سر بریدن هولوفرنس توسط جودیت
From Wikipedia, the free encyclopedia
داستان سر بریدن هولوفرنس توسط جودیت در کتابهای قانونی ثانی جودیت آمدهاست و موضوع نقاشیها و مجسمههای بسیاری از دورههای رنسانس و باروک است. در داستان، جودیت، یک بیوه زیبا، به دلیل تمایلی که به او دارد، میتواند وارد چادر هولوفرنس شود. هولوفرنس یک ژنرال آشوری بود که قصد داشت خانه جودیت، شهر بیتولیا را ویران کند. او با مشروب مغلوب میشود، از حال میرود و توسط جودیت سر بریده میشود. سر او در یک سبدی که اغلب توسط یک خدمتکار زن مسن حمل میشود، قرار میگیرد.
هنرمندان عمدتاً یکی از دو صحنه ممکن (با یا بدون خدمتکار) را انتخاب کردهاند: سر بریدن، با هولوفرنس به پشت خوابیده روی تخت، یا قهرمانی که سر را در دست گرفته یا حمل میکند، اغلب توسط خدمتکارش کمک میکند.
در هنر اروپایی، جودیت اغلب توسط خدمتکارش بر روی شانههایش همراهی میشود، که به تشخیص او از سالومه کمک میکند، او همچنین سر قربانی خود را روی یک تشت (لگن) نقرهای حمل میکند. با این حال، یک سنت شمالی معروفی ایجاد شد که به موجب آن جودیت هم خدمتکار و هم یک تشت داشت، توسط اروین پانوفسکی به عنوان نمونه ای از دانش مورد نیاز در مطالعه شمایل نگاری مورد استفاده قرار گرفت.[1] برای بسیاری از هنرمندان و محققان، زنانگی جنسی جودیت بهطور جالب و گاهی متناقض با پرخاشگری مردانه او ترکیب میشود. جودیت یکی از زنان با فضیلت بود که ون بورویک در دفاعیه منتشر شده خود (۱۶۳۹) به دلیل برتری زنان نسبت به مردان،[2] و نمونه رایج تم شمایل نگاری قدرت زنان در رنسانس شمالی نام برد.