From Wikipedia, the free encyclopedia
ببر سیبری (نام علمی: Panthera tigris altaica) یا ببر آمور زیرگونهای از ببر بومی خاور دور روسیه، شمال شرقی چین[1] و کره شمالی است[2] که زمانی در سرتاسر کره قرار داشت اما در حال حاضر بیشتر در منطقه کوهستانی سیخوته-آلین در جنوب غربی استان سرزمین پریمورسکی در شرق دور روسیه ساکن است. در سال ۲۰۰۵، ۳۳۱ تا ۳۹۳ ببر سیبری بالغ و نابالغ در این منطقه وجود داشت با جمعیت در حال افزایش در حدود ۲۵۰ قلاده. این جمعیت بیش از یک دهه به دلیل تلاشهای حفاظتی شدید ثابت ماند اما بررسیهای جزئی انجامشده پس از سال ۲۰۰۵ نشان دادند که جمعیت ببرهای روسیه رو به کاهش است.[3] سرشماری اولیهای که در سال ۲۰۱۵ انجام شد، نشان داد که جمعیت ببرهای سیبری به ۵۴۰-۴۸۰ قلاده در خاور دور روسیه، افزایش یافته است.[4][5] این امر حتی با یک سرشماری دقیقتر ادامه یافت که نشان داد در روسیه ۵۶۲ قلاده ببر سیبری وحشی وجود دارد.[6] تا سال ۲۰۱۴، حدود ۳۵ قلاده ببر در منطقه مرزی بینالمللی بین روسیه و چین تخمین زده شدند.[7]
ببر سیبری | |
---|---|
ببر سیبری نر در باغوحش لایپزیگ | |
وضعیت حفاظت | |
ردهبندی علمی | |
فرمانرو: | جانوران |
شاخه: | طنابداران |
رده: | پستانداران |
راسته: | گوشتخواران |
تیره: | گربهسانان |
زیرخانواده: | پلنگیان |
سرده: | پلنگمانندها |
گونه: | Panthera tigris |
زیرگونه: | P. tigris altaica |
نام سهبخشی | |
Panthera tigris altaica | |
زیستگاه ببر سیبری در سال ۱۸۰۰ (صورتی و سرخ) و سال ۲۰۱۰ (سرخ) |
ببر سیبری از نظر ژنتیکی به ببر منقرض شده مازندران نزدیک است. نتایج یک مطالعه جغرافیای تبارزایی با مقایسهی دیانای میتوکندریایی ببرهای مازندران و ببرهای سیبری، نشان میدهد که جد مشترک ببرهای سیبری و مازندران، از شرق چین، از طریق کریدور جاده گانسو-جاده ابریشم، آسیای مرکزی و سپس سیبری را به سمت شرق میروند. زیرگونههای ببر سیبری و ببر مازندران شمالیترین زیرگونهها در سرزمین اصلی آسیا بودند.[8][9] ببر سیبری همچنین با توجه به مناطقی که جمعیتهای آن در آنجا زندگی میکردند، با نامهای «ببر آمور»، «ببر منچوری»، «ببر کره ای» و «ببر اوسوری» نیز نامیده می شد.
گونههایی که شکار ببر هستند شامل سمدارانی مانند واپیتی منچوری (Cervus canadensis xanthopygus)، آهوی ختن سیبری (Moschus moschiferus)، گورال دمدراز (Naemorhedus caudatus)، موس (Alces alces)، شوکای سیبری (Capreolus dekaergus) (Cervus nippon) و گراز وحشی (Sus scrofa) هستند و گاهی نیز شامل خرس سیاه آسیایی (Ursus thibetanus) و خرس قهوهای (Ursus arctos) هم میشوند. آنها حتی طعمههای کوچکتری مانند خرگوشهای اهلی و خرگوشهای صحرایی و حتی ماهی آزاد را هم شکار میکنند.[10][11] مدفوعهای آنها در امتداد مرز بین روسیه و چین در نوامبر ۲۰۱۴ تا آوریل ۲۰۱۵ جمعآوری شد. ۱۱۵ نمونه از مدفوعها از ۹ ببر، حاوی بقایای گراز وحشی و گوزن بود.[12] بین ژانویه ۱۹۹۲ و نوامبر ۱۹۹۴، ۱۱ ببر دستگیر شدند و بر روی آنها دورسنجی نصب شد تا به مدت ۱۵ ماه، در دامنههای شرقی رشته کوه سیخوته-آلین تحت نظارت قرار بگیرند. نتایج این مطالعه نشان میدهد که جمعیت زیاد آنها ارتباط نزدیکی با جمعیت زیاد واپیتی منچوری دارد. درحالی که در دسترس بودن گراز وحشی دلیل قانع کنندهای برای تعداد ببر نبود. اگرچه آنها آهوی ختن سیبری و گوزن سیکا را نیز شکار میکنند اما ارتباط جمعیت زیاد این گونهها با جمعیت ببرها کم بود. فراوانی زیستگاههای گونههای مهمی که طعمه ببر هستند، بهترین و منطقیترین دلیل برای فراوانی ببر بود.[11] نتایج یک مطالعه سه ساله بر روی ببرهای سیبری نشان میدهد که میانگین فاصله بین کشتار آنها و مصرف تخمینی طعمه در فصول مختلف متفاوت است. در طول سالهای ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۲، سه ببر بالغ هر ۷ روز در تابستان طعمه خود را میکشتند و به طور متوسط روزانه ۷.۸۹ کیلوگرم گوشت مصرف میکردند. در زمستان طعمههای بزرگتر را میکشتند. هر ۵ تا ۷ روز یکبار، شکار میکردند و به طور متوسط روزانه ۱۰ کیلوگرم (۲۳ پوند) گوشت مصرف میکردند.[13]
در پی کاهش جمعیت ببرهای دارای ردیاب از سال ۱۹۴۴ تا ۱۹۵۹، ۳۲ مورد از حمله ببرهای آمور به خرس قهوهای اوسوری (Ursus arctos lasiotus) و خرس سیاه اوسوری (U. thibetanus ussuricus) در خاور دور روسیه ثبت شد و بقایای خرسها از جمله موهای خرس، در این منطقه یافت شد. چندین نمونه ببر نشان میدهند، ببرها به خرسهای سیاه کمتر از خرسهای قهوهای حمله میکنند زیرا خرسهای سیاه در زیستگاههای بازتر زندگی میکنند و قادر به بالا رفتن از درختان نیستند. در همان زمان، چهار مورد کشتار ببرهای ماده و تولههای آنها توسط خرس قهوهای گزارش شد و اینها هم به دلیل اختلاف بر سر طعمه و هم برای دفاع از خود اتفاق میافتادند. همچین ببرها عمدتاً از چربیهای خرس مانند پشت، ژامبون و کشاله ران تغذیه می کنند.[9]
نتایج تجزیه و تحلیل ژنتیکی ۹۵ نمونه ببر سیبری وحشی از روسیه نشان داد که تنوع ژنتیکی آنها بسیار کم است و این مشکل بزرگی است زیرا بیش از ۹۰ درصد جمعیت ببر سیبری در منطقه کوه سیخوته آلین زندگی می کنند و تنها ۱۰ درصد از آنها در جنوب غربی استان پریمورسکی زندگی میکنند.[14] در زمستان ۲۰۰۷-۲۰۰۶، شکار غیرقانونی، دلیل این تنوع ژنتیکی کم شناسایی شد.[15] شکار غیرقانونی ببرها و گونههای وحشی دیگری که طعمه آنها هستند، به عنوان عاملی برای کاهش جمعیت در نظر گرفته میشوند. در منطقه حفاظت شده ملی هوانگ نی هه در شمال چین، شکارچیان غیرقانونی دامهای زیادی برای شکار ببرها میگذارند و این درحالی است که پرسنل کافی برای گشتزنی در این منطقه ۷۵ کیلومتر مربعی (۲۹ مایل مربع) در طول سال وجود ندارد.[16]
پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، جنگلزدایی غیرقانونی و رشوه دادن به محیطبانان برای شکار غیرقانونی ببرهای سیبری، شکار آنها بسیار آسان شد. از طرفی، شکارچیان محلی به یک بازار پر سود چینی که قبلاً بسته شده بود دسترسی داشتند و همهی اینها، جمعیت ببرهای منطقه را در معرض خطر انقراض قرار داد.[17] در حالی که بهبود در اقتصاد محلی منجر به سرمایهگذاری برای کمک به تلاشهای حفاظت شده است، افزایش فعالیت های اقتصادی منجر به افزایش جنگلزدایی شده است. مانع اصلی بقای ببر، قلمرو عظیمی است که ببرها به آن نیاز دارند. تا ۴۵۰ کیلومتر مربع (۱۷۰ مایل مربع) برای یک ببر ماده و خیلی بیشتر از آن برای یک ببر نر مورد نیاز است.[18] ببر سیبری زمانی در شبه جزیره کره بسیار زیاد بود[9] اما در طول دوره استعمار ژاپن بر کره بین سالهای ۱۹۱۰ و ۱۹۴۵، منقرض شد.[19]
ببرها در فهرست قرمز کنوانسیون بینالمللی تجارت گونههای جانوری و گیاهی وحشی در حال انقراض گنجانده شدهاند و تجارتهای بینالمللی آنها ممنوع است. تمامی ایالتهایی که منطقه زیست ببر و کشورهایی که دارای بازار مصرف آنها هستند، تجارت داخلی را نیز ممنوع کردهاند.[20] در چهاردهمین کنفرانس اعضای CITES در سال ۲۰۰۷، موضوع اقدامات اجرایی قویتر و همچنین پایان دادن به پرورش ببر مطرح شد.[21] در سال ۱۹۹۲ پروژه ببر سیبری با هدف ارائه تصاویری جامع از بومشناسی ببر آمور و نقش ببرها در خاور دور روسیه از طریق مطالعات علمی تأسیس شد. با مجهز کردن ببرها به قلادههای رادیویی، ساختار اجتماعی، عادات غذایی، تولید مثل، مرگ و میر و ارتباط آنها با سایر ساکنان اکوسیستم از جمله انسان، مورد بررسی قرار می گیرد. این گردآوری دادهها به حداقل تهدید رساندن شکارهای غیرقانونی کمک کند. پروژه ببر سیبری در افزایش ظرفیت محلی برای رسیدگی به درگیری انسان و ببر و همکاری با تیم واکنش ببر (بخشی از بازرسان ببر دولت روسیه که به تمام درگیری های ببر و انسان رسیدگی میکند) نقش داشته است. با ادامه توسعه پایگاه دادههای بزرگ درمورد بومشناسی و حفاظت از ببر با هدف ایجاد یک طرح جامع حفاظت از ببر سیبری و آموزش نسل بعدی زیستشناسان و محیطبانان برای حفاظت از حیاتوحش روسیه[22] در اوت ۲۰۱۰، چین و روسیه توافق کردند که حفاظت و همکاری در مناطق حفاظت شده در یک منطقه فرا مرزی برای ببرهای آمور را افزایش دهند. چین مجموعه ای از کمپین های آگاهی عمومی، از جمله جشن اولین روز جهانی ببر در ژوئیه ۲۰۱۰، و انجمن بین المللی حفاظت از ببر و جشنواره فرهنگی ببر آمور چین در اوت ۲۰۱۰ انجام داده است.[23]
با نگاهی به یافتههایی که مبنی بر این هستند که ببر آمور نزدیکترین خویشاوند ببر کاسپین است، بحثهایی درباره این موضوع مطرح شده است که آیا ببر آمور میتواند زیرگونه مناسبی برای احیای ببر کاسپین در مکانی امن در آسیای مرکزی باشد یا خیر. در ابتدا آمودریا به عنوان یک محل مناسب برای این پروژه پیشنهاد شد. یک مطالعه امکان سنجی برای بررسی اینکه آیا این منطقه مناسب است و آیا چنین ابتکاری از سوی تصمیم گیرندگان مربوطه مورد حمایت قرار میگیرد، آغاز شد. یک جمعیت ببر (در حدود ۱۰۰ قلاده) حداقل به ۵۰۰۰ کیلومتر مربع (۱۹۰۰ مایل مربع) که بخش بزرگی از یک زیستگاه باشد به یک مجموعه از طعمههای غنی نیاز دارد. چنین زیستگاهی در حال حاضر در آمودریا موجود نیست و بنابراین در کوتاه مدت نمی توان آن را فراهم کرد. بنابراین، این منطقه پیشنهادی حداقل در این مرحله از پروژه، برای احیا نامناسب است.[24]
دومین مکان ممکن برای احیای ببر کاسپین در قزاقستان، رود ایلی در لبه جنوبی دریاچه بلخاش است. این رود بین بیابان ساریاسیک-آتیراو و صحرای تائوقوم واقع شده است و تالاب بزرگی به مساحت حدود ۸۰۰۰ کیلومتر مربع (۳۱۰۰ مایل مربع) را تشکیل می دهد. از آنجایی که رودخانه ایلی تا سال ۱۹۴۸ پناهگاه ببر منقرض شده مازندران بود، احیای ببر سیبری در این مکان پیشنهاد شده است. جمعیت زیادی از گرازهای وحشی در باتلاق های این رودخانه زندگی میکنند. احیای آهوی بخارا که زمانی طعمه مهمی برای ببرها بود، نیز در دستور کار است. از این رو رودخانه ایلی به عنوان مکان مناسبی برای احیا در نظر گرفته می شود.[25] در سال ۲۰۱۰، روسیه دو ببر سیبری اسیر را با دو قلاده پلنگ ایرانی با دولت ایران مبادله کرد، زیرا گروههای حفاظت از حیاتوحش هر دو کشور بر سر احیای این حیوانات در طبیعت طی پنج سال آینده توافق کردند. این موضوع بسیار بحث برانگیز است زیرا تا کنون تنها ۳۰ درصد از این پروژه ها موفق شدهاند. علاوه بر این، ببر سیبری از نظر ژنتیکی با ببر کاسپین یکسان نیست.[26] یک مشکل دیگر، تفاوتهای آب و هوایی است زیرا دمای ایران بیشتر از سیبری است.[27] احیای گونههای عجیب و غریب به یک زیستگاه جدید میتوانند باعث صدمات جبران ناپذیری شوند. در دسامبر ۲۰۱۰، یکی از این دو ببرها، در باغ وحش ارم تهران درگذشت. با این وجود، این پروژه مدافعان خود را دارد و ایران با موفقیت دوباره گوزن زرد ایرانی و مرال را احیا کرده است. در سال ۲۰۰۵، احیای ببر به عنوان بخشی از پروژه بازسازی در پارک پلیستوسن در حوضه رود کولیما در شمال یاقوتستان در روسیه برنامهریزی شد، به شرط اینکه جمعیت گیاهخواران در این مکان به اندازهای رسیده باشد که احیای شکارچیان بزرگ را تضمین کند.[28][29]
ببر سیبری به ندرت آدمخوار میشود.[9][17] موارد متعددی از حمله ببر به انسانها در قرن نوزدهم ثبت شد که معمولاً در آسیای مرکزی به استثنای ترکمنستان، قزاقستان و خاور دور رخ میداد. ببرها از نظر تاریخی به ندرت خطرناک تلقی میشدند مگر اینکه تحریک به حمله میشدند، اگرچه طبق گزارشها، یک ببر زنی را که هیزم جمع آوری میکرد و یک افسر نظامی غیرمسلح را هنگام عبور از میان بیشه های نی کشت. همچنین حمله به چوپانان در پایین دست ایلی ثبت شده است. در خاور دور، در اواسط تا اواخر قرن ۱۹، حملات به مردم ثبت شد. در سال ۱۸۶۱ در رودخانه Tsymukha، ببرها ۲۱ مرد را کشتند و ۶ نفر را مجروح کردند. در استان جیلین چین، ببرها به کالسکهها حمله میکردند و گهگاه حتی وارد کابینها میشدند و بزرگسالان و کودکان را بیرون میکشیدند.[9]
طبق گزارش اداره پلیس ژاپن در کره، در سال ۱۹۲۸ یک ببر یک انسان را کشت، در حالی که پلنگ سه نفر، گراز وحشی چهار نفر و گرگ ها ۴۸ نفر را کشتند.[30] همچنین شش مورد از حملات وحشیانه که منجر به انسان خواری شد، در روسیه در قرن بیستم ثبت شد. با این حال، حملات تحریکآمیز بیشتر اتفاق میافتند که معمولاً نتیجه تلاشهای ناموفق برای گرفتن آنهاست. در دسامبر سال ۱۹۹۷، یک ببر آمور مجروح به دو نفر حمله کرد و آنها را کشت. هر دو حمله در دره رودخانه بیکین رخ داد. گروه ضربت ضد شکار غیرقانونی بازرسی ببر هر دو مرگ را بررسی کرد، ببر را ردیابی کرد و آن را کشت.[31] در ژانویه ۲۰۰۲، مردی در یک جاده کوهستانی دورافتاده در نزدیکی هانچون در استان جیلین چین، در نزدیکی مرزهای روسیه و کره شمالی مورد حمله یک ببر قرار گرفت. او دچار آسیب شدیدی شد اما توانست زنده بماند. وقتی او به دنبال مراقبت های پزشکی بود، داستان او باعث ایجاد سردرگمی شد زیرا ببرهای سیبری به ندرت به انسان ها حمله میکنند. بررسی صحنه حمله نشان داد که گوشت گوزن خامی که این مرد حمل می کرد، توسط ببر دست نخورده باقی مانده بود. مقامات به این مرد به عنوان یک شکارچی غیرقانونی که باعث تحریک این حمله شده بود مشکوک بودند.[32] صبح روز بعد، دیده شدن ببر توسط مردم محلی در امتداد همان جاده گزارش شد و یک ایستگاه تلویزیونی محلی جستجویی در محل حادثه انجام داد. این گروه، ردپای ببر و رد خون را در برف پیدا کردند و تقریباً ۲۵۰۰ متر آنها را دنبال کردند تا بتوانند نگاهی اجمالی به حیوان بیندازند. به زودی، ببر دیده شد که به آرامی جلوتر از آنها می چرخید. هنگامی که تیم تلاش میکرد برای دید بهتر دوربین نزدیکتر شود، ببر ناگهان حمله کرد و باعث شد که چهار نفر با وحشت فرار کنند.[33] حدود یک ساعت پس از آن برخورد، ببر در همان جاده به یک زن ۲۶ ساله حمله کرد و او را کشت. مقامات با کمک بولدوزر جسد زن را پیدا کردند. بعد از آن، یک ببری که در ۲۰ متری دراز کشیده بود پیدا شد. این ببر ضعیف شده بود و به سختی زنده بود.[34] اما با موفقیت آرام شد و برای معاینه منتقل شد. نتایج نشان میداد ببر کم خون بوده و توسط دام شکارچی که یک سیم بوده است، دور گردنش عمیقا تا مهرهها بریده شده و نای و مری را قطع کرده است. با وجود جراحی گسترده توسط تیمی از دامپزشکان، ببر بر اثر عفونت زخم مرد.[35][36] تحقیقات بعدی نشان داد که اولین قربانی این ببر، یک شکارچی غیرقانونی بود که چندین تله گذاشت و هم ببر و هم یک آهو را به دام انداخت.[37] این مرد بعداً به دلیل شکار غیرقانونی و آسیب رساندن به گونههای در حال انقراض، متهم به دو سال حبس در زندان شد.[38] پس از آزادی از زندان، به پاکسازی جنگل از دام های قدیمی پرداخت.[39] در یک حادثه در باغ وحش سانفرانسیسکو در دسامبر ۲۰۰۷، یک ببر از قفس فرار کرد و یک بازدیدکننده را کشت و دو نفر دیگر را مجروح کرد. این حیوان مورد اصابت گلوله پلیس قرار گرفت. این باغ وحش به دلیل گذاشتن حصار ۱۲.۵ فوت (۳.۸ متر) در اطراف محوطه ببرها به طور گسترده مورد انتقاد قرار گرفت در حالی که استاندارد بینالمللی همهی باغ وحشها ۱۶ فوت (۴.۹ متر) است. باغ وحش مجددا یک مانع بلندتر که بالای آن یک حصار برقی قرار داشت، برپا کرد.[40] نگهبانان باغ وحش در استان آنهوئی و شهرهای شانگهای و شنژن در سال ۲۰۱۰ مورد حمله قرار گرفتند و کشته شدند.[41] در ژانویه ۲۰۱۱، یک ببر به یک راننده اتوبوس درحالی که اتوبوس را پارک کرده بود و از آن پیاده شده بود، در استان هیلونگجیانگ حمله کرد و او را کشت. مقامات پارک گزارش دادند که راننده اتوبوس با ترک وسیله نقلیه برای بررسی وضعیت اتوبوس، دستورالعمل های ایمنی را نقض کرده است.[42] در سپتامبر ۲۰۱۳، یک ببر یک نگهبان باغ وحش را در باغ وحشی در غرب آلمان پس از اینکه کارگر فراموش کرد در طول زمان غذا خوردن در قفس را قفل کند، کشت.[43] در ژوئیه ۲۰۲۰، یک ببر ماده به یک باغ وحش ۵۵ ساله در باغ وحش زوریخ در سوئیس حمله کرد و او را کشت.[44]
نام انگلیسی «ببر سیبری» توسط جیمز کاولز پریچارد در دهه ۱۸۳۰ میلادی ابداع شد.[45] نام ببر آمور در سال ۱۹۳۳ برای ببرهای سیبری کشته شده در رود آمور برای نمایشگاهی در موزه تاریخ طبیعی آمریکا به کار رفت. مردمان تونگوز ببر را یک موجود نزدیک به خدا می دانستند و اغلب از آن به عنوان "پدربزرگ" یا "پیرمرد" یاد میکردند. مردمان نانای به آن «امبا» میگویند. منچوها ببر سیبری را هو لین، پادشاه می دانستند. از آنجایی که ببرها روی پیشانی خود علامتی دارند که شبیه یک حرف چینی به معنی "شاه" (به چینی: 王؛ پینیین: Wáng) یا "امپراتور بزرگ" است، مورد احترام مردم اودگه و چین است.[9]
Seamless Wikipedia browsing. On steroids.
Every time you click a link to Wikipedia, Wiktionary or Wikiquote in your browser's search results, it will show the modern Wikiwand interface.
Wikiwand extension is a five stars, simple, with minimum permission required to keep your browsing private, safe and transparent.