میسازد این یک ساخت درست، بجا، اصولی و حساب شده است. این زیبایی و در عبن حال توانایی زبان پارسی را میرساند. اما این دلیل نمیشود که هر بیسواد و نیمسوادی به خودش اجازه بدهد که درجا، خودسرانه، و تازه در این مورد بخصوص با یک تقلید و الگو برداری از اصلی که حتی خود آن اصل از نظر ساختار آبکی است، آن هم از یک زبان بیگانه، برای زبان پارسی واژه سازی کند.
- چرا از ساختار این کلمه در زبان انگلیسی تقلید نکنیم؟ بنده خودسرانه این کار را کردهام و نیازی هم ندارم میزان دانشام را به تائید شما برسانم. اگر معتقدید نامانوس است یا پیشنهاد بهتری دارید مطرح کنید. به هرحال فرهنگستان زبان فارسی از خودش نیرویی ندارد، ما هستیم که با استفاده از کلمات آنها را وارد زبان میکنیم. حالا هم که اعضای آن راجع به این حیوان تصمیمی نگرفته اند و اگر هم گرفته بودند باز لزوما رایج نمیشد. دقت کنید که همین کندی فرهگستان در زمان ما باعث شده است درصد بسیار پایینی از توصیههایش وارد زبان روزمره شوند.
- حالا توصیهی شما چیست؟ همان «لایگر» را استفاده کنیم، یا چشمانمان را بر وجود چنین جانوری ببندیم و جستار را پاک کنیم؟ کاوه ۰۲:۱۴, ۲۸ دسامبر ۲۰۰۴ (UTC)
- از شیبر استفاده کنیم خیلی بهتر است تا باز یک واژه خارجی وارد زبانمان کنیم.
--212.238.143.99 ۰۸:۱۵, ۲۸ دسامبر ۲۰۰۴ (UTC)
اگر از آمیزش شیر نر و ببر ماده "شیبر" پدید میآید، پس حتما از آمیزش ببر نر و شیر ماده هم "بشیر" پدید میآید!! قاه قاه قاه من یک همکلاسی داشتم بیچاره نامش "بشیر" بود. حالا چند پیشنهاد:
گشغال = جانوری است که از آميزش گرگ نر و شغال ماده پديد ميآيد شغرگ = از آميزش شغال نر و گرگ ماده بزفند = از آميزش بز نر و گوسفند ماده هزارچنگ = از آميزش هزارپا و خرچنگ ايرکايی = فردی که پدرش ايرانی و مادرش آمريکايی است آمرانی = پدر آمريکایی و مادر ايرانی .....
- خیر بشیر مطابق نمونه نیست، ببیر درست است. به هرحال، هرکدام از دوستان که پیشنهاد سازنده ای دارند می توانند مطرح کنند. من تعصب خاصی روی موضوع ندارم. کاوه ۲۳:۲۸, ۲۸ دسامبر ۲۰۰۴ (UTC)
- به نظر میرسه آقای کاوه حالا که معلوم شده که این مقاله از اول مسخره بوده، بجای اینکه از لجاجت و بیفکری خودش مرد و مردانه پوزشخواهی کند و علنا و با شهامت بگوید اشتباه کرده، میخواهد همه آثار اشتباه و بیفکریش را خیلی ساده پاک کند. ولی بنظر من خوبه که این را برای درس عبرت نگه داریم چون شخصی بروشنی نوشته بود مگر تا دیگران هر کاری کردند ما هم باید بلافاصله و بدون فکر مثل میمون آن را نقلید کنیم؟
- درضمن بسیار مهم است که این بحث حداقل تا مدتی همینجا بماند چون بروشنی نشان میدهد آقای مانی از خودش الکی حرف در میارد که هدف خودش را به کرسی بنشاند. نوشته بود "واژه شيبر از سوي فرهنگنويسان براي واژه انگليسي Liger برگزيده شده است." درصورتیکه چنین جانوری اصلا وجود ندارد و این مقاله از ابتدا در ویکی پدیای انگلیسی یک شوخی بود.
- دوست بینام، این مقاله شوخی نیست. در ویکی انگلیسی هم فردی شتابزده چنین ادعایی کرد و خودش بعد خجل شد. آیا شما حاضرید به خاطر لجاجت و بیفکری خود مانند یک انسان منطقی پوزش بخواهید؟ کاوه ۱۳:۰۲, ۳۱ دسامبر ۲۰۰۴ (UTC) بحث در ویکی انگلیسی پیرامون وجود شیبر کاوه ۱۳:۱۲, ۳۱ دسامبر ۲۰۰۴ (UTC)
دوست گرامي بي نام ميگويند اين جانور وجود ندارد و آن مقاله شوخي بوده. اگر واژه Liger را در گوگل تايپ كنيد 171.000 نتيجه بدست ميآيد و همه گونه اطلاعات راجع به اين جانور بدست ميآوريد براي نمونه سري به اين تارنما بزنيد:(تارنمای يكي از باغوحشهايي كه در آن شيبر دارند): http://www.sierrasafarizoo.com/animals/liger.htm بد نيست بدانيد كه سالهاست كه زبانهاي دنيا به گستردگي از روش همآميزي (blending) واژه ها استفاده ميكنند و اين يكي از راه هاي بسيار معمول و درست واژهسازي در زبانهاست. مثلآ واژه هايcyborg، weblog، (سرخپوست آمريكايي) amerindian و هزاران واژه ديگر به همين شيوه ساخته شده اند. فرهنگستان زبان فارسي هم واپسگرايي و درجا زدن را كنار گذاشته و به اهميت نوينسازي زبان فارسي پي برده و از همين روش همآميزي بخوبي بهره ميگيرد. مثلآ واژه رزمايش (مانور) كه بتازگي تصويب شده از همآميزي رزم+آزمايش و به معني آزمايش رزمي است. واژه هاي دوشفنگ، پيشفنگ، پافنگ (تفنگ بر پا)، هوانيروز (نيروي هوايي نيروي زميني) و ... هم كه همگي از مصوبات فرهنگستان بوده اند به همين روش پديد آمده اند. روش همآميزي مورد تصويب و تأئيد همه فرهنگستانهاي زبان جهان از جمله فرهنگستان زبان فارسي است. اگر دوست بي نام ما با اين روش زبانشناختي مشكل دارند بهتر است به فرهنگستانها اعتراض كنند. ما تنها روشهاي تصويب شده را اعمال ميكنيم. --ماني ۱۱:۵۳, ۳۱ دسامبر ۲۰۰۴ (UTC)
- این بقول شما blending هیچ از نظر زبانشناسی اعتبار ندارد. هرچیزی که رایج شد که لزوما درست و معتبر نسیت. بنظر میرسد شما هر شاهد و نمونه ای که در گوگل و یا هر صفحه وب در گوشه ای از فضای بیپایان اینترنت بتوانید پیدا کنید، همان برای شما کافیست تا آن را معتبر محسوب کنید. در مورد نمونه هایی هم که آوردید اولا ساختار weblog با ساختار cyborg کاملا جداست. اولی یک ترکیب است و درست است. دومی یک تلفیق بی مسمی و غلط است که با ناقص کردن دو واژه و چسباندن دو عضو ناقص و بیمعنی آن دو واژه پدید آمده. در مورد «رزمایش»، فکر میکنم هر فارسی زبانی، حتی یک کودک دبستانی، بنواند بفهمد که این واژه هست "رزم + آیش" مانند «همایش» و کوچکترین ربطی به واژی «آزمایش» ندارد. یعنی «عمل به رزم آمدن» هرچند که در عمل رزمایش تمرین و آزمایش انجام میپذیرد. با حساب شما حتما «همایش» هم یعنی «جمع شدن برای آزمایش» !!
- خوب دوست گرامی، شما که اینقدر بر زبانشناسی احاطه دارید چرا به ویکی یاری نمیرسانید؟ انتقاد مهم است، اما پیشنهاد هم بد نیست. به نظر میرسد که با ویرایش صفحات هم آشنایی کافی دارید، چرا چند مقاله نمینویسید؟ ۴ نفر و نصفی فعال علاقهمند در اینجا حضور دارند، بهتر نیست شما هم یاری برسانید؟ با کینه که نه ما به جایی میرسیم نه شما. کاوه ۱۳:۱۹, ۳۱ دسامبر ۲۰۰۴ (UTC)
- همينطور است كه آقا كاوه گفت. ايراد بافتن و با لحن عصبي حرف زدن كاري ندارد. سازندگي است كه همت ميخواهد. منتظر همياري مثبت دوست بي نام هستيم.
براي همآميز بودن واژه رزمايش هم به خبرنامههاي فرهنگستان مراجعه كنيد. در آنجا اين مورد به خوبي توضيح داده شده. بجاي اين بحث بيهوده ميتوانستيم شش هفت نوشتار به ويكيپدياي فارسي بيفزاييم. حيف از زمان تلف شده. --ماني ۱۴:۱۱, ۳۱ دسامبر ۲۰۰۴ (UTC)
به نظر من ریشه ی این بحث، یک بحث بسیار مهم تر است و آن این که اختیارات فرد در اضافه کردن واژه به زبان تا چه اندازه است؟ آیا همین که یک فرد با ترکیب چند واژه ی زبان فارسی، یک لغت بسازد، آیا کافی است تا آن واژه را واژه ای فارسی بدانیم یا این که یک واژه متعلق به زبانی شود، فرایند پیچیده تری را می طلبد؟ آیا صرف این که یک «روش» در فرهنگستان برای لغت سازی استفاده می شود، می تواند به ما اجازه دهد که این «روش» را در هر جا پیاده کنیم؟ این بحث ها از آن جهت مهم است که این جا یک دانشنامه ی زبان فارسی است و طبعاً نیاز به معادل سازی لغت است، در جاهایی که قبلا معادلی برای لغت ساخته نشده.
نظر بنده (البته بنده هیچ «احاطه ای بر زبانشناسی» ندارم) این است که یک فرد و حتی یک نهاد (مثل فرهنگستان) حق ندارد چیزی را بر زبان تحمیل کند، بلکه زبان به خودی خود، به سمت و سویی که باید، حرکت می کند. لغات جدید ساخته می شوند و لغات مهجور حذف می شوند و این فرایند، مستند به فرد یا نهاد خاصی نیست، بلکه اهل زبان در حقیقت انتخاب می کنند که چه ساختارها و لغاتی را حذف و اضافه کنند. من (به عنوان یکی از اهل زبان، نه به عنوان یک زبانشناس) با نهادی مثل فرهنگستان، شدیداً مخالفم. فکر نکنم کسی حق داشته باشد بر زبان مردم (که رابطه ی تنگاتنگی با فکر مردم دارد) حکومت اجباری کند.
و باز به نظر من، بهتر است در مواردی مثل این مورد، به جای واژه سازی، از همان واژه ی انگلیسی یا عربی یا هر زبان دیگری استفاده کنیم. خصوصاً این که خیلی وقت ها این لغت های زبان اصلی، خیلی رایج تر و آشناترند تا واژه های عجیب و غریب خود ساخته. ضد درویش خان (بحث) ۱۲ ژوئیهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۸:۲۶ (UTC)