مزیت مقیاس
From Wikipedia, the free encyclopedia
صرفه به مقیاس یا مزیت مقیاس (به انگلیسی: Economies of scale) مفهومی در اقتصاد خرد است که به کسب مزیت کاهش هزینه در اثر افزایش حجم تولید اشاره دارد. صرفه های مقیاس نقش تعیین کننده ای در تعیین ساختار و سازمان بازار دارد. [1] صرفه به مقیاس به معنای آن است که با افزایش حجم تولید، هزینه متوسط تولید هر واحد کالا کاهش مییابد. دلایل متعددی برای این مسئله وجود دارد که شامل مواردی همچون: کسب تخفیف در خرید به دلیل حجم بالای خرید، افزایش تجربه و یادگیری کارکنان، کسب منابع مالی بیشتر، سرشکن شدن هزینههای بازاریابی در بازارهای وسیعتر و بهبود فناوری تولید است.
عوامل مختلف فنی ، آماری ، سازمانی و یا وضعیت بازار در این مفهوم و مقیاس موثر هستند.
آنچه باعث رشد بسیاری از صنایع میشود، دستیابی به صرفۀ اقتصادی در مقیاس بزرگتر است. در عین حال، وقتی یک یا چند شرکت در صنعتی دارای صرفه به مقیاس هستند اگر شرکت دیگری بخواهد با آنان وارد رقابت شود، یا باید تولید را در مقیاس انبوه آغاز کند یا متحمّل هزینۀ زیاد تولید در مقیاس کم شود.
صرفه به مقیاس برای موقعیتهای مختلف سازمانی و تجاری و در سطوح مختلف مانند تولید ، کارخانه یا کل شرکت کاربرد دارد. صرفه به مقیاس به معنای کاهش هزینه های متوسط با افزایش تولید است . گاهی این صرفه به مقیاس مبنای فیزیکی یا مهندسی دارد ، مانند محاسبه ی هزینه سرمایه تاسیسات تولیدی و اصطکاک ناشی از حمل و نقل و تجهیزات صنعتی بنابر میزان کارکرد آن ها. به عبارتی این مفهوم کاربردهای گسترده ای در علوم مختلف دارد و هدف آن پیدا کردن نقطهی بهینه برای بازدهی سیستم است. مبنای آن نیز بسته به موضوع مورد بررسی متفاوت است مثل نسبت کیفیت به تعداد یا نسبت استهلاک به ساعت کاری و موارد مشابه.
یک مثال روزمره و ساده برای درک این مفهوم: زمانی که شما یک پاکت شیر کوچک خریداری می کنید نسبت به زمانی که یک بطری بزرگ شیر خریداری مکنید پول بیشتری برای آن میپردازید. به عبارتی خرید شیر دو لیتری به صرفه تر است و فروشنده نوعی تخفیف در خرید کالای بیشتر درنظر گرفته است.حال اگر شما بیش از حد مورد نیازتان شیر بخرید به احتمال زیاد شیرها قبل از مصرف فاسد شده و شما ضرر می کنید در حالی که در مرحله خرید به نسیت سود کرده اید. این از دیدگاه خریدار است. فروشنده یا تولید کننده نیز با چالش های مشابه مواجه است. حال این را برای مفاهیم صنعتی و اقتصادی تعمیم دهید.
صرفه به مقیاس اغلب محدودیت هایی دارد ، هر عاملی که سبب عبور از نقطه بهینه (پایین ترین نقطه در نمودار بالا) شود که از آن به بعد نسبت هزینه ها بر یک واحد اضافی از کالا شروع به افزایش می کند. محدودیت های متداول: تولید با نرخ بیشتر از ظرفیت تامین و منابع منطقه مثل زمانی که صنعتی مربوط به تزئینات چوبی بیش از ظرفیت منابع چوب و الوار منطقه دست به تولید بزند. محدودیت دیگر تولید بیش از حد و اشباع کردن بازار منطقه است که در آن صورت تولیدات باید به مناطق دیگری برای فروش فرستاده شوند. در این صورت هم هزینه های حمل و نقل بیشتر از قبل می شوند و هم هزینه های بازاریابی در مناطق دیگر. همچنین با افزایش بیبرنامه تولید احتمال خطا و عیب در محصولات به واسطه کاهش بازدهی می تواند افزایش یابد.
قبل از نقطه بهنیه مزیت به مقیاس و بعد از نقطه بهینه زیان به مقیاس نام دارد و مفهوم آن در مقابل مزیت به مقیاس است. زمانی که قیمت به ازای افزایش خروجی، افزایش می یابد.
صرفه به مقیاس با مفهوم توسعه تجارت (Economies of scope) متفاوت است. چرا که در توسعه تجارت تمرکز بر روی ایجاد شاخه های جدید در فعالیت و تولید محصولات جدید و راه اندازی خطوط تولید جدید است اما در مفهوم صرفه به مقیاس تمرکز بر روی افزایش تولید یک کالا در یک خط تولید برای کاهش هزینه ها است.