اُنوره دو بالزاک(به فرانسوی:Honoré de Balzac) (زادهٔ ۲۰ مه ۱۷۹۹ – درگذشتهٔ ۱۸ اوت ۱۸۵۰) نویسندهٔ نامدار فرانسوی بود که او را پیشوای مکتب واقعگرایی اجتماعی میدانند.
اطلاعات اجمالی اُنوره دو بالزاکانوره دو بالزاک, زادهٔ ...
اُنوره دو بالزاک
انوره دو بالزاک
تصویر اصلاحشده بالزاک به روش داگرئوتایپ در سال ۱۸۴۲
«کمدی انسانی» نامی است که بالزاک برای مجموعه آثار خود که حدود ۹۰ رمان و داستان کوتاه را دربرمیگیرد برگزیدهاست. توصیفات دقیق و گیرا از فضای حوادث و تحلیل نازکبینانه روحیات شخصیتهای داستان بالزاک را به یکی از شناختهشدهترین و تأثیرگذارترین رماننویسان دو قرن اخیر تبدیل کردهاست.
بالزاک در خانوادهای میانهحال در شهر تور، فرانسه به دنیا آمد. در هشتسالگی به مدرسهای شبانهروزی در وندم فرستاده شد، اما در ۱۸۱۳ مدرسه را ترک کرد و سال بعد همراه با خانواده راهی پاریس شد. در ۱۸۱۹ در رشته حقوق مدرک گرفت، اما بهرغم خواست خانواده بر آن شد تا به ادبیات بپردازد.
در ابتدای راه، تحت تأثیر والتر اسکات و اقتضای جامعهٔ درگیر گذار پس از سقوط حکومت ناپلئون، بالزاک شروع به نوشتن رمانهای تاریخی عامهپسند کرد؛ رمانهایی که خود بعدها از آنها به عنوان «مزخرفات ادبی» یاد کرد. در این دوران سخت با زنی به نام لور دو برنی آشنا شد. این زن که بیش از بیست سال از او بزرگتر بود، در زندگی بالزاک نقش مادر و نیز معشوقه را ایفا کرد. وی از بالزاک حمایتهای مادی و معنوی فراوان کرد و محبتی را که بالزاک در دوران کودکی از آن محروم بود برای وی به همراه آورد.
اولین اثر قابل توجه بالزاک روانشناسی ازدواج در سال ۱۸۲۹ انتشار یافت. پس از نوشتن چند رمان عامهپسند و فکاهی و تلاش برای کسب درآمد از عرصه چاپ و نشر که به بدهی سنگینی برای او انجامید، انتشار رمان چرم ساغری در سال ۱۸۳۱ شهرت بیشتری برایش به ارمغان آورد.
بالزاک پس از آن بیشتر شبانهروز را به نوشتن میپرداخت و با توجه به اقبالی که آثارش یافته بود و خوشپوشی و خوشگفتاریاش مهمان خوشآمد سالنهای پاریس از جمله سالن دوشس دابرانتس بود. رمان زنان رهاشده به این زن تقدیم شدهاست.
بالزاک در طول زندگی خود با زنان متعددی رابطهٔ عاشقانه برقرار کرد. تقریباً همهٔ این زنان الهامبخش شخصیتهای مؤنث رمانهای بالزاک هستند. از میان آنها میتوان به لور دو برنی (مادام دو مورسوف در زنبق دره)، دوشس دو کستری (دوشس دولانژه در اثری به همین نام)، کارولین مربوتی (دینا دو بودره در رمان ''الهه ناحیه'')، و کنتس ژیدوبونی ویسکونتی (لیدی دادلی در رمان زنبق دره) اشاره کرد. بالزاک از رابطهاش با مری دو فرنه صاحب دختری به نام مری کارولین شد و از میان زنانی که دلبستهشان شد، با کنتس اولین هانسکا همسر اشرافزادهای لهستانی که املاک وسیعی در روسیه داشت، رابطه افلاطونی و مکاتبهای ۱۷ سالهای برقرار کرد. این نامهها تحت عنوان نامه به بیگانه انتشار یافتهاست. هرچند کنتس هانسکا پس از مرگ شوهرش در ۱۸۴۱ از ازدواج با او سر باز زد، اما در ۱۸۵۰ زمانی که بالزاک سخت بیمار بود به ازدواج با او رضایت داد. چند ماه بعد بالزاک در پاریس درگذشت و در قبرستان پرلاشز به خاک سپرده شد.
آثار بالزاک آینهای از جامعه فرانسه روزگار اوست. او افراد هر طبقه اجتماعی، از اشراف فرهیخته گرفته تا دهقانان عامی را در کمدی انسانی خود جای میدهد و جنبههای گوناگون شخصیتی آنان را در معرض نمایش میگذارد. بهرهگیری او از شگرد ایجاد پیوند میان شخصیتها و تکرار حضور آنها در داستانهای مختلف موجب میشود تا در گسترش روانشناسی شخصیتهای منفرد توفیق یابد.
واقعگرایی (ادبیات) عریان و بدبینی بالزاک به سرشت انسانی که در آثارش هویداست، او را زمینهساز ایجاد جنبش طبیعتگرایی (ادبیات) در ادبیات فرانسه کردهاست. تأثیر او بر بسیاری از نویسندگان ناتورالیست از جمله امیل زولا کاملاً آشکار است. عوامل بسیاری در این بدبینی سهیم بودند، مثل دوران کودکی و اوضاع اجتماعی زمان او.
بالزاک یکی از پرکارترین نویسندگان دنیاست. وی در طول عمر نسبتاً کوتاهش بیش از صد مقاله، رمان و نمایشنامه به رشته تحریر درآورد. تعدادی از داستانهای بالزاک به فارسی ترجمه شدهاند، از جمله:
شوانها (۱۸۲۹) ترجمه شهرام زرندار، انتشارات فکر روز؛ مصطفی مفیدی، ناشر مؤلف؛ تحت عنوان یک روز بی فردا، ترجمه محسن آزادی، انتشارات ارغوان؛ ترجمۀ علیقلی کاتبی، بینا؛
شاهکار گمنام (دو داستان از انوره دو بالزاک)، ترجمۀ مهشيد نونهالی، تهران: نشر نیکا، ۱۳۹۰؛ عبدالله توکل، شرکت مطبوعاتی سپهر؛ تحت عنوان شاهکار ناشناخته، ترجمۀ کوروش انگالی، نشر فرهی
اوژنی گرانده (۱۸۳۳) ترجمه عبدالله توکل، انتشارات ناهید، ترجمۀ الهه تیمورتاش، نشر سپیده؛ محسن سلیمانی، نشر افق؛ وحید منوچهریواحد، نشر جامی؛ ترجمۀ شادی ابطحی، نشر اردیبهشت؛ ترجمۀفرهاد اسکندری، نشر متن دیگر؛ ترجمۀعزت بصیری، نشر باهم؛ ترجمۀ نازنین صابری، نشر آسمان نیلگون.
کلبهای در تاریکی، ترجمۀ عنایتالله شکیباپور
اورسولا میروئه (۱۸۴۲) ترجمه روشن آغاخانی تحت عنوان اورسولا، انتشارات اکباتان؛ ترجمۀ فهیمه مهدویطیب، نشر مهرپویان.
دامگستر (۱۸۴۲) (دختر ماهیگیر) ترجمه رضا عقیلی انتشارات جامی، تحت عنوان دلشکسته ترجمۀ سیروس نویدان، انتشارات کوشش، تحت عنوان دختر ماهیگیر ترجمۀ عنایتالله شکیباپور
مجلس اشراف، ترجمۀ موسی فرهنگ
زن سی ساله (۱۸۴۲) ترجمه ادوارد ژوزف، انتشارات جامی؛ علیاصغر خبرهزاده، نشر پیک فرهنگ؛ ترجمۀ محمد آریان، نشر پروین؛ کوروش نوروزی، نشر مرکز؛ ترجمۀ عزت بصیری، نشر باهم؛ ترجمۀ ژاله موسوینصر، نشر حباب؛ ترجمۀ مروارید آرمان، نشر پیک فرهنگ؛ ترجمۀ فهیمه یاسن، نشر مهراج؛ ترجمۀ جواهرچی، نشر دنیای کتاب؛ ترجمۀمحمود هنریار، نشر ورا
آرزوهای بربادرفته (۱۸۳۷–۱۸۴۳) ترجمه سعید نفیسی، انتشارات امیرکبیر؛ محمدجعفر پوینده، نشر نی؛ سیروس نویدان، انتشارات درنا؛ عنایتالله شکیباپور با عنوان آرزوهای گمشده، کتابفروشی فروغی.
پسرعمو پونس (۱۸۴۷) ترجمه سیروس نویدان، انتشارات کوشش؛ تحت عنوان مرد تنها: پسرعمو پونس ترجمۀ محمود ناصری، نشر پویا؛ ترجمۀ شادی ابطحی، نگاه.
بهروزی و تیرهروزیهای روسپیان، تحت عنوان فراز و نشیب زندگی بدکاران (۱۸۴۷)، ترجمه پرویز شهدی، انتشارات ققنوس؛ تحت عنوان آتشپاره ترجمه عنایت الله شکیباپور، انتشارات فرخی.
در اوج قدرت ترجمه عنایت الله شکیباپور، انتشارات هدف
دوشس دولانژه(۱۸۳۴) تحت عنوان کمدی انسانی ترجمه عنایت الله شکیباپور، انتشارات شهریار
مسافرخانۀ سرخ (۱۸۳۰) ترجمه محمد نجابتی، انتشارات ققنوس
فلسفۀ زندگی زناشویی، ترجمۀ بنفشه فریسآبادی، انتشارات ققنوس